زمستان 93 سال بیست و چهارم شماره 94 صفحه 149 تا 162 )زمین ساخت( تحلیل هندسی چین خوردگی مرتبط با گسلش مطالعه موردی: تاقدیس کاسه ماست جنوب منطقه لرستان 5 حسين حاجيعليبيگي * 1 سيد احمد علوي 2 جمشيد افتخار نژاد 3 محمد مختاري 4 و محمد حسین آدابی 1 استادیار گروه زمينشناسي دانشكده علومزمين دانشگاه شهيد بهشتي تهران ايران 2 دانشیار گروه زمينشناسي دانشكده علومزمين دانشگاه شهيد بهشتي تهران ايران 3 دكترا سازمان زمينشناسي و اكتشافات معدني كشور تهران ايران 4 استادیار پژوهشگاه بينالمللي زلزلهشناسي و مهندسي زلزله تهران ايران 5 استاد گروه زمينشناسي دانشكده علوم زمين دانشگاه شهيد بهشتي تهران ايران تاريخ دريافت: 1390/04/27 تاريخ پذيرش: 1391/12/19 چکیده تاقدیس کاسهماست از جمله تاقدیسهای کوچک مقیاس جنوب منطقه لرستان است که در کمربند چینخورده-رانده زاگرس واقع شده است. این تاقدیس در حاشیه گسل جبهه کوهستانی قرار دارد. گسل جبهه کوهستانی به عنوان یک جبهه توپوگرافیک شناخته شده و کمربند چینخورده-رانده زاگرس را به چندین منطقه شامل ایذه فارس لرستان و فروافتادگی دزفول تقسیم میکند. منطقه گسلی باالرود که به صورت یک گسل رانده مدفون فعال بخشی از گسل جبهه کوهستانی است در حد فاصل منطقه لرستان )جنوب( و منطقه فروافتادگی دزفول )شمال( قرار دارد. این منطقه گسلی با عبور از حاشیه جنوبی تاقدیس کاسهماست این تاقدیس و تاقدیسهای همجوار را تحت تأثیر عملکرد خود قرار داده است. برداشتهای صحرایی و انجام تجزیه و تحلیل پارامترهای هندسی تاقدیس کاسهماست نشان میدهد که این تاقدیس با محور دارای روند متغیر یک چین نامتقارن غیراستوانهای غیرهارمونیک با همگرایی به سوی جنوبباختر است. این تاقدیس در زیررده 1C طبقهبندی رمزی قرار میگیرد. برای تعیین سبک یا هندسه آن از نظر فشردگی واژه باز و با توجه به نسبت ابعادی محاسبه شده واژه پهن و برای توصیف خمیدگی نسبی واژه نیمهگردشده پیشنهاد میگردد. همچنین این تاقدیس با مدلهای هندسی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. بر این اساس مقدار شیب و موقعیت سطح راندگی مدفون مسیر حرکت و جابهجایی صورت گرفته بر روی منطقه گسلی باالرود از طریق مطالعه مشخصات هندسی این تاقدیس پیشبینی شده است. مقایسه برش عرضی تهیه شده برای تاقدیس کاسهماست با انواع مدلهای ارائه شده برای چینهای مرتبط با گسلش نشان میدهد که تاقدیس را میتوان به عنوان نمونهای از چینهای جدايشي نامتقارن Fold) (Asymmetrical Detachment که متأثر از عملکرد منطقه گسلی باالرود است پیشنهاد نمود. در این صورت این احتمال وجود دارد که تاقدیس در مراحل اولیه و شرایط آغاز تشکیل یک چین جدایشی قرار داشته باشد. این در حالی است که سازوکار چینخوردگی تاقدیسهای همجوار )از جمله تاقدیسهای سیاهکوه و چناره( از نوع چینخوردگی انتشار گسلی است. احتماال تغییر سازوکار چینخوردگی از چینخوردگی جدایشی در تاقدیس کاسهماست به چینخوردگی انتشار گسلی در تاقدیسهای همجوار )از جمله سیاهکوه و چناره( را میتوان به عواملی همچون: چگونگي عملکرد راندگی محل قرار گرفتن تاقدیس کاسهماست در کمربند چینخورده-رانده زاگرس فاصله تاقدیس نسبت به منطقه گسلی باالرود و قابلیت تبدیل سازوکار چینخوردگی سهگانه مرتبط با گسلش به یکدیگر نسبت داد. کلید واژهها: تاقدیس کاسه ماست چین خوردگی مرتبط با گسلش کمربند چینخورده-رانده زاگرس منطقه گسلی باالرود. *نويسنده مسئول: حسين حاجيعليبيگي E-mail: h-alibeigi@sbu.ac.ir 1 -پیش گفتار چین خوردگی مرتبط با گسلش Folding( )Fault-Related یکی از سازوکارهایی است که معموال از آنها برای توصیف تشریح و تجزیه و تحلیل هندسی چین های کمربندهای چین خورده-رانده