http://journal.bpj.ir فصلنامة علمي پژوهشي ابتكار و خالقيت در علوم انساني دورة ششم شمارة چهار بهار 96 صص 48-27. تاريخ دريافت: 395/06/6 تاريخ پذيرش: 395/2/07 رابطه کارکردهای اجرایي )بازداری بهروز رساني و تغييرپذیری( و خلق مثبت و منفي با ميزان خالقيت دانشجویان کتايون فخرآوری * محمد حسین عبداللهي 2 مهناز شاهقلیان 3 چكيده هدف: هدف اصلي تحقیق حاضر بررسي نقش سه کارکردهای اجرايي به روز رساني بازداری و تغییرپذيری و خلق مثبت و منفي با میزان خالقیت است. روش: اين پژوهش در مقوله طرح های توصیفي )همبستگي( قرار دارد. تعداد 20 نفر از دانشجويان ابتدا پرسشنامه مقیاس عاطفه مثبت و منفي و آزمون خالقیت تورنس فرم ب را تکمیل نمودند سپس توسط آزمون های نرم افزاری کارکردهای اجرايي در فضای روانسنجي مورد سنجش قرار گرفتند. يافته ها: يافته ها نشان داد افزايش خلق مثبت با خالقیت )تفکر واگرا( ارتباط مثبت دارد و خلق منفي با خالقیت ارتباط منفي دارد. بعالوه نشان داده شد که در خلق مثبت به روز رساني بیشترين سهم را پیش بیني مؤلفه های خالقیت بازی مي کند بازداری تنها در تولید ايده های بديع)ابتکار( و نه سیالي و بسط ايده ها نقش دارد اما تغییرپذيری قادر به پیش بیني هیچ کدام از مؤلفه های خالقیت نیست. نتیجه گیری: نتايج پژوهش حاضر نشان داده است که خلق مثبت نسبت به خلق منفي منجر به تسهیل عملکرد خالق مي شود. خلق مثبت با بهبود حافظه کاری و پردازش های باال-پايین تفکر. دانشجوی کارشناسي ارشد دانشگاه خوارزمي تهران ايران)نويسندة مسئول( tabasom57@yahoo.com. 2 دانشیار دانشکده روان شناسي دانشگاه خوارزمي تهران ايران abdollahi@khu.ac.ir. 3 استاديار دانشکده روان شناسي دانشگاه خوارزمي تهران ايران mshahgholian@gmail.com
ابتکار و خالقیت در علوم انسانی دورة ششم شمارة چهار بهار 96 خالق را بهبود مي بخشد و بازداری تنها در مرحله ابتکار يا تولید ايده ها نقش دارد. مي توان از اين پژوهش استنباط کرد که تفکر خالق تنها يک فرآيند فکری خود انگیخته و يا هیجاني صرف نیست و به فعالیت های باال-پايین کنترل شده نیز بستگي دارد. واژه های کليدی: خالقیت کارکردهای اجرايي خلق مثبت و منفي. مقدمه خالقیت به عنوان يک حوزه پیچیده در پژوهش ها مطرح است. از يک سوی در اغلب حوزه های زندگي روزمره نفوذ دارد: در امور آموزشي فرهنگي و در قلمرو علمي. ازسويي ديگر تاکنون تعريف قاطعي از اين سازه توانايي ذهني به دست نیامده است )فینک بنديک گرابنر استیودت و نئوبائر 2007(. با اين وجود اکثر پژوهشگران دو ويژگي را در تعريف خالقیت پذيرفته اند: ( توانايي تولید کاری که هم نو )برای مثال بديع غیرقابل پیش بیني( و هم متناسب )برای مثال سودمند سازگار با ماهیت تکلیف( باشد )استرنبرگ و لوبارت 2 999(. با توجه به اين تعريف افراد خالق تنها قابلیت تولید يک سری از ايده های نو را ندارند بلکه قابلیت ارزيابي و تحلیل اين که آيا اين ايده ها سودمند و مناسب هستند يا نه را نیز دارند)ادل 3 بنديک پاپوسک 4 ويس 5 و فینک 204(. اين تعريف روی خالقیت به عنوان يک توانايي شناختي و استعداد تمرکز مي کند اما برساير مفهوم سازی هايي که خالقیت را به عنوان صفت شخصیتي يا پیشرفت و دستاوردهای واقعي خالقانه ای مي دانند که تنها افراد کمي قادر به مديريت و انجام آن هستند داللت ندارد) جاک 6 بنديک و نئوبائر 204(. 28. Fink, Benedek, Grabner, Staudt & Neubauer 2. Strenberg&Lubart 3. Edl 4. Papousek 5. Weiss 6. Jauk
رابطه کارکردهای اجرایی )بازداری بروز رسانی و تغییرپذیری( و... 29 )2004( مورد تأکید قرار ايده خالقیت به عنوان عملکرد شناختي يا صفت توسط ديتريچ گرفت که به بررسي جامع در رشته علوم شناختي و علوم عصب شناسي پرداخته است. وی معتقد است خالقیت مستلزم توانايي های شناختي کالسیک مثل حافظه کاری 2 نگهداری است. توجه 3 يا انعطاف پذيری شناختي 4 عالوه بر اين يادگیری راهبردهای شناختي و فراشناختي در بهبود خالقیت مؤثر شناخته شده است )کرمي کرمي و هاشمي 392( در واقع خلق ايده های تازه به وسیله ترکیب عناصر شناختي ذخیره شده مستلزم عملکرد حافظه کاری است که تحت عنوان توانايي حفظ اطالعات در ذهن مفهوم سازی شده و همزمان با تفکر خالق رخ مي دهد)بنديک و همکاران 204(. تحقیقات اخیر fmri که فعالیت مغزی را در حین اجرای تکالیف خالقانه مورد بررسي قرار داده اند نشان داده اند که تولید ايده های خالقانه )مانند تفکر خالق( با فعالیت گسترده و غیرفعال شدن محل اتصالي و لوب میاني تمپورال راست 6 