فصلنامه علمي پژوهشي حسابداري مديريت سال پنجم / شماره پانزدهم/ زمستان 1391 بررسي رابطه بين مديريت سرمايه درگردش با حاكميت شركتي و تي وري سلسله مراتب تامين مالي در شركت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران 1 هادي هرمزي تاريخ دريافت: 90/12/11 تاريخ پذيرش: 91/4/1 2 سعيد علي احمدي چكيده اين پژوهش به بررسي رابطه بين مديريت سرمايه درگردش با حاكميت شركتي و تي وري سلسله مراتب تامين مالي در شركت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. دوره انجام تحقيق 1380 تا 1388 است. در اين پژوهش از داده هاي تركيبي براي آزمون فرضيه ها استفاده شده است. نتايج اين تحقيق نشان داد كه بين متغير هاي دوره تصدي مديريت اندازه شركت رشد شركت و جريان نقد آزاد با سرمايه در گردش رابطه معني دار وجود دارد و بين متغير هاي بدهي درصد مالكيت دولتي و درصد مالكيت نهادي با سرمايه در گردش رابطه وجود ندارد. همچنين نتايج تحقيق نشان داد كه شركت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تي وري سلسله مراتب تامين مالي را رعايت مي كنند. واژههاي كليدي: چرخه تبديل وجه نقد حاكميت شركتي سلسله مراتب تامين مالي و بورس اوراق بهادار تهران. 31 mandegar110@gmail.com saeidaliahmadi@yahoo.com عضو هيات علمي دانشگاه آزاد واحد اسلامي واحد خوراسگان (مسي ول مكاتبات) دانشجوي دكتري حسابداري دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات تهران -1-2
هادي هرمزي و سعيد علي احمدي (2 1- مقدمه مديريت سرمايه در گردش يك شركت زمينه اي بسيار حساس در حيطه مديريت مالي محسوب مي گردد. اين زمينه شامل اتخاذ تصميماتي در مورد مبلغ و تركيب دارايي هاي جاري و نحوه تامين مالي اين دارايي ها مي باشد. مديريت سرمايه در گردش به طور اثربخشي فرصت هاي رشد را دنبال مي كند تا وجوه به طور بهينه تخصيص يابد و بتوان از فرصت هاي پيش رو به نحو صحيح استفاده نمود. فرايند مديريت سرمايه در گردش شامل تصميماتي درباره جنبه هاي متعدد سرمايه گذاري وجوه نقد موجود حفظ سطح معيني از موجودي ها مديريت حساب 1 هاي دريافتني و پرداختني است (گيتمن ( 2009 )) هدف اصلي مديريت سرمايه در گردش حفظ مانده مطلوب هر يك از اجزاي مديريت سرمايه در گردش است. كسب و كار موفق به شدت به توانايي مديران مالي به مديريت اثر بخش حساب هاي دريافتني موجودي كالا و حساب هاي پرداختني وابسته است. (فيل بك و كروگر 2 2005) سطح مطلوب مديريت سرمايه در گردش سطحي است كه در آن تعادل بين ريسك و كارايي وجود دارد. به منظور دستيابي به سطح مطلوب در سرمايه در گردش عواملي از جمله وجود جريان نقد آزاد ساز و كار اداره واحد تجاري و ساختار سرمايه در پژوهش هاي از جمله ويلسون توشيرو ناكامورا و ناتالي ويلسنت ناكامورا 4 3 (2010) و چيو و چنگ (2006) مورد مطالعه قرار گرفته اند. در بخش بعد مباني نظري مربوط به عوامل ذكر شده بيان گرديده است. به طور خلاصه مي توان گفت كه اين مقاله به دنبال پاسخ دادن به سوال هاي زير است: (1 آيا بين مديريت سرمايه درگردش و حاكميت شركتي رابطه اي وجود دارد آيا بين مديريت سرمايه در گردش و تي وري سلسله مراتب تامين مالي رابطه اي وجود دارد 2- مباني نظري