4 Assessment of Copper Pollution in the Surface Layer of Vineyard Soils in Malayer, Iran Eisa Solgi 1 *, Mousa Solgi 2, Mohammad Ali Katebi 3 1- Assistant Professor, Department of Environment, Faculty of Natural Resources and Environment, Malayer University, Malayer, Iran 2- Assistant Professor, Department of Horticulture, Faculty of Agriculture and Natural Resources, Arak University, Arak, Iran 3- BSc Graduated in Environmental Pollution, Faculty of Natural Resources and Environment, Malayer University, Malayer, Iran ABSTRACT Background and Aims: Soil contamination by copper (Cu) very often occurs in the soil surface layer of vineyard cultivations, due to the heavy use of copper fungicides in order to protect against fungal grape diseases. The objective of this study was therefore to evaluate copper concentration in the superficial layer of vineyard cultivation in Malayer, Iran, and also to prepare the pollution map of copper in this region. Materials and Methods: Twenty five surface soil samples (0-20 cm) of Malayer vineyard region were collected and consequently were subjected to Cu concentration assessment. Soil samples were air dried and sieved, and the categorized <0.149 mm fraction was used in subsequent digestion operation. The concentrations of Cu in extracted solutions were determined by Flame Atomic Absorption Spectrophotometry. The inverse distance weighting (IDW) method was used to interpolate copper concentrations in the whole study area owing to the limited amount of data. Results: The low concentrations of copper in the range of 3.95 to 15.09 mg/kg with a mean value of 7.36 mg/kg were noticed in the studied vineyard soils. The total Cu concentrations were generally similar to those reported for natural soils. Conclusion: Observed low concentrations of copper in studied vineyard cultivations and indeed homogeneous distribution of copper in the soil, implies that the copper concentrations were controlled by geological processes. Heterogeneous distribution of Cu in the small part of southern region could be linked with anthropogenic impacts. Key words: Copper, Malayer, Vineyard soils *Corresponding Author: Assistant Professor, Department of Environment, Faculty of Natural Resources and Environment, Malayer University, Malayer, Iran Tel: +9881-33339841 Email: e.solgi@yahoo.com Received: 8 January 2014 Accepted: 20 August 2014
فصلنامه بهداشت در عرصه دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي دانشكده بهداشت دوره 2 شماره 1 بهار 1393 صفحات 29 تا 34 بررسي وجود ا لودگي مس در لايه سطحي خاك تاكستان هاي ملاير 3 عيسي سلگي 1* موسي سلگي 2 محمدعلي كاتبي 1 استاديار گروه محيط زيست دانشكده منابع طبيعي و محيط زيست دانشگاه ملاير ملاير ايران 2 استاديار گروه علوم باغباني دانشكده كشاورزي و منابع طبيعي دانشگاه اراك اراك ايران 3 دانش ا موخته كارشناسي ا