انتقال بسته هاي حاوي اطلاعات در پروتكل اينترنت (IP) با استفاده از سيستم هاي فيبر نوري مالتي پلكس كننده چگال تقسيم طول موج( DWDM ) محمد فرداد دانشگاه گيلان mohammad.fardad@gmail.com چكيده اين مقاله مفهوم انتقال بسته هاي پردازش نشده پروتكل اينترنت (IP) بر روي يك لايه نوري را مورد بررسي قرار مي دهد با توجه به افزايش روز افزون تقاضا براي ازدياد پهناي باند اين امر با به كار گيري سيستم هاي مالتي پلكس كننده چگال تقسيم طول موج (DWDM) انجام مي گيرد با توجه به اين نكته مقدمه اي كوتاه بر سيستم هاي (DWDM) و اجزاي سازنده آن كه سيستم هايي تماما نوري بوده و نياز به تبديل سيگنال نوري به سيگنال الكتريكي براي پردازش و تقويت ندارند اراي ه شده و مزاياي اين سيستم ها براي چنين انتقالي با استفاده از مقايسه آن با ديگر سيستم هاي انتقال مورد بحث قرار مي گيرد. همچنين روش هايي براي كاهش تلفات در اين سيستم ها اراي ه مي گردد. كليد واژه- پهناي باند -شبكه نوري همزمان( SONET ) - مالتي پلكس كننده چگال تقسيم طول موج( DWDM ) - -مالتي پلكس تقسيم زماني( TDM ) 1- مقدمه امروزه پهناي باند زيادي براي فراهم كردن خدمات مورد تقاضاي كاربران شبكه نياز است. انتقال مولتي مديا ويدي و كنفرانس سيستم هاي VOIP كنترل از راه دور موشك عمل هاي جراحي از راه دور پخش زنده مسابقات حساس e-commercial e-learning و ساير خدماتي كه بر بستر اينترنت صورت مي پذيرد بي شك نياز به پهناي باند وسيعي دارند.از اين رو اراي ه دهندگان خدمات مداوما به دنبال راهي براي نيل به اين هدف هستند. يك از اين راهها كه جديدا مورد استفاده قرار گرفته DWDM است. مالتي پلكس كردن چگال تقسيم طول موج (DWDM) (Dense Multiplexing) Wavelength Division فرآيند مالتي پلكس كردن سيگنال هايي با طول موج متفاوت در يك تك فيبر مي باشد. از طريق اين عمل تعداد زيادي فيبر مجازي در هر كابل ايجاد مي گردد كه هر كدام سيگنال متفاوتي را حمل مي كنند.در ساده ترين حالت DWDM سيستمي متشكل از كانال هاي نوري موازي مي باشد كه هر كدام طول موجي اندكي متفاوت نسبت به ديگري دارد اما همه فقط از يك محيط انتقال استفاده مي نمايند. اين تكنيك جديد مي تواند ظرفيت شبكه هاي موجود را بدون نياز به كابل كشي مجدد افزايش داده و هزينه هاي ارتقاي شبكه را به طور چشمگيري كاهش دهد. استفاده از DWDM به فراهم كنند گان خدمات اين اجازه را مي دهد كه سرويس هايي همچون video e-mail و multimedia را بر بستر اينترنت و از طريق حالت انتقال غير همزمان Mode) (ATM=Asynchronous Transfer همچنين صدا را از طريق شبكه هاي فيبر نوري همزمان Network) (SONET=Synchronous Optical و همچنين فرآيند Hierarchy) (SDH=Synchronous Digital اراي ه 1
كنند با وجود اين حقيقت كه تمام اين اشكال انتقال 10Gbps است. IP,ATM وSONET/SDH با استفاده از DWDM ميتوانند بر روي يك لايه نوري و به طور همزمان منتقل گردند.اين يكي شدن اين اجازه را به خدمات دهنده ها مي دهد تا با سهولت بيشتري به تقاضاي مشتريان روي يك شبكه پاسخ دهند. پياده سازي پروتكل اينترنت با استفاده از DWDM به معناي ارسال بسته هاي اطلاعات بر روي يك لايه نوري است كه از ظرفيت اين لايه با استفاده از فناوري DWDM استفاده بهينه شده است. استفاده از اين لايه هاي نوري سبب ايجاد شبكه هاي تمام نوري مي گردد اين امر موجب اري ه خدماتي از يك سر شبكه به سر ديگر مي شود كه به طور كامل در حوزه نور بوده و نياز به تبديل به سيگنال الكتريكي ندارند.