پژوهش و مروري بر پيشينه مديريت سرمايه درگردش براي دست يابي به سطح بهينه نيازمند توجه به عواملي هستند كه مديريت سرمايه در گردش را تحت تاثير قرار مي دهند. عوامل دروني و بيروني بسياري مي تواند تصميم گيري هاي شركت راجع به سطح بهينه دارايي ها و بدهي هاي جاري را تحت تاثير قرار دهد. در بين اين فاكتورها نحوه تصميم گيري درباره تامين مالي شركت مي تواند بر سرمايه در گردش تاثير گذار باشد. اين تاثير را مي توان از ديدگاه سه تي وري مورد بحث قرارداد. يكي از تي وري هاي مرتبط با ساختار سرمايه 5 تي وري سلسله مراتب تامين مالي است. بر اساس اين تي وري شركت ها تمايل دارند قبل از اينكه اهرم مالي را از طريق استقراض پول از بيرون شركت يا انتشار سهام جديد افزايش دهند سرمايه درون سازماني را افزايش دهند و وجوه راكد (مازاد نقدينگي) را مصرف كنند. (مايرز و مجلوف 6 (1984) ( استفاده از وجوه داخلي نيازمند داشتن مديريت سرمايه در گردش فعال در سطح دارايي ها و بدهي هاي جاري است. هنگامي كه در يك شركت مديريت سرمايه در گردش فعالي وجود نداشته باشد تمايل به استفاده از وجوه بيروني (استقراض) بيشتر مي شود. تي وري ديگري كه مي تواند تصميم گيري درباره سطح سرمايه درگردش شركت را تحت تاثير قرار 7 دهد تي وري حاكميت شركتي است.تي وري حاكميت شركتي به دنبال بررسي كردن ساختار توزيع قدرت در درون واحد تجاري و افراد برون سازماني است. مجله حسابداري مديريت / شماره پانزدهم 32
بررسي رابطه بين مديريت سرمايه در گردش با حاكميت شركتي و تي وري سلسله مراتب تامين مالي در... در نهايت استفاده از اين تي وري زمينه را براي پاسخگويي و شفاف سازي اطلاعات را فراهم مي كند. تي وري حاكميت شركتي بر اساس تي وري نمايندگي شكل گرفته است. بر اساس تي وري نمايندگي بين منافع مديران و منافع ذي نفعان مي تواند تضاد منافع وجود داشته باشد. در شركت هاي با سطح پايين نظارت و فاقد ابزار هاي نظام مند بر تصميم گير هاي مديران مديران ممكن است در پروژه هاي با خالص ارزش فعلي مثبت سرمايه گذاري نكنند يا در پروژه هاي سرمايه گذاري كنند كه در جهت منافع آنها باشد. مالكان به منظور كاهش دادن اين تضاد منافع مي توانند از مكانيسم هاي نظارتي محرك هاي انگيزشي و ابزار هايي استفاده كنند تا اطمينان يابند كه مديران در جهت منافع مالكان در حركت هستند. بنابراين واحد هاي تجاري بايد سيستم هاي كنترل تصميم گيري مانند سلسله مراتب تصميم گيري سيستم نظارت مشاركتي هيات مديره فعال و وجود اعضاي غير موظف در هيات مديره را به منظور هم جهت شدن منافع مورد توجه قرار دهند. در صورتي كه واحد تجاري داراي سيستم نظارتي ضعيفي باشد تصميم هاي مديريت مي تواند در جهت منافع ذينفعان نشود و در اين صورت مديران مي توانند اعمالي از جمله نهگداري بيش از حد موجودي كالا پرداخت زودتر بدهي ها و دريافت ديرتر طلب ها و غيره را انجام دهند كه منجر به تضعيف شدن مديريت سرمايه درگردش مي شود. (ويلسون توشيرو ناكامورا و ناتالي ويلسنت ناكامورا 8 ( (2010) فاكتور تاثير گذار سوم بر مديريت سرمايه درگردش جريان نقدي آزاد است. جريان نقدي آزاد را مي توان به عنوان وجوه مازادي تعريف كرد كه مازداد بر وجوه مورد نياز براي تمام پروژه