Belt( )Fold-Thrust استفاده میشود. این نوع چینخوردگی به صورت مدل های هندسی متنوعی تقسیم بندی شدهاند )مثال Dunne, 1997.)Thorbjornsen & چین انتشار گسلی Erickson et al., 2001; Jamison, 1987;( )Fault-Propagation Fold( Mitra, 1990; Ray, 1997; Suppe & Medwedeff, 1990; Suppe et al.,1992; )Detachment Fold( و چین جدایشی )Wallace & Homza, 2004 )Homza & Wallace, 1995; Pobllet & McClay, 1996; Ramsay & Huber, 1987) از جمله مدل های هندسی ارائه شده برای این نوع چین خوردگیها هستند. معموال تجزیه و تحلیل هندسی فرایند توسعه ساختارهای چین خورده در کمربندهای چین خورده-رانده منجر به ارائه مدل های هندسی برای چین های این کمربندها می شود 1998;( al., Marret & Bentham, 1997 ; Suppe, 1985 ; Tamagawa et Homza, 2004.)Wallace & مدل های هندسی که این نوع سبک چین خوردگی را توصیف می کنند افزون بر آنکه موجب درک بهتر چین خوردگی می شوند ابزار مهمی برای ترسیم و یا تکمیل برشهای عرضی و موازنه نمودن آنها به شمار ميروند.)Dahlstrom, 1969; Dahlstrom, 1970; Jamison, 1987; Suppe, 1983) در مطالعات چینهای مرتبط با گسلش در کمربندهای چینخورده- رانده مشاهدات صحرایی دادههای برگرفته شده از نقشههای زمینشناسی دادههای به دست آمده از چاههای حفاری شده و نیمرخهای لرزهای بازتابی Profiles) (Seismic اندازه و هندسه و موقعیت چینها را دراین کمربندها مشخص میکنند. ولی در برخی موارد که اطالعات چندان زیادی در باره چگونگي حرکت مسیر عبور و نوع و میزان جابهجایی انجام شده در طول گسلش رانده مرتبط با همان ساختار چینخورده در اختیار نیست میتوان از روش (1990) Chester Chester & استفاده کرد. هدف این مقاله به کارگیری این روش است که در آن با استفاده از یک مدل هندسی (1990 Chester, (Chester & و با به کارگیری مشاهدات صحرایی چین نه تنها شیب و محل و مشخصات گسلش مدفون مشخص می شود بلکه حتی امکان تعیین جابهجایی صورت گرفته بر روی سطح گسل که منجر به تولید و ایجاد ساختار چینخورده شده نیز وجود دارد. این روش برای تاقدیس کاسهماست )شکل های 1 و 2( مورد استفاده قرار گرفته است. 149
... ماست کاسه تاقدیس موردی: مطالعه گسلش با مرتبط خوردگی چین هندسی تحلیل الیگومیوسن( سن با ماسهای و آهکی نهشتههای )شامل آسماری سازند است. کمتر به جلویی یال در سازند این است. شده رخنمون یال دو هر در متفاوت گسترش با نواری صورت به عقبی یال در ولی دارد رخنمون مجزا و کوچک بخشهای صورت به سازند این باختری و خاوری دماغه در است. یافته گسترش کمتری نسبتا ستبراي با مشتمل تقریبا تاقدیس دماغه دو هر که طوری به است یافته گسترش چشمگیری طور است. سازند این بر از بخشهایي و ائوسن-پالئوسن( سن با مارنی آهکهای )شامل پابده سازند کرتاسه سن با کربناته شیلهای )شامل گورپی سازند و پابده-گورپی سازندهای شدهاند. رخنمون لوال درمنطقه آهکی( نهشتههای )شامل امامحسن بخش و باالیی( آهکهای )شامل ایالم سازندهای بر مشتمل بنگستان گروه سازندهای سازندها این ستبر آهکهای )شامل سروک و باالیی( کرتاسه سن با شیلی گاهی و الیه نازک بنگستان( گروه )از سروک سازند برگرفتهاند. در را باالیی( کرتاسه سن با الیه دارد. رخنمون تاقدیس این هسته در که است سازندی قدیمیترین همجوار تاقدیسهای در شده حفاری چاههای و اطراف مناطق به توجه با کرتاسه سن با آهکی های نهشته )شامل داریان سازندهای بنگستان گروه زیر در )شامل فهلیان پايينی( کرتاسه سن با مارنی و شیلی نهشتههای )شامل گدوان پايینی( کرتاسه سن با آهکی شیلهای )شامل گرو و پايينی( کرتاسه سن با آهکی نهشتههای و کربناته های نهشته )شامل عدایه و موس علن سرگلو نجمه سازندهای و پايینی( )شامل دشتک سازند