انتقال مستقيم IP از طريق DWDM مي تواند نرخ بيتي در حدود 10Gbps را فراهم نمايد. 2- روش هاي افزايش ظرفيت يكي از ابتدايي ترين روش ها افزايش تعداد فيبر است اما قرار دادن فيبر جديد لزوما موجب توانايي سرويس دهنده در اراي ه خدمات جديد و بهره گيري از ظرفيت مديريت شده پهناي باند بر روي يك لايه نوري يكپارچه نمي شود. انتخاب دوم افزايش نرخ انتقال بيت با استفاده از روش مالتي پلكس تقسيم زماني( TDM ) است. TDM ظرفيت را با استفاده از برش زمان به فاصله هاي كوچك تر افزايش مي دهد.به طوري كه در يك ثانيه تعداد بيت بيشتري مي تواند منتقل گردد. شكل 1 TDM را نشان مي دهد: شكل 1 : Time Division Multiplexing اشكال اين روش اين است كه هنگامي كه خدمات دهنده از اين روش استفاده مي كند بايد براي تامين نرخ بيت بالاتر ظرفيت بيشتري را نسبت به آنچه كه در ابتدا نياز بود خريداري نمايد.در اين حالت حداكثر نرخ انتقال اطلاعات و اما انتخاب سوم استفاده از بعدي شرح داده مي شود. DWDM است كه در بخش 3- مالتي پلكس چگال تقسيم طول موج -1-3 شرح عملكرد سيستم DWDM در اين حالت براي افزايش ظرفيت فيبر موجود در ابتدا فركانس هايي(يا طول موج هايي ( λ مشخص از ميان يك باند طراحي شده فركانسي را به سيگنال هاي نوري ورودي اختصاص مي دهند و سپس سيگنال هاي به دست آمده را به درون فيبر مالتي پلكس مي كنند. از آنجايي كه هرگز سيگنال هاي ورودي در لايه نوري محدود نمي شوند رابط مي تواند مستقل از نرخ بيت و شكل سيگنال ها باشد كه اين امر به خدمات دهندگان اين اجازه را مي دهد كه بدون تغيير تجهيزات موجود در شبكه به سادگي تكنولوژي DWDM را به كا ر گيرند. نحوه عملكرد سيستم DWDM در شكل 2 شكل 2 : نشان داده شده است: Dense Wavelength Division Multiplexing در واقع اگر فيبر را به صورت يك بزرگراه با چند خط ارتباطي در نظر بگيريم DWDM از تمام خطوط ارتباطي استفاده مي كند در حاليكه TDM فقط از يك خط استفاده كرده و فقط تعداد بيت هاي عبوري از همان خط را افزايش مي دهد.در واقع در اين حالت سرعت بيت ها افزايش مي يابد. يكي از مزاياي DWDM اين است كه سيگنال هاي ورودي مي توانند داراي نرخ انتقال متفاوت (156.25Mbps,625Mbps,1.25Gbps, ) و همچنين فرمت هاي مختلف (SONET,ATM,data, ) باشند. زا طريق ساختار DWDM مي توان به ظرفيتي بالغ بر 40Gbps دست يافت. و اين در حالي صورت مي پذيرد كه عملكرد قابليت اطمينان و استحكام سيستم حفظ مي شود. 2
-2-3 شرح اجزا سيستم DWDM شكل 3: اجزاي سيستم DWDM سيستم DWDM از واحد هايي مانند تقويت كننده نوري تبديل كننده هاي طول موج( converters (wavelength (WADM) wavelength Add/Drop multiplexer و اتصالات تقاطع نوري( connect (optical cross تشكيل شده است. اين سيستم بر روي يك فيبر نوري كه حامل شبكه نوري است عمل مي نمايد و آن يك كانال باريك در حدود 1nm است قسمت ديگر بلوك هاي مالتي پلكس كننده و دي مالتي پلكس كننده اند. قسمت بسيار مهم تقويت كننده نوري است. (EDFA=Erbium Doped Fiber Amplifier) تكنولوژي اي كه اجازه مي دهد حجم بالاي داده با سرعت زياد منتقل گردد. تقويت كننده نوري در يك باند فركانسي خاص براي فيبر موجود حالت بهينه دارد در اين باند فركانسي تقويت سيگنال هاي موج نوري بدون تبديل آن