هاي با 9 خالص ارزش فعلي مثبت است (جنسن 1986). در سازمان هاي با سطح پايين نظارت ممكن است مديران انگيزه داشته باشند تا پروژه هاي با خالص ارزش فعلي منفي را براي رسيدن به منافع خودشان براي شركت قبول كنند و در نتيجه منافع مالكان از اين طريق تامين نكنند. علت سرمايه گذاري مديران در اين پروژه ها را مي توان به انگيزه مديران يعني تمايل آنها به رسيدن به رشدي فراتر از اندازه بهينه دانست. زيرا رشد شركت قدرت مديران را از طريق افزايش دادن منابع تحت كنترل شان كه در نهايت منجر به افزايش پاداش مديران مي شود افزايش مي دهد. همچنين ممكن است مديران با داشتن جريان نقدي آزاد درباره تصميمات سرمايه گذاري دقت لازم را به خرج ندهند سياست سرمايه در گردش انعطاف پذير تري را بپذيرند يا سطح بالاتري از موجودي ها براي واحد تجاري ايجاد كنند. تمام اين موارد منجر به افزايش هزينه هاي نمايندگي مي شود. در داخل كشور تا كنون تحقيقي در اين زمينه صورت نگرفته است. اما برخي از تحقيقات خارجي صورت گرفته در زير اراي ه شده است: توشيرو ناكامرا و ويسنت ناكامرا (2010) به بررسي عوامل اثر گذار بر مديريت سرمايه در گردش در كشور برزيل پرداختتند. دوره تحقيق آنها 2001 تا 2008 است. آنها در تحقيق خود از تي وري هاي سلسله مراتب تامين مالي تي وري حاكميت شركتي و جريان نقد آزاد استفاده كردند. متغير وابسته تحقيق مديريت سرمايه در گردش و متغير مستقل تحقيق شامل نسبت بدهي جريان نقد آزاد نسبت تعداد مديران غير موظف در هيات مديره متغير دامي نوع صنعت متغير اندازه شركت متغير دامي تمركز مالكيت متغير دامي وجود پاداش سالانه مرتبط با سود حسابداري رشد شركت است. نتايج تحقيق آنها نشان داد كه متغير هاي نسبت بدهي اندازه شركت مجله حسابداري مديريت / شماره پانزدهم 33
هادي هرمزي و سعيد علي احمدي جريان نقد آزاد و نرخ رشد مي تواند بر مديريت سرمايه در گردش تاثير بگذارد. نظير و آزف 10 (2008) به بررسي فاكتور هاي تاثير گذار بر مديريت سرمايه در گردش پرداختند. تحقيق آنها در كشور پاكستان در دوره زماني 1998 تا 2006 انجام شده است. نتايج تحقيق آنها نشان داد كه متغير هاي چرخه عملياتي اهرم نرخ بازده دارايي و كيو توبين بر روي مديريت سرمايه در گردش تاثير معني داري دارد. كيسچنيك و همكاران 11 (2006) با استفاده در دوره 1990 تا 2004 به بررسي عوامل اثر گذار بر مديريت سرمايه در گردش در شركت هاي آمريكا پرداختند. نتايج تحقيق آنها نشان داد كه متغير هاي نوع صنعت اندازه شركت رشد فروش آتي شركت نسبت اعضاي هيات مديره غير موظف و پاداش هيات مديره مي توانند تاثير معني داري روي مديريت سرمايه درگردش شركت دارند. چيو و چنگ 12 (2006) به بررسي فاكتور هاي گذار بر مديريت سرمايه درگردش در دوره زماني 1996 تا 2004 در بورس اوراق بهادار تايوان پرداختند. نتايج تحقيق آنها اشاره دارد كه نسبت بدهي و جريان نقدي عملياتي بر مديريت سرمايه درگردش تاثير دارد. همچنين نتايج تحقيق انها نشان داد كه متغير هاي نوع صنعت چرخه تجاري رشد شركت عملكرد شركت و اندازه شركت تاثير بر متغير سرمايه در گردش ندارند. 