لودگي محيط زيست دانشكده منابع طبيعي و محيط زيست دانشگاه ملاير ملاير ايران چكيده زمينه و هدف: ا لودگي فلزي خاك به ويژه توسط مس پديده اي است كه اغلب در لايه سطحي خاك هاي تاكستان به دليل استفاده مكرر از قارچ كش هاي مسي براي كنترل بيماري هاي انگور اتفاق مي افتد. هدف از اين پژوهش بررسي غلظت مس در خاك سطحي باغ هاي انگور ملاير و تهيه نقشه ا لودگى مس در منطقه مورد مطالعه بود. مواد و روش ها: براي ارزيابي وضعيت مس 25 نمونه خاك سطحى از لايه 0 تا 20 سانتي متر تاكستان هاي ملاير برداشت شد. همه نمونههاي خاك در هواي ا زاد خشك شده و پس از الك شدن ذرات كمتر از 0/149 ميلي متر براي عمليات هضم استفاده شدند. غلظت مس در نمونه هاى خاك توسط دستگاه جذب اتمي به روش شعله تشخيص داده شد. روش وزن دهي فاصله معكوس براي درون يابي غلظت مس در كل منطقه مورد مطالعه به دليل داده هاي محدود به كار برده شد. يافته ها: غلظت هاي پاييني از مس در خاك تاكستان شناسايي شده است به گونه اي كه دامنه غلظت مس در اين خاك ها بين 3/95 تا mg/ kg 15/09 با ميانگين 7/36 بود. به طور كلي غلظت مس در خاك باغ هاي انگور ملاير مشابه با غلظت گزارش شده براي خاك هاي طبيعي بود. نتيجه گيري: مقادير پايين غلظت مس در خاك تاكستان ها از يك طرف و از طرف ديگر نقشه كمابيش همگن پراكنش غلظت مس در ا نها حاكى از ا ن است كه غلظت مس در منطقه به دست فرا يندهاي زمين شناسي كنترل مي شود. توزيع ناهمگون غلظت مس در بخش كوچكى از جنوب منطقه نشان دهنده اثرات انساني است. كليد واژه ها: مس كل خاك تاكستان ملاير Email: e.solgi@yahoo.com * ا درس نويسنده مسي ول: ملاير گروه محيط زيست دانشكده منابع طبيعي و محيط زيست دانشگاه ملاير تلفن: 0851-3339841 فاكس: 0851-3339844 تاريخ دريافت مقاله: 1392/10/18 تاريخ پذيرش مقاله: 1393/06/08
/30 مقدمه مسي له ا لودگي خاك به فلزات سنگين يك مسي له مهم و رايج در بوم شناسي مدرن به ويژه بوم شناسي كشاورزي است. خاكهاي كشاورزي به صورت ويژه در معرض ا لودگي بيش از حد به فلزات سنگين هستند [1]. فعاليت هاي انساني مانند معدن كاوي استخراج و ذوب فلزات و استفاده فراوان از ا فت كش ها و علف كش ها مس را به محيط زيست اضافه مي كنند و درنتيجه مس در خاك تجمع مي يابد [2]. از سال 1850 قارچ كش هاي حاوي مس براي حفاظت محصولات از عفونت هاي قارچي مانند كپك پرزدار Plasmopara) (Viticola استفاده شده اند [3]. انگوركاري از فعاليت هاي مهم كشاورزي است كه در سراسر جهان گسترده است و از پايان قرن 19 بسياري از كشورها (Ca (OH 2 را براي كنترل قارچ )+ CuSO 4 مخلوط بردو ) viticola Plasmopora (قارچ مولد ميلديو) در مناطق پرورش مو استفاده مي كنند [4]. با اين حال كاربرد شديد و طولاني مدت از اين قارچ كش منجر به تجمع مس در خاك شده است. در مطالعه Chaignon و همكاران مقادير مس در خاك تاكستان 50-150 mg/kg مشاهده شد كه تا 300 برابر بيش از مقادير زمينه mg/kg) 5-30) بود [4]. Mirlean و همكاران مطالعه هايى در جنوب برزيل انجام دادند و حداكثر 3200 mg/kg مس در خاك تاكستان گزارش شد [5]. Juang و همكاران به مطالعه اثر خصوصيات خاك روي غلظت مس در تاكستان هاي تايوان پرداختند كه مقادير مس 19/38 تا 36/22 mg/kg به دست ا مد [6]. در مطالعه Brun و همكاران در فرانسه با 25 نمونه خاك از زمين كشت شده با