ها به فرم الكتريكي امكان پذير است. اين تقويت كننده ها در شبكه هاي بلند كه تلف كلي در آن ها زياد است مورد استفاده واقع مي شوند همچنين تقويت كننده هاي نوري باند وسيعي وجود دارند كه مي توانند سيگنال هاي نوري 100 كانال (طول موج ( از نور را تقويت نمايند. شبكه اي كه داراي چنين تقويت كننده اي است به آساني قادر است يك ترا بايت اطلاعات را انتقال دهد در چنين سرعتي انتقال تمام كانال هاي تلويزيوني جهان و يا نيم ميليون فيلم در يك زمان ممكن است. در رنج -1530 silica-based Optical Amplifier 1563nm با استفاده از فيلتر مناسب و همچنين fluoride-based OA نيز قابل استفاده اند هر چند قيمت fluoride-based بالا بوده و قابليت اطمينان آن در دراز مدت مورد تاي يد قرار نگرفته است. بنابراين بهترين گزينه براي داپ كردن همان عنصر Er 68 مي باشد. شكل نويز كنترل خودكار بهره پهناي باند و يكنواختي بهره مشخصه هاي تقويت كننده نوري مورد استفاده در يك سيستم اند. تبديل كننده هاي طول موج به منظور تبديل طول موج ورودي به طول موجي است كه در پهناي باند كاري سيستم قرار داشته باشد يك تبديل كننده طول موج واقعي بايد نسبت به نرخ بيت و شكل سيگنال واكنش نشان دهد از مشخصه هاي مهم ديگر آن زمان شروع به كار سريع نسبت سيگنال به نويز بالا سطوح اصلاح شده توان ورودي حساسيت به قطبيت سيگنال ورودي مي باشد.قسمت بعدي WADM است كه مسي ول مديريت ترافيك WDM بر روي فيبر است بهره گيري عملي از پهناي باند فيبر هنگامي به دست مي آيد كه قادر باشيم كانال هاي مورد نظر را به صورت انفرادي حذف و اضافه كنيم بدون آنكه كه مجبور باشيم دوباره تمام كانال هاي WDM را توليد نماييم كانال هايي كه اضافه و يا حذف مي گردند بايد دوباره توسط WADM پيكره بندي گردند. قسمت بعدي اتصال تقاطع نوري (OXC) است كه ارتباط عملكردي بين N ورودي و N خروجي را فراهم مي نمايد مديريت آسان پهناي باند توسط (OXC) قابل دستيابي است يك OXC هنگامي موثرتر است كه شامل يك سوييچ نوري مستقل از نرخ بيت و شكل سيگنال ها باشد.از طرفي اين سيستم نياز به مديريت شبكه در لايه نوري دارد كه OXC با توجه به ساختارش به آساني قادر است مونيتورينگ تدارك و آماده سازي و ترميم سيگنال لايه فوتوني را انجام دهد.قسمت بعدي ديگر مدخل نوري است ساختاري كه اغلب ترافيك لايه نوري از آن مي گذرد. 4- كاهش تلفات تجزيه (پراكندگي) نور توسط فيبر و ويژگي غير خطي بودن سبب اتلاف در كانال هاي نوري مي شود دو روش براي كم شدن اتلاف در زير آمده است: 1-4- جبران سازي ديناميكي انباشتگي تلفات ناشي از پراكندگي در يك كانال نوري پر سرعت را مي توان به دو روش جبران نمود يا با استفاده از يك فيبر جبران كننده پراكندگي (DCF) و يا با استفاده از grating) (Non-linearly chirped fiber Bragg. علت استفاده از حالت غير خطي به دليل اين است كه پراكندگي جمع شونده موجود در كابل با زمان تغيير مي كند. 2-4- تغيير الگوي بيت براي حذف تداخل مالتي پلكس و دي مالتي پلكس كننده هاي طول موج ايده آل نيستند و به طول موج هاي ناخواسته اجازه مي دهند كه 3