3- روششناسي پژوهش اين تحقيق از نوع تحقيقات كاربردي وهمبستگي است. روش تحقيق به كار رفته روش شبه تجربي است. به اين معني كه با استفاده از اطلاعات گذشته مربوط به شركت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ارتباط ميان متغير هاي مستقل و متغير وابسته مورد بررسي قرار گيرد. با استفاده از مباني نظري موضوع در اين تحقيق از مدلهاي رگرسيوني چند متغيره استفاده مي گرديد. در اين تحقيق از داده هاي تركيبي براي آزمون فرضيه ها استفاده مي شود. مدل رگرسيون چند متغيره به صورت طراحي شده است: مدل( 1 ) CCC it = β 0+β1FCF it +β 2M-T it +β3in - O it +β 4GOV it +β 5Si it +β 6Gr it +β 7In it +εit مدل( 2 ) CCC it = β 0+β1FCF it +β 2De it +β3m-t it +β 4IN - O it +β5gov it +β 6Si it +β 7Gr it +β8in it +εit 13 چرخه تبديل وجه نقد چرخه تبديل وجه نقد به عنوان معيار جامع سرمايه در گردش مورد استفاده قرار گرفته است زيرا آن وقفه زماني بين خريد مواد خام و جمع آوري مطالبات را نشان مي دهد( پاداچي 15 14 (2006) ). كوون و همكاران (2003) رابطه زيرا را براي محاسبه چرخه تبديل وجه نقد بيان كردند: كه در مدل هاي بالا CCC چرخه تبديل وجه نقد FCF جريان نقد آزاد De بدهي M-T دوره تصدي مديرعامل IN-O درصد مالكيت نهادي GOV درصد مالكيت دولتي Si اندازه شركت Gr نرخ رشد شركت In نوع صنعت است. مجله حسابداري مديريت / شماره پانزدهم 34
بررسي رابطه بين مديريت سرمايه در گردش با حاكميت شركتي و تي وري سلسله مراتب تامين مالي در... 17 16 دوره گردش بستانكاران - دوره گردش موجودي كالا + دوره گردش 18 مطالبات = چرخه تبديل وجه نقد در رابطه بالا سه متغير به چرخه تبديل وجه نقد وابسته هستند. اين سه متغير به شرح زير تعريف مي شوند: AR DSO = ( 1) S/365 IN DSI = ( 2) CGS / 365 AP DPO = ( 3) CGS / 365 كه در رابطه بالا DSO دوره گردش مطالبات DSI فروش S متوسط حساب هاي دريافتني AR دوره گردش موجودي كالا IN متوسط موجودي كالا CGS بهاي تمام شده كالاي فروش رفته AP متوسط حساب هاي پرداختني وDPO دوره گردش بستانكاران است. چرخه تبديل وجه نقد مي تواند مثبت يا منفي باشد. مثبت بودن چرخه تبديل وجه نقد به تعداد روزهايي كه واحد تجاري بايد اقدام به وام گرفتن نمايد( در حالي كه منتظر پرداخت از طرف مشتريان است) اشاره دارد و منفي بودن چرخه تبديل وجه نقد به تعداد روزهايي كه يك واحد تجاري وجه نقد ناشي از فروش را قبل از اينكه آن را به عرضه كننده پرداخت كند دريافت كرده است اشاره دارد (هيتچيسون و همكاران 19 (2007) ). چرخه تبديل وجه نقد در پژوهش هاي متعددي از جمله ويلسون توشيرو ناكامورا و و ناتالي ويسنت ناكامورا (2010) و كيس چنيك و همكاران 20 (2006) استفاده شده است. ميزان بدهي از طريق تقسيم كل بدهي بلند مدت به كل دارايي ها به دست مي آيد.براي محاسبه دوره تصدي مدير عامل از سنوات تصدي وي استفاده شد. براي محاسبه جريان نقد آزاد از رابطه زير استفاده شد. اين تعريف در پژوهش هاي ويلسون توشيرو ناكامورا و ويسنت ناكامورا (2010) رحمان و موحد- صالح شده است.: 22 21 (2008) و لهن و پولسن (1989) استفاده كل دارايي در ابتدا سال/( سود تقسيمي-هزينه تامين مالي- ماليات پرداختي-جريان نقدي عملياتي)= جريان نقد آزاد براي محاسبه ميزان مالكيت نهادي مجموع سهام در