انگور مشاهده شد كه غلظت مس كل در محدوده 250-30 mg/kg متغير بوده است كه بسته به سن درختان مو نوع خاك و ا ب و هواي منطقه اي متفاوت است [7]. غلظت بالاي مس در خاك مي تواند رشد گياه و توليد گونه هاي فعال اكسيژن را مهار كند و در فرا يندهاي بيوشيميايي و فيزيولوژيكي مانند فتوسنتز فعاليت ا نزيمي سنتز رنگدانه سنتز پروتي ين و تقسيم سلولي اختلال ايجاد كند [8]. بنابراين تجمع و توزيع مس در خاك تاكستان ها و در معرض قرار گرفتن انسان به اين عنصر نادر از طريق مصرف انگور به منظور مديريت زيست محيطي و ارزيابي خطر سلامت انسان مهم مي باشد. با توجه به يافته هاي پژوهش هاي مختلف استفاده طولاني مدت از قارچ كش هاي مسي در پرورش انگور سبب تجمع قابل توجهي از مس در لايه خاك سطحي 0 تا 20 سانتي متر ميشود كه توسط تعدادي از محققان تاييد شده است. اطلاعاتي در مورد غلظت مس در خاك تاكستان هاي انگور ملاير و ديگر تاكستان هاي كشور وجود ندارد. در نتيجه اين مطالعه در خاك تاكستان هاي ملاير با اهداف ارزيابي وسعت و شدت تجمع مس در خاك تاكستان هاي ملاير تهيه نقشه ا لودگي مس و نيز ارزيابي احتمال كاربرد قارچ كش هاي مسي در اين مناطق طرح ريزي شد. مواد و روشها در تحقيق حاضر منطقه مورد مطالعه بخشي از باغات انگور در دشت ملاير است كه در بين طولهاي جغرافياي 48 53 تا 48 92 و عرضهاي جغرافيايي 34 12 تا 34 53 قرار دارد. شكل 1 نقاط نمونه برداري شده در منطقه را نشان مي دهد. براساس بازديدهاى ميدانى در اين منطقه محصول غالب كشت شده انگور بوده است. شكل 1- پراكنش نقاط نمونه برداري در منطقه مورد مطالعه واقع در قسمتي از دشت ملاير براي ارزيابي غلظت مس نمونه ها از لايه 0 تا 20 سانتي متري سطح خاك تاكستان برداشت شد. نمونههاي خاك در هواي ا زاد خشك و سپس از الكهاي 0/149 و 2 ميلي متر گذارنده شده و براي عمل هضم ا ماده شدند. عمل هضم با استفاده از روش تيزاب سلطاني regia) (Aqua با نسبت 1:3 اسيد نيتريك به اسيد كلريدريك صورت پذيرفت [9]. سپس عصاره ها با كاغذ واتمن 42 فيلتر شد و با ا ب مقطر به حجم 25 ميلي ليتر رسانيده شدند. سنجش نمونه هاي خاك توسط دستگاه جذب اتمي به روش شعله صورت گرفت.
31/ بدين منظور ابتدا محلولهاي استاندارد ساخته شده توسط دستگاه جذب اتمي قراي ت شد و سپس با توجه به خطي بودن منحني جذب محلولهاي استاندارد منحني واسنجي رسم شد. سپس هر يك از نمونه ها به دستگاه تزريق شد و ميزان جذب ا نها اندازه گيري شد و در نهايت با استفاده از منحني واسنجي غلظت نمونهها محاسبه شد. براي اندازه گيري EC (هدايت الكتريكي) و ph از نسبت 1:5 خاك به ا ب مقطر استفاده شد. ph نمونه ها توسط دستگاه ph متر و EC توسط دستگاه EC متر اندازه گيري شد. نرم افزارهاى SPSS و Excel براي تحليل داده ها به كار گرفته شدند. به منظور بررسي توزيع نرمال بودن داده ها در سطح اطمينان 95 درصد از ا زمون شاپيرو ويلك استفاده شد. ضريب همبستگي پيرسون نيز بين غلظت مس با پارامترهاي EC و ph خاك محاسبه شد. تهيه نقشه پهنه بندي مس به روش IDW (روش وزن دهي فاصله معكوس) انجام گرفت. روش معكوس فاصله يكي از روش هاي روش درون يابي است كه با وزن دهي به دادههاي اطراف نقطه مورد برا ورد كميت مجهول را به دست ا ورده و درونيابي را انجام ميدهد. فرض اساسي اين روش بر ا ن است كه با افزايش فاصله ميزان تاثير پارامترها