٧٨٥ حسيني قرالري و همكاران: مقايسه پارامترهاي جمعيت پايدار شته... مجله علوم كشاورزي ايران جلد ٣٤ شماره ٤ سال (٧٨٥-٧٩١) ١٣٨٢ مقايسه پارامترهاي جمعيت پايدار شته مومي كلم Brevicoryne brassicae و زنبور پارازيتوي يد ا ن Diaeretiella rapae ٣ ٢ ١ ١ علي حسيني قرالري ٢ يعقوب فتحيپور ٣ و علي اصغر طالبي دانشجوي سابق كارشناسي ارشد و استادياران دانشكده كشاورزي دانشگاه تربيت مدرس تاريخ پذيرش مقاله ٨٢/١/٢٧ خلاصه زنبور (M Intosh) Diaeretiella rapae يكي از پارازيتوي يدهاي پليفاژ و جهاني شتهها بوده و ميزبان ا ن شته مومي كلم brassicae(l.) Brevicoryne يكي از ا فات مهم گياهان خانواده چليپاييان ميباشد. در اين تحقيق پارامترهاي جمعيت پايدار اين زنبور و ميزبان ا ن در شرايط دمايي ١±٢٥ درجه سانتيگراد رطوبت نسبي ٦٠±٥ درصد و دوره نوري ١٦ ساعت روشنايي و ٨ ساعت تاريكي محاسبه شده و مقايسه گرديدند. نرخ ذاتي افزايش جمعيت زنبور و شته به ترتيب ٠/٢١٢ و ٠/٢٢٦ حاصل گرديد. متوسط طول يك نسل و مدت زمان دو برابر شدن براي زنبور به ترتيب ١١/٢٩ و ٣/٢٦٩ روز و براي شته به ترتيب ١٣/٠٧ و ٣/٠٦ روز تعيين گرديد. نرخ خالص توليد مثل نرخ متناهي افزايش جمعيت و نرخ رشد هفتگي براي زنبور به ترتيب برابر با ١٠/٥ ١/٢٣٦ و ٤/٤١٠ و براي شته به ترتيب برابر با ١/٢٥ ١٥/٩٢ و ٤/٨٦٤ بدست ا مد. نتيجه نهايي اينكه پارامترهاي جمعيت پايدار شته مومي كلم بيشتر از زنبورD.rapae حاصل گرديد. Brevicoryne brassicae Diaeretiella rapae جمعيت پايدار نرخ ذاتي افزايش جمعيت شته مومي كلم واژه هاي كليدي: مقدمه زنبور (M Intosh) Diaeretiella rapae (Hymenoptera:Aphidiidae) يكي از پارازيتوي يدهاي پليفاژ شتهها ميباشد (٩). اين شته در اكثر مناطق جهان فعاليت مينمايد از جمله ا سياي مركزي اروپاي شرقي و غربي منطقه مديترانه خاورميانه ا فريقاي شمالي ا مريكاي جنوبي (٢١) و ا مريكاي شمالي (٢ ١٠). شته مومي كلم يكي از ا فات مهم گياهان خانواده چليپاييان بوده و باعث ايجاد خسارت مستقيم از طريق تغذيه از شيره گياهي و خسارات غير مستقيم از طريق انتقال ويروسهاي گياهي مختلف ميگردد (٤ ٨ ٧ ٦ ٢٥). اين حشره يك حشره پالي اركتيك بوده و در اروپا مديترانه ا سيا استراليا ا فريقا ا مريكاي شمالي و جنوبي و همچنين در منطقه خاور نزديك وجود دارد. در ايران شته مومي كلم در اغلب نواحي بالاخص در منطقه شمالي و مركزي خسارت وارد مينمايد (١). با توجه به اينكه محصولاتي نظير كلم به طور مستقيم مورد استفاده انسان قرار ميگيرند بايد به باقيمانده سموم موجود بر روي ا نها توجه خاصي مبذول گردد. با توجه به اين مطلب و نيز افزايش روزافزون هزينههاي سمپاشي و مخرب بودن ا نها از نظر محيط زيست ميتوان از روش كنترل بيولوژيك به عنوان يكي از روشهاي جايگزين مناسب استفاده نمود (١١). معيارهاي مختلفي براي ارزيابي و انتخاب عوامل كنترل كننده بيولوژيك وجود دارد (٣١). يكي از اين روشها ارزيابي خصوصيات و پارامترهاي زيستي جمعيت با استفاده از مدلهاي مربوط به سيستم ميزبان - پارازيتوي يد ميباشد. اطلاعات دموگرافيك نظير باروري بقا و طول دوره رشد و نموي تحت شرايط معين برخي از موارد مهم در اين زمينه ميباشند. بالاخص نرخ ذاتي افزايش جمعيت (٣) كه تركيبي از اطلاعات مكاتبه كننده: يعقوب فتحيپور