اختيار بانك ها و بيمه ها هلدينگ ها شركت هاي سرمايه گذاري صندو قهاي بازنشستگي شركت هاي تا مين سرمايه و صندوق هاي سرمايه گذاري سازمان ها و نهادهاي دولتي و شركت هاي دولتي بر كل سهام منتشره شركت تقسيم شده و درصد يا ميزان مالكيت نهادي به دست آمده است. درصد مالكيت دولتي از طريق تقسيم كردن مالكيت شركت هاي دولتي و شبه دولتي بر كل سهام شركت محاسبه شد. دليل تفاوت ايجاد شده بين مالكيت نهادي و مالكيت دولتي را در بررسي كردن نقش جداگانه آنها در مديريت سرمايه در گردش مي توان جستجو كرد. اندازه شركت از طريق لگاريتم فروش شركت محاسبه مي شود. متغير رشد از طريق تفاوت فروش سال جاري با سال قبل تقسيم بر فروش سال قبل محاسبه مي شود. متغير نوع صنعت با استفاده از متغير موهومي صفر ) صنعت غير مصرفي) و يك ) صنعت مصرفي) اندازه گيري مي شود. در اين پژوهش به منظور بررسي تي وري سلسله مراتب تامين مالي ابتدا مدل اول را بدون وجود بدهي و سپس مدل دوم را با افزودن متغير بدهي مورد آزمون قرار مي دهيم. جامعه آماري در اين تحقيق شركتهاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. با توجه به جامعه آماري تحقيق نمونه آماري در اين تحقيق با استفاده از روش حذفي و با توجه به شرايط زير انتخاب گرديده است: (1 (2 سال مالي شركت پايان اسفند ماه باشد. شركت هاي انتخابي واسطه مالي نباشد. مجله حسابداري مديريت / شماره پانزدهم 35
هادي هرمزي و سعيد علي احمدي (4 (5 (6 (7 حداقل 7 ماه از 12 ماه در هر سال سهام 3) شركت در بورس اوراق بهادار مورد معامله قرار گرفته باشد. اطلاعات مالي شركت ها در دسترس باشد. 4) تا 1380 (سال شركت در دوره تحقيق 5) 1388) حذف نشده باشد. در نهايت بر اساس معيار هاي بالا تعداد 45 شركت در نمونه تحقيق باقي ماند. بين درصد مالكيت نهادي و مديريت سرمايه در گردش رابطه وجود دارد. بين درصد مالكيت دولتي و مديريت سرمايه در گردش رابطه وجود دارد. بين اندازه شركت و مديريت سرمايه درگردش رابطه وجود دارد. بين رشد شركت و مديريت سرمايه در گردش رابطه وجود دارد. 5- نتايج پژوهش در اين پژوهش به منظور استفاده از روش 24 23 تركيبي يا روش تابلويي براي تخمين داده ها ابتدا از آزمون F ليمر استفاده گرديد. نتايج آزمون نشان داد كه روش تركيبي براي تخمين و آزمون فرضيه ها مورد استفاده قرار گيرد. نتايج مربوط به تخمين مدل هاي اول و دوم در جداول زير نشان داده شده است. 4- فرضيه هاي پژوهش فرضيه هاي مطرح شده در اين پژوهش به شرح زير است: 1) بين جريان نقد آزاد و مديريت سرمايه در گردش رابطه وجود دارد. 2) بين بدهي بلند مدت و مديريت سرمايه در گردش رابطه وجود دارد. 3) بين دوره تصدي مدير عامل و مديريت سرمايه درگردش رابطه وجود دارد. جدول (نگاره) 1: نتايج آزمون فرضيه هاي مدل اول مدل( 1 ) CCC it = β 0+β1FCF it +β 2M-T it +β3in - O it +β 4GOV it +β5si it +β 6Gr it +β 7In it +εit متغير ضريب آماره t استيودنت سطح معني داري ضريب تعيين تعديل شده جريان نقد آزاد -19.08-2.21 0.03 * 0.22 دوره تصدي مدير عامل 7.37-1.91-0.06 ** دوربين واتسون درصد مالكيت دولتي -14.43-0.37 0.71 1.92 آماره F درصد مالكيت نهادي 0.08-0.25-0.80 اندازه شركت -21.98-3.89 0.00 * 8.92 رشد -115.25-3.68 0.00 * نوع صنعت -35.64-1.98 0.05 * *= معني دار در سطح 5 درصد **= معني دار در سطح 10 درصد مجله حسابداري مديريت / شماره پانزدهم 36