در قشر پیش پیشاني چپ 5 راست همراه است )بنديک و نئوبائر 203(. برخي ديگر از پژوهش ها نیز نشان گیجگاهي 7 و نواحي باالتر شکنج پیشاني 9 داده اند که تفکر واگرا با فعال شدن شکنج پیشاني زيرين 8 ارتباط دارد که در نتیجه شامل نواحي قدامي و خلفي کرتکس پیش پیشاني است )برای مثال آبراهام پیريتز تبوش راتر کراگر اسچوکنیک استارک وايندمن وهرمن 202 0 فینک گرابنر بنديک ريشوفر هاوس رايت فالي 2 نئوپر 3 و نئوبائر 2009 وارتانیان. Dietrich 2. Working Memory 3. Attention maintance 4. Cognitive Felxibility 5. left Prefrontal Cortex 6. Medial Temporal lobe 7. Temporoparietal Junction 8. Inferior Frontal Gyrus 9. Superior Frontal Gyrus 0. Abraham, Pieritz, Thybush, Rutter, Kröger, Schweckendiek, Stark, Windmann,& Hermann. Hauswirth 2. Fally 3. Neuper
ابتکار و خالقیت در علوم انسانی دورة ششم شمارة چهار بهار 96 مارتیندل و کوياتسکي 2007(. عالوه بر اين شواهد در حال افزايشي وجود دارد که توانايي تولید پاسخ های بسیار خالقانه به کارکردهای اجرايي مؤثر مرتبط است )بنديک و نئوبائر 203 گیلهولي فیارتو آنتوني و واين 2007 2 جاک بنديک دانست 3 و نئوبائر 203 ناسبام 4 و سیلويا 20( اما چگونگي ارتباط کارکردهای اجرايي مختلف با خالقیت مورد سؤال است. کارکردهای اجرايي مجموعه ای از فرآيندهای شناختي اساسي هستند که رفتار و افکار را کنترل مي کنند.کارکردها ی اجرايي به طور فشرده ای به فعالیت های عصبي قشر پیش پیشاني پیوند دارند )میلر وکوهن 200(. 5 کارکردهای اجرايي غالب شامل به روز رساني بازداری و تغییر پذيری است (میاک فريدمن امرسون ويتزکي و هاورتر 2000(. 6 سه عامل به طور واسطه ای با هم همبستگي داشتند که نشان دهنده درجه ای از اشتراک بود. میاک و همکاران نتیجه گرفتند که هم اشتراک و هم تمايز کارکردهای اجرايي بايد به رسمیت شناخته شود )میاک و فريدمن 202(. آنها بعدها نقش کارکردهای اجرايي را در عملکرد تکالیف پیچیده ذهني که داللت بر رويکرد تفاوت های فردی داشت بررسي کردند و نشان دادند که به روز رساني تغییرپذيری و بازداری به طور متفاوتي با تکالیف پیچیده تر )اجرايي( برج هانوی يا تکلیف ايجاد عدد تصادفي مربوط است. يافته ها مطرح مي کند که تفاوت های فردی در توانايي های شناختي بلند مرتبه تر مانند خالقیت مي تواند به تفاوت های فردی در توانايي های اجرايي برگردد و ارتباط کارکردهای اجرايي مختلف مي تواند بسته به تکلیف مورد نظر متفاوت باشد. 30. Vartanian, Martindale, & Kwiatkowski 2. Gilhooly, Fioratou, Anthony, Wynn 3. Dunst 4. Nusbaum 5. Miller & Cohen 6. Miyake, Friedman, Emerson, Witzki, & Howerter
رابطه کارکردهای اجرایی )بازداری بروز رسانی و تغییرپذیری( و... 3 )992( بنا به تعريف دمپستر عملکرد بازداری توانايي سرکوب پردازش يا بروز اطالعاتي است که تکمیل مؤثر هدف در دست اجرا را مختل مي سازد. بازداری مقاومتي را در مقابل تداخل از عمل نامرتبط فراهم مي کند. بايد گفت که مفهوم بازداری متنوع است و در بافت های مختلف ممکن است ساير مفهوم سازی ها مثل کنترل تداخل عوامل پرت کننده حواس را نیز برساند )فريدمن و میاک 2004 (. مفاهیم قديميتر از خالقیت بیان مي کند که افراد خالق دارای کمبود بازداری شناختي و رفتاری هستند)مارتیندل 999(. اين نظريه ممکن است با مشاهده اينکه افراد خالق با سیالي ايده های مختلف را جمع آوری و به هم مرتبط مي کنند ارتباط داشته باشد و به نظر ميرسد که اين افراد اطالعات نامرتبط با تکلیف را کمتر فیلتر ميکنند )کارسون پترسون و هیجین 2003(. 2 با اين وجود شواهد و نتايج موجود از مطالعاتي که در آن ها از اندازه گیری دقیق بازداری استفاده شده است کامال نقطه مقابل نظريه های پیشین است)بنديک و همکاران 204(. پژوهش هايي که در آن ها بازداری توسط عملکرد در آزمون استروپ سنجیده شده است به طور کلي همبستگي مثبت بازداری با تفکر واگرا و پیشرفت تحصیلي را گزارش کرده اند)گروبز و نکا 3 2003 ادل و همکاران 204(. همچنین پژوهش های ديگری که در آن ها بازداری به وسیله توانايي اجتناب از پاسخ های تکراری در يک مجموعه تکلیف حرکتي سنجیده شده است نیز همبستگي مثبت بازداری با رفتار خالقانه و پیشرفت خالقانه يافته اند )زابلینا رابینسون کانسیل و برسین 202 4 بنديک و همکاران 202(. البته قابل ذکر است که برخي از مطالعات میان میزان خالقیت و تکالیفي که در آنها الزم باشد تداخل بازداری شود همبستگي منفي به دست آورده اند )کواتکوسکي 5 وارتانیان و مارتیندال 2007 دورفمن 6 مارتیندال. Dempster 2. Carson, Peterson, & Higgins 3. Groborz, & Necka 4. Zabelina, Robinson, Council & Bresin 5. Kwiatkowski 6. Dorfman