مجله علوم كشاورزي ايران جلد ٣٤ شماره ٤ سال ١٣٨٢ ٧٨٦ حاصله از دوره رشد و نموي بقا و باروري كل بوده و يكي از عوامل تعيين كننده در كارايي عوامل كنترل كننده بيولوژيك (٢٢). مي باشد زيرا نشانگر توانايي يك عامل كنترل كننده بيولوژيك در افزايش جمعيت خود مي باشد و مقدار مربوط به ا ن را مي توان با نرخ ذاتي افزايش جمعيت ميزبان مورد مقايسه قرار داد ١٤).(٢٠ بيولوژي و پارامترهاي جمعيتي زنبور روي D.rapae ميزبان هاي متعدد و شرايط مختلفي مورد بررسي قرار گرفته است.(٢٧ ٢٦ ٢٤ ١٧ ١٦ ١٥) ديناميسم جمعيت شته مومي كلم توسط راوورت و همكاران (١٩٨٤) مورد بررسي قرار گرفته و مدل كامپيوتري روابط موجود بين اين شته و پارازيتوي يد ا ن توسط هوگس و گيلبرت (١٩٦٨) ارايه شده است. هدف از انجام اين تحقيق مقايسه پارامترهاي جمعيت پايدار زنبور D.rapae و ميزبان ا ن شته مومي كلم B.brassicae مي باشد تا از اين طريق توانايي زنبور پارازيتوي يد در كنترل جمعيت شته مومي كلم مورد ارزيابي قرار گيرد. مواد و روشها تهيه كلني و نحوه پرورش ميزبان و دشمن طبيعي براي انجام ا زمايشات از زنبور پارازيتوي يد D.rapae و شته مومي كلم B.brassicae استفاده گرديد. شتهها روي بوتههاي كلم Brassica oleracea پرورش داده شدند. در ابتدا در محوطه دانشكده كشاورزي دانشگاه تربيت مدرس مزرعهاي به مساحت ٣٠٠ متر مربع در اواخر ارديبهشت ١٣٨١ تهيه شد. شتههاي اوليه جهت ايجاد كلني در اطاق رشد از اين مزرعه فراهم گرديد. شتههاي موجود در مزرعه با مقدار برگي كه بر روي ا ن فعاليت داشتند بريده شده و بر روي بوتههاي موجود در ا زمايشگاه قرار داده شدند. بوتههاي موجود در اطاق رشد در گلدانهاي پلاستيكي كاشته شده بودند و روزانه ا بياري ميشدند. اين كلنيها در اطاق رشد در دماي ١±٢٥ درجه سانتيگراد رطوبت ٥±٦٠ درصد و دوره نوري ١٦ ساعت روشنايي و ٨ ساعت تاريكي نگهداري شدند. پس از مدتي تعداد شتههاي موجود در اطاق رشد افزايش يافته و براي انجام ا زمايشات نمونههاي كافي فراهم گرديد. براي استحصال زنبور D.rapae شتههاي موميايي شده با قلم مو از روي برگهاي كلم موجود در مزرعه جمعا وري شده و در اطاق رشد درون ظروف كوچك داراي تهويه قرار داده شدند همچنين مقداري از برگهايي كه شتههاي موميايي شده بر روي ا ن قرار داشتند به اطاق رشد منتقل شده و درون پتريهاي بزرگي قرار داده شدند. از اين شتههاي موميايي شده زنبورهاي مدنظر خارج و جهت ايجاد نسل ا زمايشگاهي مورد استفاده قرار گرفتند. استوانههاي ساخته شده از طلق شفاف بر روي بوتههاي كلم قرار داده شده و انتهاي ا نها توسط توري با مش بالا مسدود گرديد. زنبورهاي خارج شده به داخل اين استوانهها منتقل و با عسل تغذيه شدند. در استفاده از حشرات جمعا وري شده از مزرعه دقت لازم انجام شد تا از ورود هيپرپارازيتوي يدها و شكارگرها به داخل كلني ايجاد شده در اتاق رشد جلوگيري شود. نحوه انجام ا زمايشات مربوط به اندازهگيري پارامترهاي جمعيت پايدار الف - شته