بررسي رابطه بين مديريت سرمايه در گردش با حاكميت شركتي و تي وري سلسله مراتب تامين مالي در... جدول (نگاره) 2: نتايج آزمون فرضيه هاي مدل دوم مدل( 2 ) CCC it = β 0+β1FCF it +β 2De it +β3m-t it +β 4IN - O it +β5gov it +β 6Si it +β 7Gr it +β8in it +εit متغير ضريب آماره t استيودنت سطح معني داري ضريب تعيين تعديل شده 0.22 * 0.03 جريان نقد آزاد 19.08-2.20- بدهي بلند مدت 1.00-0.04-0.97 دوربين واتسون دوره تصدي مدير عامل -7.38-1.91 0.06 ** 1.92 آماره F درصد مالكيت دولتي 14.54-0.37-0.71 درصد مالكيت نهادي -0.08-0.25 0.80 7.77 * 0.00 اندازه شركت 21.96-3.86- * 0.00 رشد -115.29-3.67 * 0.05 نوع صنعت 35.76-1.96- *= معني دار در سطح 5 درصد **= معني دار در سطح 10 درصد همانطور كه نتايج مدل يك نشان مي دهد متغير هاي مستقل جريان نقد آزاد اندازه شركت رشد و نوع صنعت در سطح معني داري 5 درصد و متغير دوره تصدي مدير عامل در سطح معني داري 10 درصد داراي رابطه معني دار و منفي با متغير وابسته مديريت سرمايه در گردش هستند. نتايج اين تحقيق با پژوهشهاي توشيرو ناكامرا و ويسنت ناكامرا (2010) نظير و آزف (2008) وكيسچنيك و همكاران (2006) سازگار است. بين اندازه شركت و جريان نقد آزاد با مديريت سرمايه در گردش رابطه منفي وجود دارد. به عبارت ديگر شركت هاي كه جريان نقد آزاد آنها كمتر و اندازه شركت آنها كوچكتر باشد مديريت سرمايه در گردش اهميت بيشتري براي آنها دارد. اما متغير هاي درصد مالكيت دولتي و نهادي با مديريت سرمايه در گردش رابطه معني داري ندارند. از آنجايي كه مالكان نهادي و دولتي بيشتر در اتخاذ سياست هاي كلان شركت و شيوه هاي تامين مالي مشاركت مي كنند و تدوين استراتژي مربوط به استفاده بهينه از منابع شركت بيشتر در اختيار افراد درون سازمان مي باشد به نظر مي رسد مالكان نهادي و دولتي نتوانند در محيط تجاري ايران تاثير زيادي بر مديريت سرمايه در گردش شركت داشته باشند. همانطور كه نتايج مدل دو نشان مي دهد متغير هاي مستقل جريان نقد آزاد اندازه شركت رشد و نوع صنعت در سطح معني داري 5 درصد و متغير دوره تصدي مدير عامل در سطح معني داري 10 درصد داراي رابطه معني دار و منفي با متغير وابسته مديريت سرمايه در گردش هستند. نتايج اين تحقيق با پژوهش هاي توشيرو ناكامرا و ويسنت ناكامرا (2010) نظير و آزف (2008) وكيسچنيك و همكاران (2006) سازگار است. بين اندازه شركت و جريان نقد آزاد با مديريت سرمايه در گردش رابطه منفي وجود دارد. به عبارت ديگر شركت هاي كه جريان نقد آزاد آنها كمتر و اندازه شركت آنها كوچكتر باشد مديريت سرمايه در گردش اهميت بيشتري براي آنها دارد. اما متغير هاي درصد مالكيت دولتي و نهادي و همچنين بدهي بلند مدت با مديريت سرمايه در گردش رابطه معني داري ندارند. رد شدن فرضيه مربوط به تاثير گذاري بدهي بلند مدت بر سرمايه درگردش نشان مي دهد كه واحد هاي تجاري ابتدا از منابع درون سازماني براي تامين سرمايه در گردش استفاده مي مجله حسابداري مديريت / شماره پانزدهم 37