ابتکار و خالقیت در علوم انسانی دورة ششم شمارة چهار بهار 96 گاسیموا و وارتنیان 2008(. شواهد اخیر همبستگي مثبتي بین بازداری با خالقیت در نمونه های بهنجار يافته اند بخصوص زماني که منابع برای بازداری کم هستند سیالي و نوآوری ايده ها تسهیل مي شوند )بنديک و همکاران 202 رادل داورنچ فورنیر 2 و ديتريچ 204( با توجه به وجود شواهد متناقض در اين زمینه ما نیز عالقه مند به بررسي رابطه کارکرد اجرايي بازداری با میزان خالقیت بوديم. به روز رساني کامال با مفهوم حافظه کاری مرتبط است. شواهد تجربي زيادی در مورد ارتباط بین خالقیت و حافظه کاری وجود ندارد. دو مطالعه همبستگي مثبت حافظه کاری با خالقیت را که توسط تکالیف تفکر واگرا سنجیده شده بود نشان داده )اوبرور ساب ويلهم و ويتمن 2008 3 دی درو نیجستاد باس ولسینک و روسکس 202( 4 در حالي که يک مطالعه هیچ ارتباط معناداری را گزارش نکرده است)لي و تريالت 203(. 5 پژوهش ديگری نشان داده است که حافظه کاری کالمي و ديداری-جنبشي توانايي حل مسأله بینش مدار و غیر بینش مدار را پیش بیني مي کند )گیلهولي و فیوراتو 2009(. با توجه به اهمیت حافظه کاری و نقش آن در کارکردهای عالي مغز کمبود مطالعات در زمینه ارتباط آن با خالقیت کامال مشهود است بنابراين اين پژوهش نیز درصدد است تا به بررسي اين ارتباط بپردازد. پژوهش ها )برای مثال استرانگ نواکوسکا سنتوسا وانگ کرامر و کتر 2007 ديويس 2009( نشان داده اند که عوامل خلقي مي تواند میزان عملکرد خالق افراد را تحت تأثیر قرار دهد. در اين زمینه تناقض های زيادی نیز در مورد نقش تسهیل گر يا کاهش دهنده خلق مثبت و خلق منفي بر تفکر خالق وجود دارد. بسیاری از محققان نشان داده اند که خلق مثبت عملکرد خالق را تسهیل مي کند )استرانگ و همکاران 2007 ديويس 2009(. چرا که فرض مي شود اين حالت خلقي موجب بهبود سبک کلي حل مسأله مي شود و همچنین 32. Gassimova 2. Radel, Davranche & Fournier 3. Oberauer, Süß, Wilhelm & Wittmann 4. De Dreu, Nijstad, Baas, Wolsink & Roskes 5. Lee & Therriault
رابطه کارکردهای اجرایی )بازداری بروز رسانی و تغییرپذیری( و... 33 موجب افزايش عملکرد در بسیاری از تکالیف تفکر خالق مي شود )آيزن و همکاران 987 فورگرد 2000(. به نظر مي رسد خلق مثبت فعالیت در قشر کمربندی قدامي 2 را در حین آماده سازی پاسخ تغییر مي دهد. احتماال اين فعالیت با کنترل اجرايي درگیر باشد و فرض مي شود که پردازش مسأله سريع و نسبتا خودکار را در مقايسه با پردازش آرام تحلیلي تسهیل مي کند. از طرفي نشان داده شده است که خلق مثبت در مقايسه با خلق منفي باعث بینش سريع تر مي شود) دی درو و همکاران 2008(. از سوی ديگر يافته های متناقضي نیز وجود دارد که نشان داده اند خلق مثبت خالقیت را بازداری مي کند و خلق منفي باعث مي شود افراد انتقادی تر و دقیق تر شوند و در نتیجه خودشان را به سوی ايده های جديد و مفید حرکت مي دهند که موجب تسهیل خالقیت مي شود )جرج و زو 2002(. 3 با توجه به تنافض های موجود در پیشینه پژوهشي در زمینه عوامل مؤثر در تفکر خالق و همچنین با وجود محدوديت های روش شناختي در اين پژوهش با بررسي چندمتغیری و مختلط عوامل دخیل در تفکر خالق مي توان الگوی کامل تری در اين زمینه ترسیم کرد که هدايت بخش پژوهش های بعدی در اين زمینه و نیز برنامه ريزی در جهت رشد اين مهارت خواهد بود. لذا با توجه به ماهیت چند متغیری خالقیت پژوهش حاضر به بررسي توام چندين متغیر دخیل در اين توانايي شناختي چندبعدی و تعیین سهم هرکدام در پیش بیني خالقیت پرداخته است. از آنجا که ادبیات پژوهش بیان مي کند حاالت جاری خلق و خو و کارکردهای اجرايي بر میزان خالقیت تأثیر مي گذارد بر اين اساس هدف پژوهش حاضر بررسي رابطه هريک ازمتغیرهای کارکردهای اجرايي و خلق مثبت و منفي با میزان خالقیت است.. Forgeard 2. Anterior Cingulate Cortex 3. George & zhou