مومي كلم بدين منظور تعدادي شته ماده بالغ انتخاب و روي برگ بوتههاي كلم (تحت دماي ١±٢٥ درجه سانتيگراد رطوبت ٥± ٦٠ درصد و دوره نوري ١٦ ساعت روشنايي و ٨ ساعت تاريكي) ١ در زير قفس گيرهاي قرار داده شدند. پس از ٢٤ ساعت مادههاي بالغ برداشته شده و پورههاي سن يك توليد شده در زير قفس گيرهاي باقي ماندند. مرگ و مير روزانه اين پورهها ثبت گرديد. پس از ا نكه پورههاي فوقالذكر مقداري رشد نمودند هر يك از ا نها به قفس جداگانهاي منتقل گرديدند. انتقال اين پورهها در سنين اوليه انجام نشد زيرا امكان ا سيب ديدن ا نها وجود داشت. علت جداسازي پورهها قبل از بلوغ جلوگيري از خطا در شمارش تعداد پورههاي توليدي توسط ٢ افرادي كه بالغ خواهند شد بود. پس از بلوغ دوره رشد و نمو محاسبه شده و تعداد پورههاي توليدي توسط هر شته بالغ تا انتهاي عمر ثبت گرديد. پورههايي كه روزانه توليد ميشد توسط قلم مو از قفس گيرهاي حذف ميشد. ب- زنبور پارازيتوي يد ا زمايشات در دماي ١±٢٥ درجه سانتيگراد رطوبت ٥±٦٠ و دوره نوري ١٦ ساعت روشنايي و ٨ ساعت تاريكي انجام شد. 1. Clip cage 2. Developmental time
٧٨٧ حسيني قرالري و همكاران: مقايسه پارامترهاي جمعيت پايدار شته... زنبورهاي D.rapae بر روي شته مومي كلم در اتاق رشد پرورش داده شدند. براي انجام اين ا زمايشات ابتدا تعدادي شته موميايي كه همزمان پارازيته شده بودند از گلدانهاي مخزن برداشته و در داخل پتري شيشهاي قرار داده شدند تا زنبورهاي بالغ از ا نها خارج گردند. زنبورها پس از خروج از بدن ميزبان با عسل و ا ب مقطر تغذيه شدند. تعداد ١٦ عدد زنبور ماده جفتگيري كرده با عمر حداكثر ٢٤ ساعته از كلني زنبور جداسازي گرديد. براي تغذيه زنبور از عسل استفاده شد بدين منظور يك تكه نوار چسب بر روي كاغذي چسبانده شده و حاشيههاي ا ن بريده شد سپس با كاردك يك لايه نازك بر روي ا ن كشيده شد. در حين كشيدن عسل بايد دقت لازم را انجام داد تا قطرات عسل ايجاد نشده و مانع فعاليت زنبورها نگردد. ظروف ا زمايش به ابعاد ١٤ ٤ ٨ سانتيمتر بوده و داراي ٦ سوراخ جهت تهويه بودند كه با تور ارگانزا پوشيده شده بودند. بر روي درب اين ظروف ٣ سوراخ تعبيه گرديد كه از يكي براي قراردادن لوله ا زمايش حاوي ا ب مقطر و از دو تاي ديگري براي وارد و خارج نمودن برگهاي حاوي پورهها و نيز قرار دادن نوارهاي عسل استفاده گرديد. اين دو سوراخ توسط چوبپنبه پلاستيكي نمره سه مسدود شدند. دور در ظروف نيز با چسب حرارتي مسدود شد تا از فرار احتمالي و يا باز شدن ناگهاني ا ن در حين تعويض پورهها و نوارهاي عسل جلوگيري گردد. روزانه به تعداد مساوي (٢٠ عدد) پوره سن دو در اختيار هر يك از زنبورهاي ماده قرار داده شد تا زماني كه ا خرين زنبور زنده نيز بميرد. از همان ا غاز كار يك زنبور نر نيز با زنبور ماده رهاسازي شد و در صورت مرگ زنبور نر يك زنبور نر ديگر جايگزين گرديد. هر تكرار به مدت ٢٤ ساعت در اختيار زنبور ماده قرار داشت و بعد از ا ن برگ حاوي پورهها خارج شده و به درون قفس گيرهاي موجود بر روي بوته كلم منتقل شدند. پورهها در اين وضعيت نگهداري شدند تا زماني كه افراد موميايي شده معلوم شده