هادي هرمزي و سعيد علي احمدي كنند و سپس به دنبال استفاده از منابع برون سازماني هستند. بنابراين تي وري سلسله مراتب تامين مالي در بازار سرمايه ايران مورد استفاده قرار مي گيرد. 6- نتيجه گيري و بحث يكي از عوامل تاثير گذار در موفقيت شركت ها مديربت سرمايه در گردش است. در صورتي كه واحد هاي تجاري در انجام مديريت سرمايه در گردش قصور ورزند واحد تجاري با مشكلاتي در وصول و پرداخت بدهي هاي خود مواجه مي شوند. اين پژوهش به دنبال بررسي عوامل تاثير گذار بر مديريت سرمايه در گردش است. مديريت سرمايه درگردش براي دست يابي به سطح بهينه نيازمند توجه به عواملي هستند كه مديريت سرمايه در گردش را تحت تاثير قرار مي دهند. عوامل دروني و بيروني بسياري مي تواند تصميم گيري هاي شركت راجع به سطح بهينه دارايي ها و بدهي هاي جاري را تحت تاثير قرار دهد. اين پژوهش به دنبال بررسي كردن رابطه بين مديريت سرمايه درگردش با حاكميت شركتي و تي وري سلسله مراتب تامين مالي در شركت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در اين پژوهش از داده هاي تركيبي و دوره تحقيق 1380 تا 1388 براي آزمون فرضيه ها استفاده شد. نتايج تحقيق نشان داد كه متغير هاي نشان مي دهد متغير هاي مستقل جريان نقد آزاد اندازه شركت رشد و نوع صنعت در سطح معني داري 5 درصد و متغير دوره تصدي مدير عامل در سطح معني داري 10 درصد داراي رابطه معني دار و منفي با متغير وابسته مديريت سرمايه در گردش رابطه معني داري ندارند. از آنجايي كه مالكان نهادي و دولتي بيشتر در اتخاذ سياست هاي كلان شركت و شيوه هاي تامين مالي مشاركت مي كنند و تدوين استراتژي مربوط به استفاده بهينه از منابع شركت بيشتر در اختيار افراد درون سازمان مي باشد به نظر مي رسد مالكان نهادي و دولتي نتوانند در محيط تجاري ايران تاثير زيادي بر مديريت سرمايه در گردش شركت داشته باشند. بين اندازه شركت و جريان نقد آزاد با مديريت سرمايه در گردش رابطه منفي وجود دارد. به عبارت ديگر شركت هاي كه جريان نقد آزاد آنها كمتر و اندازه شركت آنها كوچكتر باشد مديريت سرمايه در گردش اهميت بيشتري براي آنها دارد. رد شدن فرضيه مربوط به تاثير گذاري بدهي بلند مدت بر سرمايه درگردش نشان مي دهد كه واحد هاي تجاري ابتدا از منابع درون سازماني براي تامين سرمايه در گردش استفاده مي كنند و سپس به دنبال استفاده از منابع برون سازماني هستند. بنابراين تي وري سلسله مراتب تامين مالي در بازار سرمايه ايران مورد استفاده قرار مي گيرد. توجه به محدوديتهاي زير در بهرهگيري از نتايج پژوهش حاضر ضروري است: 1) محدوديت زماني و مكاني: در اين پژوهش تنها شركت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بين سال هاي 1380 تا 1388 مورد بررسي قرار گرفته است. 2) از آنجا كه براي سنجش تي وري حاكميت شركتي متغير هاي متعددي وجود دارد استفاده تعداد محدودي از معيار هاي سنجش در اين پژوهش به عنوان يك محدوديت در سنجش تي وري حاكميت شركتي مطرح است. مديريت سرمايه در گردش هستند. نتايج اين تحقيق با پژوهش هاي توشيرو ناكامرا و ويسنت ناكامرا (2010) نظير و آزف (2008) وكيسچنيك و همكاران (2006) سازگار است. اما متغير هاي درصد مالكيت دولتي و نهادي و همچنين بدهي بلند مدت با مجله حسابداري مديريت / شماره پانزدهم 38