در برا ورد واحد سطح كاهش مي يابد. براي پيش بيني در مكان هايي كه داده هاي ا نها اندازه گيري نشده است از مقادير اندازه گيري شده پيرامون محل استفاده مي شود. در پيش بيني عامل وزن براساس فاصله نقاط از يكديگر تعيين مي شود. به نقاط نزديك محل نمونه وزن بيشتر و به نقاط دورتر وزن كمتر اختصاص مي يابد. نقاط نزديك به يكديگر شباهت بيشتري نسبت به نقاط دورتر دارند. بنابراين نقاط نزديكتر داراي وزن بيشتري هستند [10]. با استفاده از روابط زير مقادير مربوط به نقاط مختلف را مي توان به دست ا ورد [11]. توان است كه متا ثر از وزن wi بر w است. براي تهيه نقشه پهنه بندي غلظت مس پس از انتقال فايل داده ها به برنامه ArcGIS9.3 پهنه بندي با روش درون يابي IDW توسط ابزار Geostatistical Analyst Wizard انجام شد. يافته ها چكيده اى از ا مارهاي توصيفي متغيرهاي مورد مطالعه در جدول 1 ا مده است. براساس نتايجي كه در جدول 1 ا مده است دامنه غلظت مس در اين خاك ها بين 3/95 تا mg/kg 15/09 كه ميانگين ا ن 7/36 مي باشد. همچنين دامنه مقادير ph و EC هم به ترتيب 8/72-6/84 و 1/16-0/12 (m/ (ds است. 10/78 20 2/50 4/31 3/75 0/04 1/93 0/20 7/36 0/24 8/15 15/09 1/16 8/72 3/95 0/12 6/84 (mg/kg) * EC ph جدول 1- برخي پارامترهاي ا ماري مس و ديگر خصوصيات در خاك باغات انگور 0/55-1/19 0/30 0/55 * هدايت الكتريكي( EC ) بر حسب (ds/m) همچنين براي بررسي ارتباط اين فلز با ويژگى هاى خاك ا زمون همبستگى اسپيرمن به كار گرفته شد. نتايج به دست ا مده از ا زمون همبستگى نشان داد كه بين ph و EC همبستگي معني دار وجود دارد ليكن بين مس و اين پارامترها همبستگي وجود ندارد. در شكل 2 نقشه پهنه بندي غلظت مس با روش IDW نشان داده شده است بر اساس اين نقشه غلظت مس در نواحي جنوبي و جنوب شرقي منطقه مقادير بيشتري دارد. W(x,y) مقادير برا ورد شده در موقعيت N (x,y) تعداد نقاط معلوم مجاور (y,x) λi وزن اختصاص داده شده به هريك از مقادير معلوم Wi در موقعيت ) (xi,yi di فاصله اقليدسي بين هريك از نقاط واقع در موقعيتهاي (x,y) و (xi,yi) و p مقدار شكل 2 - نقشه پهنه بندي غلظت مس به روش IDW
/32 بحث روى هم رفته غلظت مس در خاك باغ هاي انگور ملاير شبيه به غلظت گزارش شده توسط Kabata-Pendias و Pendias براي خاك هاي طبيعي بود كه بسته به نوع خاك بين 13 تا mg/kg 24 متغير است [12]. همچنين غلظت مس در خاك تاكستان هاي ملاير بسيار كمتر از مقاديري بود كه براي خاك باغ هاي انگور در مطالعات قبلي منتشر شده است. غلظت مس كل از مقادير گزارش شده توسط Chaignon و همكاران در خاك تاكستان جنوب فرانسه mg/kg) Mirlean 50-150) و همكاران در جنوب برزيل (حداكثر Juang 3200) mg/kg و همكاران در تاكستانهاي Changhua تايوان (19/38 تا mg/kg 36/22) مطالعه Brun و همكاران در فرانسه mg/kg) 250-30) Santos Dos و همكاران در خاك تاكستان هاي برزيل (10 تا (mg/kg 40/5 كمتر بود 4].