ترتیب به زیرآنها در گرفتهاند. قرار ژوراسیک( سن با تبخیری مارن شیل )شامل دهرام گروه و تریاس-ژوراسیک( سن با تبخیری نهشتههای گرفتهاند. قرار پرمین( سن با تبخری نهشتههای و آهک مطالعه 4 -روش توسط بار اولین که است روشی اساس بر مقاله این در شده استفاده روش گسلی انتشار نوع از گسلش با مرتبط چینهای برای Chester &Chester (1990) بعدها روش این است. شده ارائه چینخورده-رانده کمربندهای در جدایشی و نیز )Epard & Groshong, 1995; Marret & Bentham, 1997 )مثال دیگران توسط معادالت صحرایی مشاهدات از استفاده با روش این در گرفت. قرار استفاده مورد و شیب مقدار تا میگردد فراهم امکان این چین هندسی تحلیل و تجزیه و ریاضی گردد. تعیین آن روی بر گرفته صورت جابهجایی و مدفون راندگی سطح موقعيت کوچک مقیاس در چه خورده-رانده چین کمربندهای در شده یاد پارامترهای تعیین زیرسطحی اطالعات وجود با حتی ناحیهای یا و بزرگ مقیاس در چه و محلی و تعیین روش این مهم مزیتهای از یکی بنابراین نیست. پذیر امکان سادگي به معموال است. شده یاد پارامترهای نوع از واتنش که است این بر فرض روش این برای شده ارائه هندسی مدل در جلویی یال در جز )به بوده ثابت الیهبندی موازات به خطوط طول و است صفحهای میماند. باقی ثابت نیز عرضی برش در توپوگرافی نیمرخ زیر مساحت و تاقدیس( محور با چینخوردگی بوده مهاجرت حال در لوال منطقه مدل این در همچنین سطح روی بر شده انجام جابهجایی تعیین برای میشود. گرفته نظر در ثابت غیر عرضی برش یک کار این برای شود. بازسازی نظر مورد چین است الزم راندگی است. شده رسم باال دقت با امکان حد تا ساختمانی زمینشناسی عرضی 5 -برش برای پژوهش این طی در Chester &Chester (1990) هندسی مدل اساس بر کاسهماست تاقدیس در گرفته صورت زمينساختي تحوالت بررسی و تفسیر است شده رسم تاقدیس این از زمینشناسیساختمانی عرضی برش یک اطالعاتی به برش این کلی چهارچوب ترسیم برای که ترتیب این به )شکلA-5 (. آسفالته جاده از منشعب خاكي جادههاي طريق از کاسهماست تاقدیس به دسترسي قرار دهلران شهر كيلومتري 40 در تاقديس اين است. امكانپذير دهلران-انديمشك ناميده تلزي و گل گل آب عنوان با كه بخشي در آبدانان دائمي رودخانه دارد. آن زدگي بيرون قديميترين ميكند. عبور آن از و بريده را تاقديس اين ميشود سازند به متعلق آن رخنمون جديدترين و سروك سازند به مربوط تاقديس هسته در 3(. )شکل است آغاجاري زمينساختي 2 -جایگاه مقیاس کوچک تاقديسهاي از يكي )Kaseh Mast anticline( کاسهماست تاقديس کمربند در که است لرستان منطقه جنوب و دزفول فروافتادگی منطقه شمال در شده واقع (Alavi, 2007) (Zagros Fold-Thrust Belt) زاگرس چینخورده-رانده )شکل 1 (. است كيلومتر 7 به رخنمون بيشترين در آن عرض و بوده كيلومتر 25 تاقديس این طول تاقديس جنوبباختر در دهلران شهر شمال كيلومتري در 40 تاقديس اين میرسد. سیاهکوه تاقديس شمالخاور و آبدانان و سمند تاقديسهای جنوب و کبیركوه یک خود که (Pattinson & Takin, (1971 باالرود گسلی منطقه است. گرفته قرار (Berberian, (1995 کوهستانی جبهه گسل از بخشی است فعال مدفون گسلش دزفول فروافتادگی منطقه از را لرستان منطقه که است (Mountain Front Fault) راندگی اصلی سازوکار و شمال سمت به شیب با کوهستانی جبهه گسل میکند. جدا لرستان منطقه میکند. تقسیم منطقه چندین به را زاگرس چینخورده-رانده کمربند کی زمینشناسی دیدگاه از منطقه این 1(. )شکل ميرود بهشمار مناطق این از یکی چینخورده-رانده کمربند در (Talbot & Alavi, (1996 )Salient( آمدگی پیش لرستان منطقه جنوب منتهیالیه در کاسهماست تاقديس میآید. بهشمار زاگرس متأثر کاسهماست تاقديس جمله از منطقه تاقدیسهای از زیادی تعداد دارد. قرار قسمتهای در گسلی منطقه