با سيگنال هاي نرمال وارد سيستم شوند.اين تداخل همزمان را مي توان با اعمال تغيير الگوهاي بيت به سيگنال اصلي و نسخه متداخل آن حذف نمود. 5- انتقال نوري انتقال به معناي تبديل داده هاي الكترونيكي (بيت ها) به اطلاعاتي به فرم موج هاي نوري و سپس ارسال آن از طريق فيبر است.در حالتي كهIP با استفاده از DWDM پياده سازي مي شود بسته هاي پردازش نشده به نور تبديل شده و از طريق فوتون ها منتقل مي شوند. كه اين لايه انتقالي به پارامترهاي مختلفي وابسته است: 1-5- فاصله بندي كانال( Spacing (Channel مينيمم فاصله فركانسي بين دو سيگنال مختلف مالتي پلكس شده را فاصله بندي كانال مي گويند.پهناي باند كاري تقويت كننده نوري و قابليت گيرنده در تفكيك دو طول موج نزديك به هم محدوديت هايي را بر فاصله بندي كانال ايجاد مي كند. با توجه به محدوديت هاي فوق استاندارد جهاني براي سيستم هاي 100GHZ DWDM است. -2-5 جهت سيگنال( Direction (Signal يك فيبر نوري مي تواند سيگنال را در هر دو جهت انتقال دهد. بر مبناي اين مشخصه يك سيستم DWDM را مي توان به دو روش پياده سازي نمود : يك جهته و دو جهته كه انتخاب يكي از اين دو با توجه به موجود بودن فيبر و پهناي باند مورد نياز صورت مي پذيرد. 6- سوي يچينگ بسته اي( Switching (Packet سيستم هاي DWDM قادر به سوي يچينگ در حوزه نور مي باشند بدون اينكه مجبور شوند سيگنال را به حوزه الكتريكي تبديل كنند.اين امر باعث كاهش تاخير در سوييچ ها و افزايش عملكرد سيستم مي شود.سوي يچينگ به معناي خواندن يك بخش از سيگنال در ابتداي مسير( header ) و اصلاح كردن مسير سيگنال(بسته حاوي داده) به طور مناسب است در مرحله اصلاح كردن سوييچ نبايد يك قسمت و يا تمام سيگنال را تغيير دهد. اگر سيستم هاي DWDM قادر به انجام چنين كاري باشند سوي يچينگ در حوزه نور با امنيت انجام مي پذيرد. جايگزيني header هاي تمام نوري راه حلي براي به روز كردن اطلاعات در بسته هاي داده ساختار يافته بر مبناي طول موج است( به عنوان مثال اصلاح مسير يابي اطلاعات) در حالتي كه فقط يك header با طول موج يكسان داريم اين امر با استفاده از اتصال يك برچسب موج پيوسته( CW ) به ابتداي بسته اي كه حامل header جديد است صورت مي پذيرد. اين موج پيوسته عملكرد سيستم را كاهش مي دهد اما اين مزيت را دارد كه از صحت طيفي بسته محافظت به عمل مي آورد. هنگامي كه header مستقل از طول موج باشد جايگزيني را مي توان بدون اعمال برچسب موج پيوسته و با سرعت 1Gbps به انجام رساند.در اين حالت header جديد توسط مدولاسيون نوري يك موج پيوسته كه توسط flag خود بسته توليد شده است به وجود مي آيد. با اين عمل يكسان بودن طول موج header جديد و طول موجي كه در بسته اصلي وجود داشت تضمين مي گردد.اين روش توليد برچسب موج پيوسته پيچيدگي هاي خاصي را به بسته اعمال مي كند اما ساختار كلي بسته حفظ مي گردد. 7- يكپارچه سازي لايه نوري در اين بخش درباره راههاي مختلف افزايش پهناي باند شبكه و تحليل آن ها بحث مي كنيم.علت تمايل در به كارگيري DWDM براي IP با توجه به مقايسه آن با معماري موجود SONET نيز توجيه مي گردد 1-7- نياز به DWDM در پياده سازي IP براي فهميدن علت نياز به پياده سازي مستقيم IP بر روي SONET در ابتدا بهتر است با محدوديت ها ي DWDM آشنا شويم. SONET استانداردي براي اتصال سيستم هاي انتقال دهنده فيبر نوري است و زمانبندي درست بسته هاي داده در انتقال به روش TDM نرخ مالتي پلكس شدن مرتب كردن ترافيك مونيتورينگ خطا و ترميم سيگنال را تضمين مي نمايد. اما SONET اصولا براي سيستم هاي انتقال صوت طراحي شده است.پروتكل استانداردي كه توسط سيستم هاي SONET استفاده مي گردد به صورت شكل 4 است : 4