ابتکار و خالقیت در علوم انسانی دورة ششم شمارة چهار بهار 96 روش پژوهش جامعه آماری اين مطالعه توصیفي-تحلیلي از نوع همبستگي شامل کلیه دانشجويان دختر و پسر دانشکده روانشناسي خوارزمي و دانشکده مديريت و حسابداری دانشگاه آزاد کرج است که در سال تحصیلي 394-95 مشغول به تحصیل بودند.. تعداد 20 نفر از آزمودني های داوطلبي که در کالس های عمومي اين دانشگاه شرکت داشتند )%57/9 دختر و %42/ پسر با میانگین سني 23/7 ) ابتدا پرسشنامه مقیاس عاطفه مثبت و منفي و سپس آزمون خالقیت تورنس فرم ب را تکمیل نمودند. در مرحله بعد هريک از آزمودني ها توسط آزمون های نرم افزاری کارکردهای اجرايي در فضای روانسنجي مورد سنجش قرار گرفتند. اجرای آزمون ها به طور میانگین به 55 دقیقه به ازای هر آزمودني نیاز داشت. در اين پژوهش از 4 تکلیف و پرسشنامه جهت گردآوری اطالعات درباره متغیرهای تحقیق استفاده شده است: -آزمون تفکر خالق تورنس فرم B )تصويری(: اين فرم از شهرت بین المللي برخوردار بوده و بیشترين پژوهش ها درباره آن انجام شده است. پژوهش های تورنس 34 )974( ضريب پايايي بین 0/75 تا 0/85 را بین دفعات متنوع اجرا نشان مي دهد. ضرايب اعتبار برای آزمون تصويری خالقیت تورنس در پنج مطالعة انجام شده در دامنة بین 0/78 تا بوده است) به نقل از پیرخائفي 387( بررسي پايايي اين آزمون توسط پیرخائفي )373( بر روی يک نمونه دانش آموزی ضريب پايايي 0/80 را برای کل آزمون نشان داد. محاسبه پايايي آزمون در گروه دانشجويان )384( نیز مجددا ضريب 0/80 را بین دوبار اجرا با طول زماني دو هفته را نشان داد. آزمون های تورنس بويژه فرم B )تصويری( آزموني مرجع در حوزه خالقیت محسوب مي شود )پیرخائفي 387(. 2- مقیاس عاطفه مثبت و عاطفه منفي :)PANAS( اين مقیاس ابزار خود سنجي 20 آيتمي هستند و برای اندازه گیری دو بعد خلقي يعني عاطفه منفي و عاطفه مثبت طراحي شده. Torrance
رابطه کارکردهای اجرایی )بازداری بروز رسانی و تغییرپذیری( و... 35 اند. هر خرده مقیاس 0 آيتم دارد. آيتم ها روی يک مقیاس پنج نقطه ای )= بسیار کم به هیچ وجه تا 5= بسیار زياد( از سوی آزمودني رتبه بندی مي شوند از آزمودني ها خواسته مي شود که بروی اين اين مقیاس 5 درجه ای مشخص کنند که " شما هم اکنون تا چه حد دارای آن ويژگي هستید". مقیاس عاطفه مثبت ومنفي از ويژگي های مطلوب روان سنجي برخوردار است. واتسون و همکاران )988( ضرايب سازگاری دروني )آلفا( برای خرده مقیاس عاطفه مثبت 88/. و برای خرده مقیاس عاطفه منفي 0/87 است. در اعتبار آزمون از راه بازآزمايي با فاصله 8 هفته ای برای خرده مقیاس عاطفه مثبت 0/68 و برای خرده مقیاس عاطفه منفي 0/7 گزارش کرده اند. 3- اين آزمون يک تکلیف سنجش عملکرد شناختي مرتبط با کنشهای اجرايي است و نخستین بار در سال 958 توسط کرچنر معرفي شد. از آن جا که اين تکلیف هم نگهداری اطالعات شناختي و هم دستکاری آنها را شامل ميشود برای سنجش عملکرد حافظه کاری بسیار مناسب شناخته شده است. ضرايب اعتبار در دامنهای بین 0/54 تا 0/84 اعتبار باالی اين آزمون را نشان داد. روايي اين آزمون نیز بهعنوان شاخص سنجش عملکرد حافظه کاری بسیار قابل قبول است )چن میترا و اسچالجکن 2008(. 4 -آزمون رنگ واژه استروپ: بازداری پاسخ های غالب با تکلیف تداخل رنگ-واژه استروپ اندازه گیری مي شود. آزمون استروپ غالبا به عنوان يک تکلیف معمول برای سنجش بازداری به کار مي رود )میاک و همکاران 2000(. صدها تحقیق درباره پديده استروپ گزارش شده اند )به نقل از دل آذر 386( سه کار آزمايي را در افراد سالم انجام داده و دريافتند که پايايي آزمون به آزمون برای متوسط سه آزمون بیش از 0/75 بود. همچنین پايايي آزمون به آزمون با فاصله يک ماهه و انجام آزمون برای سه کوشش اعتباری معادل 0/90 و 0/83 و 0/0 داشت. تجربه انجام آزمون نیز بر کاربرد آن اثر نداشت.. Chen, Mitra & Schlaghecken
ابتکار و خالقیت در علوم انسانی دورة ششم شمارة چهار نسخة فارسي اين آزمون برای نخستین بار توسط اسماعیلي و همکاران )38( در دانشگاه شیراز تهیه گرديدکه در اين مطالعه از نسخه نرم افزاری اين آزمون استفاده شد. 5- آزمون دسته بندی کارت های ويسکانسین :)WCST( اين آزمون توانايي انتزاع و تغییر راهبردهای شناختي را در پاسخ به تغییر بازخوردهای محیطي ارزيابي مي کند و مستلزم برنامه ريزی جستجوی سازمان يافته و توانايي استفاده از بازخورد محیطي برای تغییر آمايه شناختي است)سیمپسون و همکاران 2006(. پايايي بین ارزيابان آزمون مرتب کردن کارت های ويسکانسین در حد عالي گزارش شده است. درايران نادری اعتبار اين آزمون را در جمعیت ايراني با روش بازآزمايي 0/85 برآورد کرده است بنابراين از اين آزمون برای ارزيابي مؤلفه تغییرپذيری استفاده مي شود. بهار 96 36 یافته های پژوهش در اين پژوهش ابتدا از آزمون همبستگي گشتاوری پیرسون استفاده شد و پس از آن از تحلیل رگرسیون برای تحلیل داده ها اجرا شد.