و ميزان پارازيتيسم تعيين گردد. در مدت زمان ا زمايش برخي از پورهها برگ را ترك ميكردند كه در نهايت با قلم موي مرطوب جمع ا وري ميشدند و دقت لازم مبذول ميگرديد تا ا سيبي به ا نها وارد نشود. نحوه محاسبه پارامترهاي جمعيت پايدار داده ها بر اساس سن بقا ميان دوره و تعداد ماده هاي حاصل از توليد مثل يك ماده در ا ن سن تنظيم گرديد و ساير پارامترهاي جمعيت پايدار با استفاده از روش كري (٥) محاسبه شدند. براي محاسبه نرخ ذاتي افزايش جمعيت نيز از روش كري و فرمول بيرچ (٣) به صورت زير استفاده شد: 1 = e l m rx x x در اين فرمول x سن l x بقا و m x تعداد نتاج ماده توليد شده توسط هر يك از مادههاي والد ميباشد. برخي از پارامترهاي جمعيت پايدار و فرمول هاي مربوط به ا نها به شرح زير مي باشند: نرخ ناخالص توليد مثل (Gross Reproduction Rate)=GRR نرخ خالص توليدمثل GRR = m x (Net Reproduction Rate)=NRR=R 0 NRR = l x m x نرخ ذاتي افزايش جمعيت Increase) (Intrinsic Rate of يا r rx 1 = e lxmx نرخ متناهي افزايش جمعيت Increase) (Finite Rate of يا λ نرخ ذاتي تولد Rate) (Intrinsic Birth يا b نرخ ذاتي مرگ Rate) (Intrinsic Death يا d مدت زمان دو برابر شدن Time) (Doubling r λ = e 1 b = rx e lx d=b-r ln2 DT = r متوسط مدت زمان يك نسل Time) (Mean Generation يا T ln R T = 0 r (در مورد شته مومي كلم به علت پورهزايي مقدار درصد تفريخ تخم برابر با يك در نظر گرفته شد). نتايج و بحث مقادير مربوط به پارامترهاي جمعيت پايدار زنبور D.rapae و شته مومي كلم در جدول ١ نشان داده شده است. مقدار نرخ
ه ب مجله علوم كشاورزي ايران جلد ٣٤ شماره ٤ سال ١٣٨٢ ٧٨٨ جدول ١- پارامترهاي جمعيت پايدار زنبور D.rapae و شته مومي كلم واحد.B brassicae D.rapae پارامترهاي جمعيت نرخهاي توليد مثلي نسل / ماده / ماده ٢١/ ٣٣ ١١ / ٢٣٥ نرخ ناخالص توليد مثل (GRR) نسل / ماده / ماده ١٥/ ٩٢ ١٠/ ٥ نرخ خالص توليد مثل ) 0 (NRR=R نرخهاي رشد /٠ ٢٢٦ ٠ / ٢١٢ نرخ ذاتي افزايش جمعيت (r) /٢ ١٧ ٢ / ٠٩٨ نرخ ذاتي تولد (b) /١ ٩٥ ١ / ٨٨٦ نرخ ذاتي مرگ (d) /١ ٢٥ ١ / ٢٣٦ نرخ متناهي افزايش جمعيت ) λ ( روز / ماده / ماده ٤/ ٨٦٤ ٤/ ٤١٠ نرخ رشد هفتگي ) w r) مدت زمان رشد روز /١٣ ٠٧ ١١ / ٢٩ متوسط مدت زمان يك نسل (T) روز /٣ ٠٦ ٣ / ٢٦٩ مدت زمان دو برابر شدن جمعيت (DT) ساختار سني (توزيع سني پايدار C) X مراحل نابالغ ٨٦ ٨٦ درصد حشره كامل ١٤ ١٤ درصد ذاتي افزايش جمعيت (r) براي زنبور D.rapae و شته مومي ك مل به ترتيب برابر با ٠/٢١٢ و ٠/٢٢٦ محاسبه گرديد كه نشانگر بيشتر بودن نسبي اين پارامتر در شته مومي كلم طبق مي باشد. نظر تريپاتي و سينگ (١٩٩٠) در چنين مقايساتي به راحتي نميتوان اظهار نظر نمود زيرا مقدار r از عوامل متعددي تا ثير ميپذيرد. گونه ميزبان و پارازيتوي يد (١٩) اندازه ميزبان (٢٨) و پارازيتوي يد (١٩) سوش پارازيتوي يد (١٢) ميزبان گياه و دما (١٣) تعداد افراد نر كايرومونها و رژيم غذايي افراد بالغ (تغذيه از ميزبان يا عسلك) (١٩) و نيز روش انجام ا زمايش از جمله عواملي هستند كه مقدار r را تحت تا ثير قرار