این 1(. )شکل هستند باالرود گسلی منطقه عملکرد از (Hajialibeigi et al., )2011 خوشآب و چناره تاقدیسهای خاوريتر سیاهکوه و اناران تاقدیسهای باختريتر قسمتهای در و B( 1- )شکل. و 1387 و 1391 ( )حاجیعلیبیگیوهمکاران 1386 راهممتأثرنمودهاست )شکلB-1 ( فاصله در چناره و سیاهکوه تاقدیسهای با مقایسه در کاسهماست تاقدیس البته است. گرفته قرار باالرود گسلی منطقه جبهه به نسبت دورتری کاسهماست تاقدیس همجوار تاقدیسهای خوردگی چین سازوکار در تفاوت سازوکار که خاور در چناره و جنوبباختر در سیاهکوه تاقدیسهای )یعنی چینخوردگی سبک در تغییر و است( گسلی انتشار نوع از آنها چینخوردگی است شده داده نسبت باالرود گسلی منطقه هلیکوئیدالی خاص فرم به آنها سازوکار یک تبدیل قابلیت اینکه ضمن الف(. 1388 همکاران و )حاجیعلیبیگی توسط چینخوردگی نوع این دیگر سازوکارهای به گسل با مرتبط چینخوردگی است. شده پیشبینی McClay )2000) 3 -چینهشناسی ترتیب به 1( )جدول کاسهماست تاقدیس شناسی سنگ واحدهای و رسوبی نهشتههای )Alavi, ;2004 James & Wynde, 1965 1374 مطیعی )براساس قدیم به جدید از تاقدیس سنگشناسی واحد جوانترین میشود. داده شرح مختصر طور به سن با سیلتستون ماسهسنگ آهک از تناوبی )شامل آغاجاری سازند کاسهماست شده مشاهده جنوبباختری( )یال جلویی یال جنوبخاور در میوسن-پلیوسن( میوسن( سن با سیلتستون و نمک ژیپس از تناوبی )شامل گچساران سازند است. دارد. وجود تاقدیس این مطالعاتی منطقه در که است سازندی گستردهترین نسبتا بسیار شمالخاوری( )یال عقبی یال به نسبت جلویی یال در سازند این گسترش 150
همکاران و حاجيعليبيگي حسين و شده تخریب آن از بخشی فرسایش عملکرد با و است شده متعدد شكستگيهاي يال در شكستگيها اين چند هر است. شده جابهجا محل از آن رسوبی نهشتههای جنوبخاوري يال از كمتر مراتب به آنها تعداد ولي ميشوند ديده هم شمالباختری آنها( نوع و طول فضایی موقعیت )شامل شكستگيها اين ويژگيهاي 3(. )شكل است هوايي عكسهاي روي از يا و صحرايي مطالعات طي در است. شده درج 1 جدول در است. شده تعيين امتدادلغز و گسلهاي صورت به گسلها اين نوع نقشه و تاقديس شكستگيهاي روند جهتگيري گلسرخي نمودار به مراجعه رد ميتوان را شكستگيها اين از برخي كه دارد آن از حكايت 8( )شكل کاسهماست تقسيمبندي اين در نمود. تفكيك ( R) آنتيريدل و (R) ريدل شكستگيهاي قالب شمار به P شكستگيهاي عمدتا N80ºW ميانگين روند با انبساطي شكستگيهاي هب 1( )جدول شمالخاور-جنوبباختر عمومي روند با شكستگيهاي ساير ميروند. وجود امكان اين احتماال كه ميدهد نشان گلسرخي نمودار هستند. صورت است. گسلهاي حاكميت در شكستگيها اصلي امتداد كه گفت بتوان تا دارد عمود انبساطي سيستم يك در كششي فرايندهاي از متأثر احتماال گسلها این البته اب امتدادلغز گسلهاي مقايسه همچنين شدهاند. ايجاد ناحيهاي بيشينه تنش جهت بر N70º-80ºW راستاي در P نوع شكستگيهاي كه است آن گوياي گسلهاي اين يافتهاند. چرخش 30º تا 25º اندازه به ساعت عقربههاي حركت عكس جهت در دانست. باالرود گسلي منطقه گرد چپ برش حركت از متأثر ميتوان را چرخش اندازهگیری شکستگیهای روند با امتدادلغز و گسلهای روند طرفی از همکاران و )حاجیعلیبیگی سیاهکوه و اناران جمله از همجوار تاقدیسهای در شده در شده محاسبه برش مقدار که طوری به دارد. نزدیکی همخوانی 1389( و 1387 راندگي گسلي منطقه چپگرد مؤلفه با برشي عملكرد از ناشي كه اناران تاقديس خوبي همخواني گسلي منطقه اين خاوري-باختري نسبتا راستاي با است باالرود راستاي با تاقديس اين در شده مشاهده شكستگيهاي جهتگيري اينكه ضمن دارد. وضعیتی نیز سیاهکوه تاقدیس در شكستگيها دارد. همخواني نيز باالرود برشي منطقه تاقدیس این شکستگیهای جهتگیری که طوری به دارند. اناران