متغیرها ابتکار سیالي بسط تعدادصحیح پاسخ میانگین زمان پاسخ نمره تداخل زمان تداخل ابتکار سیالي جدول 4. نتايج همبستگي پیرسون بین متغیرهای پژوهش بسط تعداد صحیح پاسخ میانگین زمان پاسخ نمره تداخل زمان تداخل تعداد طبقات خطای درجاماندگي خلق مثبت خلق منفي رابطه کارکردهای اجرایی )بازداری بروز رسانی و تغییرپذیری( و... 0/48 ** 0/6 0/9 * -0/44 ** 0/44 ** -0/32 ** 0/46 ** -0/42 ** -0/3 ** -0/7 0/73 ** 0/48 ** -0/43 ** -0/33 ** -0/25 ** 72 ** 0/ 0/69 ** 0/58 ** -0/59 ** -0/4 ** -0/37 ** 37-0/7 ** -0/20-0/06-0/0 0/2 0/36 ** 0/37 ** 0/33 ** -0/34 ** 0/20 * 0/23 ** 0/09-0/02 0/38 ** -0/37 ** تعداد طبقات خطای درجاماندگي 0/26 ** 0/24 ** -0/20 * -0/35 ** -0/3 0/37 ** 0/42 ** 0/40 ** خلق مثبت ** 0/52 0/57 ** 0/35 ** -0/28 ** 0/23 ** 0/28 ** 0/47 ** -0/39 ** -0/5 ** -0/43 ** خلق منفي ** 0/58- * )P> 0/05( ** )P> 0/0( با توجه به جدول بین خلق مثبت و مؤلفه های خالقیت)ابتکار سیالي و بسط( رابطه مثبت معنادار وجود دارد) 0/0 <P( اما بین خلق منفي و مؤلفه های خالقیت رابطه منفي معنادار وجود دارد) 0/0 < P (.همچنین بین کارکرد اجرايي به روز رساني و بازداری با خالقیت ارتباط مثبت معناداری وجود دارد اما تغییر پديری تنها در دو مؤلفه ابتکار و بسط ارتباط مثبت دارد. يافته های جداول تحلیل رگرسیون نشان داده اند که در شرايط خلق مثبت کارکردهای اجرايي در مجموع توانسته است 66/4 درصد از مؤلفه ابتکار 35/ درصد از مولفه سیالي و 28/ درصد از مولفه بسط را تبیین کند. طبق جدول 2 نتايج ضرايب بتا و معناداری آن ها برای متغیرهای پیش بین حافظه کاری )تعدادصحیح پاسخ و میانگین زمان پاسخ( و بازداری
ابتکار و خالقیت در علوم انسانی دورة ششم شمارة چهار )نمره تداخل و زمان تداخل( نشان دهنده اين است که اين متغیرها در شرايط خلق مثبت بیشترين سهم را در تبیین مؤلفه ابتکار دارند اما متغیر تغییر پذيری )تعداد طبقات و خطاهای در جاماندگي( معنادار نیست و قادر به تبیین مؤلفه ابتکار در شرايط خلق مثبت نیست. در جدول 3 تنها متغیرهای مر بوط به حافظه کاری )تعدادصحیح پاسخ و میانگین زمان پاسخ( به ترتیب با ضرايب بتا 0/55 و 0/23- معنادار شده است و ساير متغیرها معنادار نیست. در نهايت طبق جدول 4 تنها متغیرهای مر بوط به حافظه کاری )تعدادصحیح پاسخ و میانگین زمان پاسخ( به ترتیب با ضرايب بتا 0/53 و 0/24- معنادار شده است و ساير متغیرها معنادار نیست. جدول 2. نتايج ضرايب به دست آمده برای رگرسیون برای تبیین مؤلفه ابتکاردر شرايط خلق مثبت بهار 96 t متغیر پیشبین ضرايب استاندارد سطح معناداری Beta ضرايب غیراستاندار Std.E B 38 0/00 6/82 8/497 عدد ثابت 57/960 0/00 5/92 0/498 /067 تعدادصحیح پاسخ 6/306 0/00-3/534-0/299 0/006 میانگین زمان پاسخ 0/02-0/05 -/956-0/58 0/605 نمره تداخل /84-0/04-2/0-0/74 /036 زمان تداخل 2/083-0/37-0/89-0/087 /39 تعداد طبقات /76-0/4 -/492-0/49 0/558-0/833 خطاهای در جاماندگي
جدول 3. نتايج ضرايب به دست آمده برای رگرسیون برای تبیین مؤلفه سیالي در شرايط خلق مثبت متغیر پیشبین عدد ثابت تعدادصحیح پاسخ ضرايب غیراستاندار ضرايب استاندارد رابطه کارکردهای اجرایی )بازداری t -0/347 Beta Std.E /047 B 0/364 سطح معناداری 0/73 0/00 4/750 0/55 0/3 0/625 میانگین زمان پاسخ نمره تداخل زمان تداخل تعداد طبقات بروز رسانی و تغییرپذیری( و... 0/04 0/69 0/49 0/36 -/967-0/394-0/698 0/98-0/24-0/044-0/083 0/2 0/00 0/075 0/28 0/63-0/00-0/029-0/088 0/49 39 0/09 /703 0/23 0/069 خطاهای در جاماندگي 0/7 جدول 4. نتايج ضرايب به دست آمده برای رگرسیون برای تبیین مؤلفه بسط در شرايط خلق مثبت t متغیر پیشبین ضرايب استاندارد سطح معناداری Beta ضرايب غیراستاندار Std.E B 0/00 7/240 0/5 عدد ثابت 3/699 0/00 4/369 0/53 0/3 تعدادصحیح پاسخ 0/625 0/04 -/967-0/24 0/00 میانگین زمان پاسخ 0/00-0/5-0/663-0/07 0/036 نمره تداخل 0/024-0/09 -/77-0/2 0/062 زمان تداخل 0/07-0/24 /79 0/6 0/079 تعداد طبقات 0/094 0/6 /40 0/20 0/034 خطاهای در جاماندگي 0/047
ابتکار و خالقیت در علوم انسانی دورة ششم شمارة چهار بهار 96 بحث و نتيجه گيری ارتباط معناداری بین افزايش خلق مثبت و افزايش خالقیت در تمامي مؤلفه ها وجود دارد که اين نتايج با يافته های آيزن و همکاران 999 آيزن 2002 لیبومیرسکي 2005 دی درو و همکاران 2008 است. احتماال خلق مثبت مواد مثبت تری را از حافظه فراخواني مي کند. اين مواد مثبت فراوان تر و گسترده تر از ساير مواد مي باشند و بنابراين فرد تعداد ايده های بیشتری را در دسترس دارد. بعالوه بین خلق منفي و تمامي مؤلفه های خالقیت ارتباط منفي و معناداری وجود دارد. از طرفي در جدول نتايج همبستگي بین خلق منفي و میزان پاسخ های صحیح در آزمون حافظه کاری رابطه منفي معناداری وجود دارد و بین میانگین زمان پاسخ و خلق منفي نیز رابطه متبت معنادار وجود دارد در تبیین اين يافته ها مي توان گفت که احتماال افزايش خلق منفي منجر به کاهش بازيابي مواد از حافظه شده و تأثیر مخربي بر تفکر واگرا و خالق دارد. همچنین خلق منفي ممکن است موقعیت مشکل زا است در نتیجه افراد به محیط بیروني توجه مي کنند. عالمت دهد که فرضیه در مورد مسأله نمي سازند و در پردازش پايین-باال درگیر