ميدهند. پارامترهاي بدست ا مده در ا زمايشگاه را مي توان با نتايج حاصله از شرايط طبيعي ادغام كرد و در ارتباط با كارايي يك دشمن طبيعي در كنترل يك حشره ا فت قضاوت نمود. ميانگين طول يك نسل در شته مومي كلم بيشتر از زنبور D.rapae بود و اين امر نشانگر ا ن است كه در مدت زمان يكسان زنبور پارازيتوي يد تعداد نسل بيشتري را در مقايسه با ميزبان توليد شته مينمايد كه ميتواند از جمله خصوصيات مطلوب براي يك پارازيتوي يد محسوب شود. جمعيت شته مومي كلم به ١٣/٠٧ روز نياز داشت تا ١٥/٩٢ برابر گردد ولي جمعيت زنبورD.rapae براي ا نكه ١٠/٥ برابر گردد ١١/٢٩ روز نياز داشت. مدت زمان دو برابر شدن جمعيت در شته مومي كلم و زنبور D.rapae تقريبا مشابه بود يعني هر دو در مدت اندكي بيش از ٣ روز ميتوانند جمعيت خود را دو برابر كنند. مقايسه نرخ ناخالص و خالص توليد مثل در زنبور و شته نشان داد كه هر دو پارامتر در شته بيشتر از زنبور ميباشد. نسبت كاهش نرخ ناخالص به خالص در شته شديدتر از اين مورد در زنبور است به عبارت ديگر چونكه در نرخ خالص توليد مثل ميزان بقا ماده ها نيز دخالت داده مي شود لذا مي توان گفت كه ميزان بقا شته ها در مقايسه توليد مثل دارد. با ميزان بقا زنبور هاي ماده اثر شديدتري بر روي بررسي توزيع سني پايدار نشان داد كه هم در شته مومي كلم و هم در زنبور D.rapae ميزان مشاركت افراد نابالغ در پايداري جمعيت بيشتر از افراد بالغ است. از سوي ديگر اين مقادير براي مراحل بالغ و نابالغ شته مومي كلم و زنبور يكسان است. با توجه به نرخ متناهي افزايش جمعيت ميتوان نتيجه گرفت كه شته مومي كلم در مقايسه با زنبور D.rapae ميتواند جمعيت خود را بيشتر افزايش دهد. همچنين در طي يك هفته نيز شته مومي كلم در مقايسه با زنبور D.rapae جمعيت خود را بيشتر افزايش ميدهد. با اينكه نرخ ذاتي مرگ در شته مومي
٧٨٩ حسيني قرالري و همكاران: مقايسه پارامترهاي جمعيت پايدار شته... بيشتر است ولي بايد توجه داشت كه نرخ ذاتي تولد نيز در اين حشره بيشتر ميباشد كه در نهايت باعث ميشود كه تعداد رويدادهاي حياتي در جمعيت شته بيشتر از جمعيت زنبور D.rapae باشد. اگر پارامترهاي بدست ا مده در ا زمايشگاه را بتوان ملاك مناسبي براي ارزيابي يك دشمن طبيعي در نظر گرفت ميتوان استنباط كرد كه رشد جمعيت شته مومي كلم بيشتر از زنبور D.rapae بوده و اين پارازيتوي يد به تنهايي قادر به كنترل جمعيت شته نميباشد. سپاسگزاري از اساتيد و همكاران گرامي ا قايان دكتر كريم كمالي و دكتر سعيد محرميپور اعضاي محترم هيات علمي گروه حشرهشناسي دانشكده كشاورزي دانشگاه تربيت مدرس به خاطر اراي ه نظرات ارزشمند در ارتباط با اين مقاله صميمانه قدرداني ميشود. REFERENCES مراجع مورد استفاده ١. بهداد ا. ١٣٧٧. ا فات گياهان زراعي ايران. انتشارات يادبود چاپخانه نشاط اصفهان صفحه ٤٥٢. 2. Bernal, J.S., D. Gonzalez & E. David-DiMarino. 2001. Overwintering potential in California of two Russian wheat aphid parasitoids (Hymenoptera: Aphelinidae et Aphidiidae) imported from central Asia. Pan-Pacific Entomologist, 77:28-36. 