شود كه ترميم سيگنال پيش بيني و مسير يابي سريعتر با سهولت انجام بپذيرد. شكل 4 :پروتكل ابتدايي SONET بر مبناي DWDM همان طور كه مشاهده مي شود يك سيستم SONET را مي توان به چهار لايه تقسيم نمود.اين چهار لايه به منظور تقسيم وظايف مورد استفاده قرار مي گيرد.لايه ATM به عنوان تكنولوژي در دسترس مورد استفاده قرار مي گيرد و سرعت آن به 625Mbps محدود مي گردد. لايه IP در اين مورد به عنوان سطح داده plane) (data عمل كرده و داراي سرعتي كمتر از 156Mbps مي باشد.مشكلات چنين سيستم چند لايه اي به مراتب از مزيت هاي آن بيشتر است.هم پوشاني عملكردي يكي از چنين مشكلاتي است. هنگامي كه خطايي اتفاق مي افتد هر كدام از لايه ها سعي در انجام بازسازي سيگنال به طور جداگانه دارند كه اين امر سبب خرابي بيشتر در سيستم مي شود. رابط SONET در حالتي داراي مزيت است كه ترافيك نرخ بيت ثابت باشد.اما در اينترنت با ترافيك نرخ بيت غير قابل پيش بيني مواجه ايم. وجود ظرفيت بالا در سيستم نياز به مالتي پلكس زماني و مرتب سازي ترافيك را مرتفع مي سازد.بنابر اين در اين حالت سيستم چند لايه موجب ركود مي گردد. سيستم SONET قادر نيست پيش بيني سريعي را اراي ه دهد و براي محافظت از سيستم نياز به فيبرهاي اضافي دارد. تمام اين مشكلات طراحي دوباره سيستم را بدون داشتن لايه هاي زياد الزام آور مي كند. براي حل مشكلات فوق روش پيشنهادي انتقال مطمي ن بسته هاي IP از طريق يك شبكه فيبر نوري منطبق بر سيستم DWDM است.در اين حالت لايه انتقال دهنده تمام نوري بوده و بنابراين سرعت بالاي انتقال داده را ميسر مي سازد.اين حالت مطلوب تر است زيرا از هزينه هاي لازم براي تجهيزات SONET/AMT اجتناب مي شود. استفاده از تكنولوژي DWDM در پياده سازي IP باعث افزايش پهناي باند مي شود و ركود سيستم را كاهش مي دهد.سيستم در سرعت 10Gbps داراي عملكرد رضايت بخشي خواهد بود.سرريز بيت كه در لايه هاي SONET وAMT وجود دارد حذف مي شود.معماري جديد موجب مي 2-7- اينترنت نوري انتقال نوري شبكه بندي انتقال و لايه هاي خدمات اضافي را به كار مي گيرد تا به كمك هم روشي كامل و قابل تعميم اراي ه دهند. عملكرد لايه نوري را مي توان به دو بخش تقسيم نمود بخش اول لايه انتقال( Layer (Transport است كه مسي ول پهناي باند قابليت اطمينان و كنترل سطح ترافيك طول موج است. بخش دوم لايه سرويس (Service Layer) مي باشد كه مسي ول دستيابي به سرعت نرخ مورد كاربرد امنيت و سرويس (VOIP=Voice Over Internet SONET مي باشد. اين دو لايه وظايف چهار لايه Protocol) را انجام مي دهند. لايه انتقال همانند لايه فيزيكي پايين تر عمل مي نمايد و لايه سرويس همانند لايه بالاتر عمل مي نمايد در مدل DWDM بخش SONET روشي را براي انتقال نوري فراهم مي نمايد كه سعي مي كند به قابليت اطمينان و عملكردي مشابه آنچه كه در معماري استاندارد SONET براي TDM مطرح شد دست يابد. با داشتن يك لايه هوشمند نوري مي توان به عملكردي سريع براي ترميم سيگنال دست يافت كه قادر به پاسخگويي تقاضا براي افزايش پهناي باند است. در اين حالت ترميم سيگنال لايه نوري به سرعت انجام مي پذيرد و هيچ هم پوشاني اي با مكانيزم لايه سرويس ندارد. هنگامي كه يك ارتباط بر قرار مي شود لايه DWDM بايد مسيري مطمي ن و مهندسي ترافيك داده عبوري را فراهم نمايد. مهندسي ترافيك بين لايه IP و لايه انتقال نور توسط پروتكل Switching) (MPLS=MultiProtocol Label انجام مي پذيرد.