مي شوند و به پردازش های جزئي مدار و موضعي مي پردازند و کمتر درگیر پردازش های کل نگر و اکتشافي مي شوند. يافته های اين پژوهش نشان داده اندکه در اين مدل کارکردهای اجرايي به روز رساني و بازداری بیشترين سهم را در تبیین تغییرپذيری مؤلفه ابتکار دارند و در ساير مؤلفه های خالقیت)سیالي و بسط( تنها ضرايب بتا به روز رساني معنادار شده است. با توجه به وجود رابطه مثبت بین خالقیت و خلق مثبت اين سؤال مطرح است که در شرايطي که افراد خلق مثبتي را گزارش مي کنند چه کارکردهای اجرايي بیشترين نقش را در پیش بیني خالقیت داشته اند با توجه به جداول 3 2 و 4 در اين مدل ظرفیت کارکرد به روز رساني )0/49=β) زمان تداخل )0/7-=β) و نمره تداخل )0/5=β) مؤلفه بازداری بیشترين سهم را در تبیین تغییرپذيری ابتکار دارند و در ساير مؤلفه های خالقیت تنها ضرايب بتا به روز رساني معنادار شده است. 40
رابطه کارکردهای اجرایی )بازداری بروز رسانی و تغییرپذیری( و... 4 در تبیین نقش پررنگ حافظه کاری در پیش بیني خالقیت مي توان گفت افراد با ظرفیت کاری باالتر ممکن است راحت تر به تقاضا و اهداف تکلیف در حین انجام آن متمرکز باقي بمانند در حالي که افراد با ظرفیت کاری پايین تر به اهداف کمتر اختصاصي تنزل کنند. برای مثال در آزمون تفکر خالق تنها آن ايده هايي را مطرح کنند که بديهي است و کمتر به تلفیق ايده ها دست بزنند. اين نتیجه گیری در اين پژوهش تأيید شد. در اين پژوهش ظرفیت حافظه کاری به طور مثبتي پیش بین سیالي )تولید طبقات معنايي در کل( و ابتکار )تولید ايدههای بديع( در حین تکلیف است. همچنین در مطالعه ناسبام و همکاران 204 نیز نشان داده شده است که دستورالعمل صريح مبني بر تمرکز بر تولید ايده های خالقانه باعث افزايش توانايي هوش و حافظه کاری بر عملکرد خالقانه مي شود. اين نتايج با يافته های بنديک و همکاران 204 دی درو و همکاران 202 که به مطالعه رابطه حافظه کاری و عملکرد خالقانه و تفکر واگرا پرداخته اند همسويي دارد. همچنین معنادار شدن شاخص های آزمون بازداری در پیش بیني مؤلفه ابتکار بیان مي کندکه احتماال افراد خالق تر کنترل شناختي قوی تری را نشان مي دهند بدين صورت که آنها ممکن است رفتارها فرايندها و فعالیت های ذهني بارز و کلیشه ای اما نامرتبط را بازداری کنند. اين توانايي احتماال مربوط به بازداری مفاهیم يا ايده های معنايي واضح و معمولي اما نامرتبطي است که در حین فرآيند تولید ايده خالقانه اتفاق مي افتد.اين يافته ها با تحقیقاتي که نشان داده اند ارتباط مثبتي بین خالقیت و شاخص های بازداری مثل آزمون استروپ)بنديک و همکاران 204 ( يا آزمون تصادفي تولید محرک )زابلینا و همکاران 202( وجود دارد همسو است. البته بايد در نظر داشت که ضرايب بتا تنها در پیش بیني مؤلفه ابتکار معنادار شده است و در سیالي و بسط با معنادار نشده است. در تبیین اين يافته مي توان گفت که احتماال کنترل شناختي که به معنای بازداری پاسخ های واضح اما ناکافي و کلیشه ای است )بنديک و
ابتکار و خالقیت در علوم انسانی دورة ششم شمارة چهار بهار 96 نئوبائر 203 گیلهولي و همکاران 2007( بیشتر تولید ايده های بديع )ابتکار( را تسهیل مي کند و کمتر در کمیت ايده ها و توجه به جزئیات آن ها اثرگذار باشد. نتايج پژوهش حاضر نشان داد که قابلیت باالی روز رساني يا ظرفیت بیشتر حافظه کاری از طريق جستجوی کنترل شده عناصر شناختي و دستکاری تعداد بیشتری از مفاهیم تمامي مؤلفه های خالقیت را بیش از ساير کارکردهای اجرايي تسهیل و پیش بیني مي کند. همچنین کارکرد اجرايي بازداری با قابلیت سرکوب مفاهیم نزديک جهت تسهیل مفاهیم دورتر در پیش بیني مؤلفه ابتکار و تا حدودی سیالي و بسط نقش دارد. بنابراين اين دو کارکرد اجرايي با هم ديگر در تولید تفکر خالق شرکت دارند. بعالوه خلق مثبت نسبت به خلق منفي منجر به تسهیل عملکرد خالق مي شود که احتماال خلق مثبت با بهبود حافظه کاری پردازش های تفکر خالق را بهبود مي بخشد و بازداری تنها در مرحله ابتکار يا تولید ايده ها و نه سیالي و بسط ايده ها نقش دارد. در واقع خلق مثبت مي تواند به عنوان تسهیل- گری در رابطه کارکردهای اجرايي به روز رساني و بازداری با ابتکار در ايده ها باشد. بعالوه مي توان از اين پژوهش استنباط کرد که تفکر خالق تنها يک فرآيند فکری خود انگیخته و يا هیجاني صرف نیست و به فعالیت های باال-پايین کنترل شده نیز بستگي دارد. به ويژه آن که افراد در حالت خلقي مثبت اطالعات را به روش باال-پايین ساخت مي دهند که در آن دانش دروني به عنوان پايه ای برای فهم به کار مي رود که باعث تسهیل پردازشهای اکتشافي مي شود. 42 پيشنهادها با توجه به اهمیت موضوع خالقیت و کمبود مطالعات در زمینه فهم متغیرهای شناختي و هیجاني در اين حوزه يافته های اين پژوهش مي تواند روشن کننده عوامل کنترل کننده و تسهیل گر اين طیف باشد و اين امر به نوبه خود هدايت کننده تحقیقات آتي جهت تعیین عوامل شناختي و هیجاني در بروز خالقیت است و همچنین راهي برای ايجاد مداخالت