تاقدیس با مشابه وسيله به قبال وضعيتي چنين اين دارد. همخوانی باالرود برشی منطقه راستای با چينخوردگي به ميتوان مثال عنوان به است. شده معرفي نيز ديگري پژوهشگران كرد. اشاره )Mitra, )1992 Pink Mountain راندگي از حاصل N15 O W کلی روند دو 3( )شکل ایستگاه 11 در شده برداشت درزههای تاقدیسهای سیستم با درزهها این مقایسه )شکل 8 (. دهند می نشان را N70 O W و همکاران و )حاجیعلیبیگی اناران و ب( 1388 وهمکاران )حاجیعلیبیگی چناره به ساعت عقربههای عکس جهت در نیز درزهها این احتماال دهد می نشان 1387( برش حرکت از متأثر توان می را چرخش این یافتهاند. چرخش 30 تا 25 اندازه دانست. باالرود گسلی منطقه گرد چپ توسط شده ارائه روش اساس )بر کاسهماست تاقديس هندسي پارامترهاي این است. شده محاسبه 5( )شکل عرضي برش روي از )Twiss & Moores, 1992 سازند روی بر خورده چین سطح یک پارامترهای محاسبه برای هندسی ترسیمات پارامتر اساس بر است. شده درج 2 جدول در و 9( )شکل شده انجام آسماری است. (Open) باز نوع از تاقديس براي انتخابي توصيفي واژه (Tightness) فشردگي و (Harmony) هارموني براي توصيفي واژه از استفاده و عرضي برش به توجه با نامتقارن و (Disharmonic) غيرهارمونيك ترتيب به را تاقديس (Symmetry) تقارن محوري سطح تقارن پارامتر برش اين اساس بر میدهد. نشان (Asymmetric) تاقديس براي را (Convolute) پيچيده واژه تاقديس (Axial Surface Geometry) نیز خاور( )در چناره و باختر( جنوب )در سیاهکوه تاقدیسهای گرفت. نظر در ميتوان توصیف جنوبباختر سمت به تمایل با پیچیده و غیراستوانهای غیرهارمونیک نوع از ابعادي نسبت پارامترهاي اساس بر الف(. 1388 وهمکاران )حاجیعلیبیگی شدهاند 151 شناسی زمین های نقشه از شده برداشت های داده و صحرایی مشاهدات مانند های نیمرخ و شده حفاری های چاه از آمده بهدست های داده (N.I.O.C., (1969 مدل به توجه با آنگاه است. شده مراجعه ایران نفت ملی شرکت بازتابی ای لرزه بررسی برای برش این از است. شده تکمیل برش این Chester & Chester (1990) های بخش در آن هندسه بینی پیش و ماست کاسه تاقدیس ساختمان هندسی تغییرات باالرود گسلی منطقه عملکرد از ناشی های دگرریختی و کوتاهشدگی تعیین تر ژرف تاقدیس خوردگی چین سبک تعیین و گسلش با مرتبط های چین انواع با آن مقایسه و است. شده استفاده عمومی امتداد بر عمود تقریبا N40 E روند و کیلومتر 16 طول با عرضی برش این مدنظر ویژگیهایی برش این ترسیم و تهیه در است. شده رسم چین محور یا و طبقات چینهشناسی ستون فرعی جدایش سطوح قرارگیری محل 1( از: عبارتند که اند بوده روی بر زیرسطحی و روسطحی ساختارهای درج 2( همجوار مناطق یا و تاقدیس این نفت ملی شرکت نشده منتشر بازتابی ای لرزه نیمرخ اساس بر آنها کنترل و برش دگرریختی از پیش حالت به آن بازگرداندن و کردن موازنه با برش صحت کنترل 3( مطالعاتی. منطقه بر حاکم زمينساختي های واقعیت اساس بر برش بهترین ترسیم و محور بر عمود راستای در و ثابت طول با خط موازنه روش به عرضی برش این هنگام )شکلB-5 (. است شده برگردانده دگرریختی از پیش حالت به تاقدیس منطقه عملکرد چگونگي بهويژه زیرسطحی ساختارهای هندسه موازنه و ترسیم باختر جنوب در )Pin Line( سوزن خط است. بوده توجه مورد باالرود گسلی است شده داده قرار کاسهماست تاقدیس ساختار بالفصل ناودیس در عرضی برش مقدار تاقدیس این در شدگی کوتاه میزان تعیین برای شده انجام محاسبات 5(. )شکل دهد. می نشان %21/5 را آن 6 -بحث سمت به تقعری با شکل اسبی نعل تقریبا و بوده کوچکی چین ماست کاسه تاقدیس و لرستان منطقه حدفاصل کوهستانی جبهه گسل حاشیه در تاقدیس این است. شمال 3(. و 1 )شکلهای دارد قرار دزفول فروافتادگی منطقه که دهد می نشان 3( )شکل ماست