[13 7 6 5 تفاوت ها مي تواند بيانگر تفاوت در استفاده از قارچ كش ها و همچنين پارامترهاي مختلف فيزيكي و شيميايي خاك باشد اما اطلاعات كافي براي تشخيص اين اختلافات وجود ندارد. از ا نجا كه بسياري از باغ هاي انگور در دامنه هاي شيب دار واقع شده اند پژوهش ها نشان مي دهند كه در تاكستان هاي واقع در دامنه هاي شيبدار به دليل شدت فرسايش تحرك مس در خاك تحت تاثير قرار مي گيرد و در نتيجه خطر ا لودگي ا ب هاي زيرزميني افزايش مي يابد. Rusjan و همكاران نشان دادند كه در ميان دشت فلات و تراس سطح مس در تراس بالاترين است. مقدار مس در خاك هاي تاكستان به عواملي مانند فراواني كاربرد ا فت كش ها و شرايط ا ب و هواي محلي نسبت داده شده است [14]. مطالعات انجام شده در فرانسه و ايتاليا نشان مي دهد كه خاك تاكستان هاي مناطق مرطوب حاوي مس بيشتري نسبت به مناطق خشك هستند [15 7]. Deluisa و همكاران علت را تفاوت در نوع خاك و بارش مي دانند كه مورد دومي سبب تشويق به استفاده بيشتر از مس مي شود [15]. با اين حال Pietrzak و McPhail تفاوتي در كاربرد مس بين تاكستان واقع در مناطق مرطوب و خشك مشاهده نكردند. عوامل محلي هر يك از تاكستان ها (به عنوان مثال شيب قرار گرفتن در معرض مقدار خورشيد پوشش گياهي احاطه شده و باد شكن) نقش مهمي را در كنترل و شيوع بيماري بازي مي كنند كه سبب استفاده از قارچ كش مي شود [16]. ديگر نويسندگان پيشنهاد كرده اند كه فرسايش ا بشويي و شخم عوامل اصلي مي باشند [17]. محلول هوميك و اسيدهاي فلويك ممكن است حلاليت و تحرك عناصر را افزايش دهند. با اين حال سميت مس به مواد ا لي خاك ph تركيبات ارگانومتاليك و تعامل بين اين تركيبات و يون مس با مواد معدني خاك و ظرفيت تبادل كاتيوني (CEC) بستگي دارد [18]. در نقشه پراكنش مكاني مس حاصل از IDW بيشترين غلظت هاي مس در جنوب و جنوب شرقي منطقه است با نگرش به اين كه نقاط شهري در قسمت شمالي منطقه واقع شده اند پس احتمالا كاربري شهري تاثيري بر مقادير مس در باغهاي انگور ندارد. بنابراين الگوي توزيع غلظت مس با الگوي شهر مطابقت ندارد. از طرفي مقادير به دست ا مده در اين تحقيق مقادير بسيار كمي است و احتمال ا ن مي رود كه ورود مس به خاك منطقه مورد مطالعه ناشي از ساختار زمين شناسي باشد اما به دليل استفاده از كودهاي شيميايي و قارچ كش ها امكان افزايش غلظت مس در مناطق كشاورزي دور از انتظار نيست. همه مقادير به دست ا مده در اين تحقيق از ميانگين جهاني براي فلز مس از mg/kg 30 كمتر بود. اگر غلظت مس در خاك تاكستان هاي ملاير توسط فرا يندهاي زمين شناسي كنترل شود انتظار مي رود كه توزيع همگن ترى از غلظت مس خاك در مكان هاي اطراف مشاهده شود. در مقابل يك توزيع ناهمگون غلظت مس نشان دهنده اثرات انساني خواهد بود كه اين توزيع به جز در نواحي جنوبي همگن مي باشد. با اين تفاسير در اين منطقه از قارچ كش هاي مسي استفاده نمي شود و يا اين كه استفاده از ا نها سابقه طولاني ندارد اگرچه در اين منطقه طبق اطلاعات خود كشاورزان بيشتر براي مقابله با قارچ و سفيدك سطحي از گوگرد استفاده مي شود. با وجود اين واقعيت كه مس در خاك به شدت توسط جذب در خاك (به عنوان مثال مواد ا لي خاك ا هن منگنز اكسي هيدروكسيدها و غيره) غيرمتحرك مي شود طبق پژوهش هاى انجام شده شواهدي از خروج مس از طريق پروفيل خاك در باغهاي انگور وجود دارد كه به اين ترتيب خطري مهم براي ا بهاي زيرزميني به شمار مي رود. اين امر به ويژه براي خاك هاي اسيدي خاك شخم خورده و خاك تحت تاثير فرسايش شديد ممكن است بيشتر اتفاق بيفتد. بنابراين استراتژيهاي تثبيت كننده براي كاهش شدت فرسايش (مانند استفاده از مواد ا لي و پوشش گياهي) مورد نياز است كه سبب كاهش رواناب مس از خاك تاكستان از طريق فرسايش بادي و ا بي شود.