جديد باز ميکند. فهم متغیرهای مهم دخیل در اين عملکرد ممکن است ياری رسان متخصصان بالیني و پژوهشگران باشد تا با شناخت اين سازه چندبعدی گام هايي در جهت ارتقا اين توانايي در حوزه های مختلف تحصیلي و درماني بردارند. همچنین پیشنهاد مي شود در مطالعات آتي از سازه های شخصیتي و انگیزشي نیز در اين ارتباط استفاده شود. سپاسگزاری اين پژوهش برگرفته از پايان نامه کارشناسي ارشد دانشگاه خوارزمي است. نويسندگان مقاله بر خود الزم مي دانند از همکاری و مساعدت همه عزيزاني که در اين پژوهش ما را ياری نموده اند سپاسگزاری نمايند. رابطه کارکردهای اجرایی )بازداری بروز رسانی و تغییرپذیری( و... 43 منابع اسماعیلي يعقوب تقوی محمدرضا. طلعتیان آزاد رضا. )38( س. اخت آزمون استروپ اصالح شده برای آزمودنیهای فارسي زبان: بررسي مقدمات. مقاله ارائه شده در دومین کنفرانس بین المللي علوم شناختي. پیرخائفي علیرضا. )387(. پرورش خالقیت )مباني و روش ها(. چاپ دوم انتشارات ققنوس. تورنس ئي پال. )375(. استعدادها و مهارت های خالقیت وراه های آزمون و پرورش آنها ترجمة: حسن قاسمزاده چاپ دوم تهران: نشر دنیای نو. کرمي بختیار کرمي آزاد اهلل و هاشمي نظام. )392(. اثربخشي آموزش راهبردهای شناختي و فراشناختي بر خالقیت انگیزه پیشرفت و خودپنداره تحصیلي. فصلنامه ابتکار و خالقیت در علوم انساني. )4( 2 40-2. Abraham, A., Pieritz, K., Thybush, K., Rutter, B., Kröger, S., Schweckendiek, J., Stark, R,. Windmann, S., Hermann, C., (202). Creativity and the brain: uncovering the
neuralsignature of conceptual expansion. Neuropsychologia, 50, 906 97. Beaty, R. E., Silvia, P. J. (202). Why do ideas get more creative across time? An executive interpretation of the serial order effect in divergent thinking tasks. Psychology of Aesthetics Creativity, 6, 309 39. Benedek, M., & Neubauer, A. C. (203).Revisiting Mednick's model on creativityrelated differences in associative hierarchies. Evidence for a common path to uncommon thought.journal of Creative Behavior, 47,273 289. Benedek, M., Franz, F., Heene, M., & Neubauer, A. C. (202). Differential effects of cognitive inhibition and intelligence on creativity. Personality and Individual Differences, 53, 480 485. Benedek, M., Jauk, E., Sommer, M., Arendasy, M., & Neubauer, A. (204). Intelligence, creativity, and cognitive control: The common and differential involvement of executive functions in intelligence and creativity. Intelligence Journal, 46, 73 83. Benedek, M., K onen, T., & Neubauer, A.C. (202). Associative abilities underlying creativity. Psychology of Aesthetics, Creativity, and the Arts, 6, 273 28. Carson, S., Peterson, J., & Higen, DM, H. (2003). Decreased latent inhibition is associated with increased creative achievement in high-functioning individuals. Journal of Personality and Social Psychology, 85, 499 506. Chen, Y. N., Mitra, S., & Schlaghecken, F. (2008). Sub-processes of working memory in the N-back task: An investigation using ERPs. Clin Neurophysio, 9(5), 46-59. Davis, M. A. (2009). Understanding the relationship between mood and creativity: a meta-analysis. Organizational Behavior and Human Decision Processes, 08, 25-38. De Dreu, C. K. W., Baas, M., Nijstad, B. A. (2008). Hedonic tone and activation level in the mood-creativity link: Toward a dual pathway to creativity model. Journal of Personality and Social Psychology, 94(5), 739-756. De Dreu, C. K. W., Nijstad, B. A., Baas, M., Wolsink, I., & Roskes, M. (202). Working memory benefits creative insight, musical ابتکار و خالقیت در علوم انسانی دورة ششم شمارة چهار بهار 96 44
رابطه کارکردهای اجرایی )بازداری بروز رسانی و تغییرپذیری( و... 45 improvisation, and original ideationthrough maintained taskfocused attention. Personality and Social Psychology Bulletin, 38, 656 669. Dempster, F. N. (992). The rise and fall of the inhibitory mechanism: Toward a unified theory of cognitive development and aging. Developmental Review, 2, 45 75. Dietrich, A. (2004). Neurocognitive mechanisms underlying the experience of flow.conscious Cognition, 3, 746-76. Dorfman, L., Martindale, C., Gassimova, V., & Vartanian, O. (2008). Creativity andspeed of information processing: A double dissociation involving elementaryversus inhibitory cognitive tasks. Personality and Individual Differences, 44, 382 390. Edl, S., Benedek, M., Papousek, I., Weiss, E.M., & Fink, A (204). Creativity and Stroop interference effect. Personality and individual Differences, 69, 38-42. Eysenck, H. J. (995). Genius.The natural history of creativity. Cambridge, UK: Cambridge University Press. Fink, A., Benedek, M., Grabner, R.H., Staudt, B., Neuberger, A.C., (2007). Creativity meets neuroscience: Experimental tasks for the neuroscientific study of creative thinking. Methods 42, 68 76. Fink, A., Grabner, R.H., Benedek, M., Reishofer, G., Hauswirth, V., Fally, M., Neuper, C., Ebner, F., Neubauer, A.C., (2009). The creative brain: investigation of brain activity during creative problem solving by means of EEG and fmri. Hum. Brain Mapp. 30, 734 748. Friedman, N. P., & Miyake, A. (2004). The relations among inhibition and interference control functions: A latent-variable analysis. Journal of Experimental Psychology: General, 33, 0 35. Forgeard, M. J. C. (20). Happy people thrive on adversity: Pre-existing mood moderates. Psychol Bull, 7, 39-66. George, J. M., & zhou, J. (2002). Understanding when bad moods foster creativity and good ones don t: The role of context and clarity of feelings. Journal of Applied Psychology, 87, 687-697.