3. Birch, L.C. 1948. The intrinsic rate increase of an insect population. Journal of Animal Ecology. 17:15-26. 4. Blackman, R.L. & V.P. Eastop. 2000. Aphids on the world crop pests. 2 nd ed., John Wiley and Sons, The Natural History Museum. 5. Carey, J.R. 1993. Applied demography for biologists, with special emphasis on insects. Oxford University Press. U. K. 211 p. 6. Costello, M.J. & M. A.Altieri. 1995. Abundance, growth rate and parasitism of Brevicoryne brassicae and Myzus persicae on broccoli grown in living mulches.agriculture,ecosystems and Environment, 52:187-196. 7. Dubey, G.S., S.V. Bhardhwaj & N. Prakash,. 1981. Studies on a mosaic disease of tomato. Gartenbauwissenschaft. 46:16-20. 8-Ellis, P.R., D.A.C. Pink, K. Phelps, P.L. Jukes, S.E. Breeds & A. E. Pinnegar. 1998. Evaluation of a core collection of brassica accessions for resistance to Brevicoryne brassicae. Euphitica: 103:149-160. 9. Farid, A., J.B. Johnson, B. Shaft & S.S. Quisenbery. 1998. Tritrophic studies of Russian wheat aphid a parasitoid and resistant and susceptible wheat over three parasitoid generation. Biological Control. 12:1-6. 10. Feng, M.G., J.B. Johnson, & S.E. Halbert. 1992. Parasitoids and their effect on aphid populations in southwestern Idaho. Environmental Entomology. 21:1433-1440. 11. Flickinger, E.L., G. Juneger, T.J. Roffe, M.R. Smith & R.J. Irwin. 1991. Poisoning of Canada geese in Texas by parathion sprayed for control of Russian wheat aphid. Journal of Wildlife Diseases. 27:265-268. 12. Flint, M.L. 1976. Geographic variation in Trioxys complanatus. Ph.D. thesis. University of California. 13. Force, D.C. & P. S. Messenger. 1964. Fecundity, reproductive rate and innate capacity of increase of 3 parasites of Therioaphis maculata. Ecology. 45:706-715. 14. Force, D.C. & P.S. Messenger. 1968. The use of laboratory studies of three hymenopterous parasites to evaluate their field potential. Journal of Economic Entomology. 61:1371-1378. 15. Fukui, M. & H. Takada. 1988. Fecundity, oviposition period and longevity of the parasitoids Diaeretiella rapae and Aphidius gifuensis, two parasitoids of Myzus persicae. Japanese Journal of Applied Entomology and Zoology. 32:331-333. 16. Hayakawa, D.L., E. Grafius & F. W. Stehr. 1990. Effects of temperature on longevity, reproduction, and development of the asparagus aphid and the parasitoid Diaeretiella rapae. Environmental Entomology. 19:890-897. 17. Hsieh, C. Y. & W. W. Allen. 1986. Effects of insecticides on emergence, survival, longevity, and fecundity of the parasitoid Diaeretiella rapae from mummified Myzus persicae. Journal of Economic Entomology. 79:1599-1602.