کاسه تاقدیس شناسی زمین نقشه به مراجعه باختری جنوب يال طبقات شيب و 55 ( تا )25 كمتر خاوری شمال يال طبقات شيب هر طبقات رخنمون نحوه متقابل ارتباط درباره توان نمي است 85 ( تا )25 بيشتر بخشي فرسايشي عملكرد كرد. نظر اظهار يال دو هر طبقات شيب تغيير و يال دو ساخته غيرممكن تقريبا را مقايسه اين امكان و برده بين از را باختری جنوب يال از كامال 5( )شكل عرضي برش در توان مي را ها يال طبقات شيب تغييرات ولي است. تاقديس نيز )شكل 6 ( تاقديس براي شده تهيه استريوگرافي تحليل نمود. مقايسه یال به نسبت جلویی یال شدن شیبتر پر ميكند. معرفي نامتقارن تاقديس يك را جمله از زاگرس خورده-رانده چین کمربند های تاقدیس از بسیاری در عقبی Lyslo et al., ;2004 McQuillan, (;1968 حکیمه بی بی و مارون های تاقدیس آب باریک تاقدیس و (Wennberg et al., 2004; Wennberg et al., 2007 است. شده گزارش نیز 1386( وهمکاران بیگی (حاجیعلی سمت به آن باختري دماغه و خاور جنوب جهت در تاقديس خاوري دماغه تاقدیس برای شده تهیه استریوگرافی تصویر اما 3(. )شکل شود مي متمایل باختر شمال طبقات ستبراي تغييرات 6(. )شکل دارد میل باختر سوی به تاقدیس که میدهد نشان اين مقدار رخداد صورت در يا نيست آشكار عرضی برش در چندان يال دو هر در 5(. )شکل نيست زياد خيلي تغييرات اين دارد. وجود متعددي هاي گسل صورت به هایي شكستگي تاقديس اين در دو هر در ها گسل اين 1(. جدول و 7 )شكل اند شده نامگذاري F 14 تا F 1 از ها گسل دچار تاقديس حد از بيش پيچش علت به خاوري جنوب يال شوند. مي ديده يال
تحلیل هندسی چین خوردگی مرتبط با گسلش مطالعه موردی: تاقدیس کاسه ماست... C: پارامتر C در معادله )2( و )3( یک مقدار ثابت بوده و عبارت است از: C= Csc(2θ+ί)/ [(t f /t) Cscί+Cotgί-Cotg(2θ+ί-γ)] )4 با جایگزینی پارامترهای معلوم در معادله )2( و )3( به ترتیب برجستگی ساختمانی تاقدیس و جابهجایی روی سطح گسل باالرود 4500 متر و 600 متر برآورد شده است )جدول 2(. در مدل ارائه شده توسط (1990) &Chester Chester محل و موقعیت گسل نیز قابل تعیین است. نقطه رأسی گسل )T( بایستی در داخل منطقه لوالی ناودیس انتهایی Fold-Hinge( )Leading Synclinal قرار گیرد و نقطه P بایستی در نقطهای قرار گیرد که منطقه لوالی تاقدیس گسل را قطع میکند. بر این اساس می توان گسل راندگی مدفون باالرود را با توجه به مقادیر TP و γ ضمن درج بر روی برش عرضی بازسازی کرد و آن را مدل سازی نمود. از طرفی با توجه به ستون چینهشناسی سطوح جدایشی و محل قرارگیری منطقه لوالی ناودیس انتهایی دو پارامتری هستند که محل نقطه عطف یا شکست سطح گسل Inflection( )Ramp-Flat را در طول سطح گسل تعیین می کنند. در این صورت فاصله نقطه عطف تا نقطه آغاز چینخوردگی بایستی )f o باشد بزرگتر یا مساوی با مقدار جابهجایی انجام شده در طول سطح گسل) 2004( al.,.)chester & Chester, 1990; Marret & Bentham, 1997; Suppe et به هرحال اطالعات باال )شامل مقادیر برجستگی ساختمانی تاقدیس جابهجایی روی سطح گسل و محل نقطه عطف سطح گسل( برای تکمیل برش عرضی و درج گسل راندگی مدفون باالرود بر روی این برش مورد استفاده قرار گرفت )شکل 5(. روند محور تاقدیس کاسهماست متغیر NW-SE( )NE-SW, E-W, بوده و روندی متفاوت از روند ساختارهای زاگرسی دارد. روند محور چين در جهت باختر خاوري- باختري و به سمت خاور به تدريج روند شمالباختر-جنوبخاور را به خود ميگيرد. به اين ترتيب كه محور چين در انتهاي باختري در جهت N88ºW در حدود 23 º ميل دارد. سطح محوري در جهت N10ºW به اندازه 66º شيب دارد )شكل 6(. افزون بر اينها روند محور تاقديس روند عمومي زاگرسی را نداشته و داراي خمشي به سمت شمال است كه ممكن است اين مسئله ناشي