33/ تنها موارد نادري از علاي م سميت گياهي با مس در گياه تاك وجود دارد كه بيشتر به دليل ريشه هاي عميق ا ن بوده است. با اين حال اقدامات احتياطي زماني لازم است اگر كه ساير محصولات ديگر كشاورزي با ريشه هاي كم عمق در چنين خاك ا لوده اى كاشته شوند كه در چنين شرايطي غلظت مس بايد از طريق روش هاي مختلف اصلاحي به سطح قابل قبول كاهش يابد [3]. نتيجه گيري با توجه به مقادير پايين غلظت مس در مقايسه با ساير مطالعات انجام شده در تاكستان هاي دنيا و توزيع نسبتا همگن غلظت مس در خاك تاكستان هاي ملاير به نظر مي رسد اين عنصر توسط فرا يندهاي زمين شناسي كنترل شود ليكن توزيع ناهمگون غلظت مس در جنوب منطقه مي تواند نشان دهنده اثرات انساني باشد. مقادير پايين غلظت مس در اين خاك ها حاكي از عدم كاربرد قارچ كش هاي مسي است اما مطالعات جامع و دقيق تر بايد در اين راستا صورت گيرد و با يك مطالعه موردي در اين زمينه نمي توان به قطعيت رسيد. تشكر و قدرداني تحقيق حاضر با حمايت مالي معاونت پژوهشي دانشگاه ملاير انجام شده است كه بدين وسيله نويسندگان مراتب قدرداني خود را از اين معاونت اعلام ميدارند. REFERENCES 1. Vitanović E, Vidaček Ž, Katalinić M, Kačić S, Miloš B. Copper in surface layer of Croatian vineyard soils. Journal of Food, Agriculture and Environment 2010; 8(1): 268-274. 2. Smith S R. A critical review of the bioavailability and impacts of heavy metals in municipal solid waste composts compared to sewage sludge. Environment International 2009; 35(1): 142 156. 3. Komarek M, Cadkova E, Chrastny V, Bordas F, Bollinger JC. Contamination of vineyard soils with fungicides: A review of environmental and toxicological aspects. Environment International 2010; 36(1): 138-151. 4. Chaignon V, Sanchez-Neira I, Herrmann P, Jaillard B, Hinsinger P. Copper bioavailability and extractability as related to chemical properties of contaminated soils from a vine-growing area. Environmental Pollution 2003; 123(2): 229-238. 5. Mirlean N, Roisenberg A, Chies A.O. Metal contamination of vineyard soils in wet subtropics Southern Brazil.Environmental Pollution 2007; 149(1): 10-17. 6. Juang KW, Lai HY, Chen BC. Influence of soil properties on copper concentrations in vineyard soils in Changhua, Taiwan. Proceedings of 14th International Conference on Heavy Metals in the Environment. November 2008. 16-23; Taipei, Taiwan. p:30-48 7. Brun LA, Maillet J, Richarte J, Herrmann P, Remy JC. Relationships between extractable copper, soil properties and copper uptake by wild plants in vineyard soils. Environmental Pollution 1998; 102(2-3): 151-161. 8. Mourato MP, Martins LL, Campos-Andrada MP. Physiological responses of Lupinus luteus to different copper concentrations. Biologia Plantarum 2009; 53(1): 105-111.
/34 9. Kanmani S, Gandhimathi R. Assessment of heavy metal contamination in soil due to leachate migration from an open dumping site. Applied Water Science 2013; 3:193-205. 10. Faraji Sabokbar H A, Azizi G. Evaluation of accuracy of spatial interpolation methods. Geographical Researches Journal 2006; 58: 1-15. (in Persian) 11. Webster R, Oliver MA. Geostatistics for environmental scientists, Second edition. New Yourk: John Wiley & Sons Inc 2009; P: 487-489 12. Kabata A, Pendias H. Trece Elements in Soils and Planets. Fourth edition. London, New York 2001; p: 413. 13. Santos G C G, Valladares GS, Camargo OA, Abreu CA. Assessment of copper and zinc in soils of a Vineyard region in the state of Sâo Paulo, Brazil. Applied and Environmental soil Science. Volume 2013 (2013), Article ID 790795, 10 pages. 14. Rusjan D, Strli M, Pucko D, Koroˇsec-Koruza Z. Copper accumulation regarding the soil characteristics in Sub- Mediterranean vineyards of Slovenia Geoderma 2007; 141(1-2):111 118. 15. Deluisa A, Giandon P, Aichner M. Copper pollution in Italian vineyard soils. Communications in Soil Science and Plant Analysis 1996 ; 27 (5 8):1537 1548. 16. Pietrzak U, Mcphail DC. Copper accumulation, distribution and fractionation in vineyard soils of Victoria, Australia. Geoderma 2004; 122(2 4):151 166. 17. Mackie KA, M uller T, Kandeler E. Remediation of copper in vineyards-a mini review. Environmental Pollution 2012; 167: 16 26. 18. Valladares GS, Camargo OA, Carvalho J R P, Cia Silva AM. Assessment of heavy metals in soils of a vineyard region with the use of principal component analysis. Scientia Agricola 2009; 66(3): 361-367.