بررسي رابطه بين مديريت سرمايه در گردش با حاكميت شركتي و تي وري سلسله مراتب تامين مالي در... فهرست منابع يادداشتها 1 Gitmen(2009) 2 Filbeck & Krueger(2005) 3 - Toshiro Nakamura and VICENTE NAKAMURA (2010) 4 - Chiou JR and L Cheng (2006) 5 - Pecking Order Theory 6 -Myers and Majluf (1984) 7 Corporate Governance theory 8 - Toshiro Nakamura and VICENTE NAKAMURA (2010) 9 - Jensen (1986) 10 - Afza and Nazir (2008) 11 - KIESCHNICK and et al (2008) 12 - Chiou JR and L Cheng (2006) 13 - Cash Conversion cycle 14 - Padachi,(2006) 15 - Keown et al.( 2003) 16 -Days of Payables Outstanding 17 -Days of Sales in Inventory 18 - Days of sales outstanding 19 -Hutchison et al.(2007) 20 - Kieschnic and et.al (2006) 21 - Rahman and Mohed-Saleh( 2008) 22 - Lehn and Poulsen (1989) 23 - Pool Method 24 - Panel Method 1) Afza, Talat, Nazir, Sajid, (2008). On the Factor Determining Working Capital Requirement. Proceedings of ASBBS, Vol15,No 1, pp.293-301 2) Chiou JR and L Cheng (2006). The Determinants of Working Capital Management. Journal of American Academy of Business 10(1): 149-155. 3) Filbeck G and T Krueger (2005). Industry Related Differences in Working Capital Management: Mid-American, Journal of Business. Vol 20, No2,pp. 11-18. 4) Gitman LA. (2009). Principles of Managerial Finance. New York: Addison Wesley Publishers. 5) Hutchison, P. D., Farris II, M. T. and Anders, S. B.,( 2007). Cash-to-cash analysis and management, The CPA Journal, Vol. 77 No. 8, pp. 42-47. 6) JENSEN, M.; MECKLING, W. 1976.Theory of the firm: managerial behavior, agency costs and ownership structure. Journal of Financial Economics, v. 3, p. 305-360, 7) KIESCHNICK, R.; LAPLANTE, M.; MOUSSAWI, R. (2006).Corporate working capital 8) management: determinants and consequences et al. Working paper, 9) Keown, A. J., Martin, J. D., Petty, J. W. and Scott, D. F., (2003). Foundations of Finance, 4th ed., Pearson Education, New Jersey. 10) LEHN, K.; POULSEN, A. (1989).Free cash flow and stockholder grains in going private 11) transactions. Journal of Finance, v. 44, n. 3, p. 771-787, 12) NAZIR, M.S.; AFZA, T., (2008).On the factor determining working capital requirements. 13) Proceedings of ASBBS, v.15, n.1, p.293-301. 14) Padachi, K., (2006). Trends in working capital management and its impact on firms performance: an analysis of Mauritian small manufacturing firms, International Review of Business Research Papers, Vol.2 No. 2, pp. 45-58. 15) Wilson Toshiro Nakamura and NATHALIE VICENTE NAKAMURA (2010). The Determinant factors of working capital management in the Brazilian Market. Working paper مجله حسابداري مديريت / شماره پانزدهم 39