از عملكرد منطقه گسلي باالرود باشد. )1971) Takin Pattinson & اعتقاد دارند كه چند تاقديس از جمله كاسهماست كبود قلعهنار و باالرود )كه اولي روسطحي و بقيه زيرسطحي هستند( از روند زاگرسي پيروي نميکنند بلكه يك روند غيرمتعارف باخترشمال باختر-خاورجنوبخاور داشته و به صورت پوششي يا نردباني echelon) (En در داخل منطقه گسلي باالرود قرارگرفتهاند. به اعتقاد آنها ويژگيها و وضعيت خاص اين تاقديسها مرهون حضور و عملكرد خاص منطقه گسلي باالرود است. بر همین اساس به نظر می رسد تغییر روند محور چین از روند زاگرسی به وضیعت فعلی و مقایسه آن با آنچه در تصویر استریوگرافی )شکل 6( دیده می شود را می توان به چرخش در حدود 25º تا 30º در جهت پادساعتگرد در منطقه برشی باالرود دانست. از برش عرضي )شكل 5 ( براي بررسي تغييرات هندسي ساختمان اين تاقديس و پيشبيني آن در بخشهاي ژرفتر و مقايسه آن با انواع چينهاي مرتبط با گسلش و تعيين سبك چينخوردگي تاقديس استفاده شده است. مطالعه اين برش )شكل 5 ( نشان ميدهد تاقديس كاسهماست تمايل (Vergence) عمومي به سوي جنوبباختر دارد. به نظر می رسد برش عرضی تهیه شده برای تاقدیس کاسهماست شباهت زیادی به مدل هندسی ارائه شده توسط (1997) Bentham Marret & دارد. همچین به مدل چینخوردگی با یال های دارای شیب ثابت که توسط (1995) Groshong Epard & ارائه شده است نیز مشابه است. مطالعه اين برش و مقايسه آن با مدلهاي هندسي ارائه شده براي چينهاي مرتبط با گسلش )مانند 1970; Dahlstrom, Johnson & Johnson, 2000; Homza & Wallace, 1995; Jamison, 1992; Pobllet & McClay, 1996; Ratio) (Aspect و كندي (Bluntness) اندازهگيري شده براي اين تاقديس واژههاي توصيفي انتخاب شده به ترتيب پهن (Wide) نيمه گرد شده (Subrounded) میباشد. با این اوصاف هر چند تاقدیس کاسهماست تاقدیس کوچکی است ولی دامنه نسبتا بزرگ و طول موج کوتاه دارد. به این ترتیب از نظر نسبت ابعادی این تاقدیس وضعیتی شبیه به تاقدیسهای سیاهکوه )حاجیعلیبیگی وهمکاران 1389( و چناره )حاجیعلیبیگی وهمکاران 1388 ب( دارد. از نظر کندی نیز این تاقدیس شباهت زیادی به تاقدیسهای سیاهکوه و چناره )حاجیعلیبیگی وهمکاران 1388 ب و 1389( دارد. محاسبات و اندازهگيريهاي انجام شده براي تعيين رده (Class) تاقديس بر اساس طبقهبندي )1987) Huber Ramsay & رده اين تاقديس را زیررده 1C معرفي نموده است )جدول 2(. زیررده تعیین شده برای این تاقدیس با پیشبینی (1992) Moores Twiss & درباره محل وقوع این رده از چینها که معموال در پیشبوم کمربندهای چینخورده-رانده ایجاد میشوند نیز همخوانی دارد. برای انجام تجزیه و تحلیلهای هندسی تاقدیس کاسهماست بر روی برش عرضی تهیه شده برای آن پارامترهای هندسی مدل ارائه شده توسط (1990) Chester Chester & اندازهگیری شده اند. این پارامترها عبارتند از: P: نقطه شروع و آغاز چینخوردگی است. در واقع محلی است که جابهجایی از آنجا آغاز میشود. T: نقطه رأسی گسل است که در آن جابهجایی صفر میشود. :TP جابهجایی انجام شده بین دو نقطه P و T که در این مدل این جابهجایی به طور خطی فرض میشود. 2θ: شیب یال عقبی که میتوان آن را روی هر سطح شیبدار یال عقبی اندازهگیری نمود. ί: زاویه بین دو یال t) f به ستبراي واقعی آنها (t) در یال جلویی چین t: f نسبت تغییرات ستبراي الیه ها ( /t γ: زاویه رمپ گسل راندگی با جایگزینی پارامترهای معلوم در معادله ارائه شده توسط (1990) Chester Chester & زاویه رمپ راندگی باالرود 35 محاسبه شده است )جدول 2(. بر اساس مقدار به دست آمده برای γ موقعیت راندگی در مقطع درج شده است که با واقعیت تناقض دارد. احتماال مقدار این زاویه کمتر است )و در حدود 20 بایستی باشد( و از شکل