همچنين با استفاده از تكنولوژي DWDM پيش بيني خودكار مسير از ابتدا به انتهاي طول موجي خاص در مدت زمان كوتاهي امكان پذير است.همچنين در حالتي كه يك خرابي فيزيكي رخ دهد پروتكل مسير يابي طول موج قادر خواهد بود مسير هاي عبور كننده از سرتاسر قاره را در كمتر از 50ms ترميم نمايند. 8- معماري سيستم IP/DWDM لايه DWDM در تطابق با استاندارد هاي گسترده صنعتي طراحي شده است و داراي دو رهيافت مختلف است Close: 5
و Open كه در شكل 5 نمايش داده شده اند: تلورانس خرابي مطلوب سهولت و سرعت در مسير يابي طول موج مديريت و كنترل شبكه شفافيت در اراي ه سرويس ها قابليت اتصال به ديگر سيستم ها و ارتقاي شبكه افزايش كيفيت خدمات معماري شكل : 5 معماري شبكه DWDM Closed براي اين طراحي شده است كه سيستم هاي SONET بهتر سرويس دهند.اين روش ظرفيت سيستم DWDM را با بهره گيري از تكنولوژي و تجهيزات SONET در ترمينال استاندارد SONET افزايش مي دهد. روش دوم IP/DWDM است اين روش معماري باز (Open) ناميده مي شود كه علت اين نامگذاري آن است كه اين سيستم به SONET و يا ساير سيستم هاي TDM متصل نيست.در اين حالت شبكه اي تمام نوري داريم كه با آن مي توان به سرعت بالايي دست يافت.تقاطع هاي نوري( OXCs ) و مالتي پلكسر ها به منظور مديريت طول موج و ترميم سيگنال به كار مي روند. سيستم هايي كه به منظور مديريت به كار مي روند متغير با زمان هستند. در حالتي كه يك خرابي فيزيكي رخ مي دهد سيگنال از طريق مسير فيزيكي ديگري دوباره مسير يابي مي شود.شبكه هاي موجود بين مسير هاي IP باعث تسريع اين عمل مي شوند. شكل 6 بلوك دياگرام اين شبكه ها را نشان مي دهد. شكل 6 : شبكه انتقال طول موج 10- نتيجه گيري و جمع بندي در اين مقاله پيامدهاي متعدد پياده سازي انتقال بسته ها ي داده packets) data )پروتكل اينترنت( IP ) با استفاده از يك شبكه تمام نوري مورد بحث قرار گرفتند. به كار گيري سيستم هاي DWDM در پياده سازي IP موجب سهولت در مديريت شبكه آشكار سازي خطا مسير يابي مجدد و سريع براي سيگنال هاي معيوب ارتقاي سيستم و... مي گردد. از طرفي با توجه به اينكه سيستم هاي DWDM بر بستري تمام نوري كار مي كنند نياز به تبديل سيگنال نوري به سيگنال الكتريكي نمي باشد كه اين امر باعث جلوگيري از تلفات اعوجاج پراكندگي و نويزي شدن سيگنال شده و ضمن بالا بردن سرعت سيستم از هزينه هاي اضافي جهت تجهيزات مبدل اجتناب مي گردد. مزيت ديگر اين سيستم ها پهناي باند بالايي مي باشد كه به سبب وجود اجزاي نوري قابل دست يابي است. سيستم هاي DWDM در سال هاي اخير رشد تكنولوژيكي قابل ملاحظه اي داشته اند و به عقيده متخصصان در آينده اي نزديك باز هم شاهد پيشرفت اين سيستم ها خواهيم بود. مراجع: [1] Adams, M.J.,"An Introduction to Optical Waveguide", john Wiley & Sons,1981 [2] Keiser, G.E.,"Optical Fiber Communication",McGraw-Hill, 1983 [3] ftp://ftp.netlab.ohio-edu/pub/course [4] http://networks.cs.ucdavis.edu/users/mukhreje/book/toc.html [5] http://www.webproforum.com [6] Joseph Copulas, "Fiber Optic communication",1982 بنا براين حالت معماري Open به همراه شبكه فوق مي تواند يك پياده سازي عملي براي سيستم هاي IP بر مبناي سيستم DWDM باشد. 9- پيامد هاي استفاده از IP/DWDM آشكار سازي خطا 6