Gilhooly, K.J., Fioratou, E., Anthony, S.H., Wynn, V., (2007). Divergent thinking: Strategies and executive involvement in generating novel uses for familiar objects. Gilhooly, K. J., & Fioratou, E. (2009). Executive functions in insight versus non-insight problem solving: An individual differences approach. Thinking &Reasoning, 5,355 376. Groborz, M., & Necka, E. (2003). Creativity and cognitive control: Explorations ofgeneration and evaluation skills. Creativity Research Journal, 5, 83 97. Isen, A. M. (984). Toward understanding the role of affect in cognition. In R. S.Wyer & T. K. Srull (Eds.). Handbook of social cognition (pp. 79-236). Hillsdale, NJ: Erlbaum. Jauk, E., Benedek, M., Neubauer, A.C., (204). Tackling creativity at its roots: Evidencefor different patterns of EEG alpha activity related to convergent and divergent modes of task processing. International Journal of Psychophysiology, 84, 29 225. Jauk, E., Benedek, M., Dunst, B., & Neubauer, A. C. (203). The relationship between intelligence and creativity: New support for the threshold hypothesis by means of empirical breakpoint detection. Intelligence, 4, 22 22. Klatzky, R. L., Giudice, N. A., Marston, J. R., Golledge, R. G., & Loomis, J. M. (2008). An n-back using vibrotacile stimulation with comparison an auditory analogue. Behavior research methods. 40(), 367-372. Lee, C. S., & Therriault, D. J. (203). The cognitive underpinnings of creative thought: A latent variable analysis exploring the roles of intelligence and working memory in three creative thinking processes. Intelligence, 4, 306 320. Martindale, C. (999). Biological bases of creativity. In R. J. Sternberg (Ed.), Handbook of creativity (pp. 37 52). Cambridge, U.K.: Cambridge University Press. Miyake, A., & Friedman, N. P. (202). The nature and organization of individual differences in executive functions: Four general conclusions. Current Directions in Psychological Science, 2, 8 4. ابتکار و خالقیت در علوم انسانی دورة ششم شمارة چهار بهار 96 46
رابطه کارکردهای اجرایی )بازداری بروز رسانی و تغییرپذیری( و... 47 Miyake, A., Friedman, N. P., Emerson, M. J., Witzki, A. H., & Howerter, A. (2000).The unity and diversity of executive functions and their contributions to complex frontal lobe tasks: A latent variable analysis.cognitive Psychology,4,49 00. Nusbaum, E. C., & Silvia, P. J. (20). Are intelligence and creativity really so different? Fluid intelligence, executive processes, and strategy use in divergent thinking.intelligence, 39, 36 45. Oberauer, K., Süß, H. M.,Wilhelm, O., & Wittmann,W. (2008).Which working memory functions predict intelligence? Intelligence, 36, 64 652. Radel, R., Davranche, K., Fournier, M., & Dietrich, A. (204). The role of (dis)inhabitation in creativity: Drecreased inhabitation improves generation. Cognition Journal, 34, 0-20. Simpson, H. B., Rosen, W., Huppert, J. D., Lin S. H., Foa, E. B., Liebowitz, M. R. (2006). Are there reliable neuropychological deficits in obsessive-compulsive disorder? JPsychiat res, 40 (3), 247-57. Sternberg, R. J., & Lubart, T. I. (999). The concept of creativity: Prospects and paradigms. In R. J. Sternberg (Ed.), Handbook of creativity (pp. 3-5). Cambridge: Cambridge University Press. Strong, C. M., Nowakowska, C., Santosa, C. M., Wang, P. W., Kramer, H. C., & Ketter, T. A. (2007). Temperament-creativity relationships in mood disorder patients, healthy controls and highly creative individuals. Journal of Affective Disorders, 00, 4-48. Vartanian, O., Martindale, C., & Kwiatkowski, J. (2007). Creative potential, attention, and speed of information processing. Personality and Individual Differences, 43, 470 480. Zabelina, D. L., Robinson, M. D., Council, J. R., & Bresin, K. (202). Patterning and no patterning in creative cognition: Insights from performance in a random number generation task. Psychology of Aesthetics, Creativity and the Arts, 6,37 45.