مجله علوم كشاورزي ايران جلد ٣٤ شماره ٤ سال ١٣٨٢ ٧٩٠ 18. Hughes, R.D. & N. Gilbert. 1968. A model of an aphid population. Journal of Animal Ecology. 37:553-563. 19. Jervis, M.A. & M.J.W. Copland. 1996. The life cycle. pp. 63-131 In: insect natural enemies. M. Jervis and N. Kidd (eds.), Chapman & Hall, London. 20. Kambhampati, S. & M. Mackauerm. 1989. Multivariate assessment of inter - and intraspecific variation in performance criteria of several pea aphid parasites. Annals of the Entomological Society of America. 82:314-324. 21. Kovalev, O.V., T.J. Paprowski, A.V. Stekolshehikov, A. B. Vereschchagina & S. A. Gandrabur. 1992. Key to apterous viviparous females, and a review of Russian language literature on the natural history Diuraphis noxia. Journal of Applied Entomology. 112:425-436. 22. Lewontin, R.C. 1965. Selection for colonizing ability, pp. 79-91. In: H. G. Baker & G. L. Stebbins (eds.) The genetics of colonizing species. Academic Press, New York. 23. Raworth, D.A., B.D. Frazer, N. Gilbert & W.G. Wellington. 1984. Population dynamics of the cabbage aphid, Brevicoryne brassicae at Vancouver, British Columbia. I. Sampling methods and population trends. Canadian Entomologist. 116:861-870. 24. Reed, H.C., D.K. Reed & N.C. Elliot. 1992. Comparative life table of Diaeretiella rapae and Aphidius matriciae on the Russian wheat aphid. Southwestern Entomologist. 17:307-312. 25. Schliephake, E., K. Graichen & F. Rabenstein. 2000. Investigation on the vector transmission of the beet mild yellowing virus (BMYV) and the Turnip Yellows Virus (TYV). Zeitschrift fur Pflanzenkrankheiten und Pflanzenschutz. 107:81-87. 26. Shalaby, F.F. & J. M. Rabasse. 1979. On the biology of Aphidius matriciae, a parasite on Myzus persicae. Annals of Agricultural Science. 11:75-96. 27. Shijko, E.S. 1989. Rearing and application of the peach aphid parasite, Aphidius matriciae. Entomologica Fennica. 53:53-56. 28. Sinha, T.B. & R. Singh. 1982. Bionomics of Trioxys indicus. Indian Journal of Parasitology. 5:9-15. 29. Tripathi, R.N. & R. Singh. 1990. Fecundity, reproduction rate longevity and intrinsic rate of natural increase of aphidiid parasite Lusiphlebia mirzai. Entomophaga. 35:601-610. 30. Vevai, E.J. 1942. On the bionomics of Aphidius matriciae a braconid parasite of Myzus persicae. Parasitology. 34:141-151. 31. Waage, J. 1990. Ecological theory and the selection of biological control agents, pp. 135-154. In: M. Mackauer, L.E. Ehler & J. Roland, (eds.), Issues in Biological Control. Intercept Press, Andover, U.K.
٧٩١ Iranian, J. Agric. Sci. Vol. 34, No. 4, 2003 A Comparison of Stable Population Parameters of Cabbage Aphid Brevicoryne brassicae and its Parasitoid Diaeretiella rapae A. HOSSEINI-GHARALARI 1, Y. FATHIPOUR 2, A.A. TALEBI 3 1, 2, 3, Former Graduate Student and Assistant Professors, Faculty of Agriculture, Tarbiat Modarres University, Tehran, Iran. Accepted April. 16, 2003 SUMMARY Diaeretiella rapae (M Intosh) is a cosmopolitan polyphagous and aphid parasitoid, the host of which, the cabbage aphid Brevicoryne brassicae (L.) is one of the economically important pests of the cruciferous plants. In this research, the stable population parameters of this parasitoid as well as its host were estimated and compared at a temperature of 25±1ºC, RH 60±5% and a photoperiod of 16:8 (L:D) hours. Intrinsic rate of natural increase of the parasitoid and the aphid were 0.212 and 0.226, respectively. Mean generation time and doubling time occurred at 11.29 and 3.269 days for parasitoid while evaluated 13.07 and 3.06 days for aphid, respectively. Net reproductive rate, finite rate of increase and r w were evaluated 10.5, 1.236 and 4.410 for the parasitoid and 15.92, 1.25 and 4.864 for the aphid, respectively. In conclusion, the aphid stable population parameters were evaluated as more than that of parasitoids. Key words: Diaeretialla rapae, Brevicoryne brassicae, Stable population, Intrinsic rate of increase.