ظاهری قاعده سازند دشتک پيروي میکند. γ = γ Cot [-A-B+ [(A+B) 2 + 2ACot(2θ+ί)-( t f /t) 2 ]] )1 در معادله )1( مقادیر A و B عبارتند از: A= tg θ-1/2[(t f /t) 2 + 1]Cotg ί- t f /tcscί B= 1/2[(t f /t) 2-1]Cotg (2θ+ί) برای شناسایی سطح گسل و تعیین ويژگيهاي آن و برای آنکه گسل در یک مدل هندسی یا در یک برش عرضی قرار گیرد الزم است مقدار جابهجایی انجام شده در طول گسل که تاقدیس کاسهماست را ایجاد کرده پیش بینی و تعیین شود. با f o که به ترتیب استفاده از هندسه تاقدیس و با توجه به برش عرضی پارامترهای h و برجستگی ساختمانی تاقدیس و جابهجایی روی سطح گسل هستند تعیین میشوند که عبارتند از: f o = hc[t f /tcsc γ-csc(2θ+ί-γ)] (2 TP= hc Csc(2θ+ί-γ) )3 در معادله )2( و )3( داریم: )P( تا نقطه آغاز چینخوردگی )T( فاصله به موازات سطح گسل از نقطه رأسی :TP f: o جابهجایی روی سطح گسل h: برجستگی ساختمانی تاقدیس که عمود بر سطح عمومی گسل راندگی مدفون اندازهگیری میشود. 152
حسين حاجيعليبيگي و همکاران تاقدیس کاسه ماست تفاوتها و یا شباهتهایی با مدلهای پيشين ارائه شده برای چین های انتشار گسلی یا جدایشی );1995 Wallace, Jamison, ;1987 Homza & Johnson & Johnson, 2000; Pobllet & McClay, 1996; Thorbjornsen & )Dunne, 1997 میتوان مشاهده کرد. اول اینکه همان طور که در برش عرضی دیده میشود میزان تغییر جابهجاییهای انجام شده در مجاورت نقطه رأسی گسل در حال انتشار ضرورتا بر همه الیهها و طبقاتی که تحت تأثیر رمپ گسلی قرار گرفته و بریده شدهاند اثر نمیگذارد و یکسان نیست. دوم اینکه یال جلویی تاقدیس )البته با کمی اغماض( به موازات رمپ گسلی مدفون شیب ندارد. به اعتقاد (1990) Chester Chester & در صورتی که در یک کمربند چینخورده-رانده فرایند چینخوردگی رخ دهد این امکان وجود دارد تا مجموعهای از چینهای انتشار گسلی و جدایشی ایجاد شوند. البته در صورت ایجاد چینهای جدایشی احتماال این نوع چینها بر روی رمپهای گسلهای در حال انتشار ایجاد شدهاند. در این وضعیت معموال نه یال جلویی و نه یال عقبی به موازات رمپ گسلی نیستند. در حالی که برش عرضی تهیه شده برای تاقدیس کاسهماست نشان میدهد که هر چند که ساختمان تاقدیس بر روی انتهای نقطه راسی گسل انتشار یافته ولی در نهایت گسل تقریبا به موازات سطح الیهبندی است. از طرفی نمیتوان تاقدیس کاسهماست را با یک مدل چین جدایشی محض که توسط (1970) Dahlstrom معرفی شده است مقایسه نمود و یکسان دانست. زیرا به نظر میرسد که این تاقدیس در طی توسعه و تحول دچار چرخش مختصر یالها شده است که در مدل چینهای جدایشی محض (1970 (Dahlstrom, معموال این چرخش صورت نمیگیرد. بنابراین به نظر میرسد تاقدیس کاسهماست نمیتواند یک چین از نوع انتشار گسلی باشد ولی با چینهای جدایشی محض هم قابل مقایسه نیست. ولی از آنجایی که ویژگی مهم یاد شده در باال در برش عرضی آن مشاهده میگردد میتوان احتماال آن را یک چین جدایشی در نظر گرفت که در انتهای نقطه رأسی گسل تشکیل شده است که در مراحل بعدي تحت تأثير عملکرد منطقه گسلی باالرود قرار گرفته است. همچنین مالحظه میشود شیب یال عقبی مستقل از رمپ گسلی باالرود است و تغییرات جابهجایی مرتبط با چینخوردگی ضرورتا متأثر از عملکرد رمپ اصلی نیست بلکه ممکن است بخشی از آن باعث این جابهجایی شده باشد و بقیه مربوط به عملکرد خاص ورقههای رانده شده بر روی یکدیگر با شیبهای در خالف یکدیگر است )شکل 5(. در نتیجه این عملکرد خاص ضمن ایجاد ساختار تاقدیس این ساختار به تدریج ارتفاع گرفته و باال و باالتر میرود. به این ترتیب چین جدایشی حاصل قابل مقایسه با یک چین جدایشی محض نیست. به نظر میرسد مسئله باالآمدگی تاقدیس با وجود گسلهای متعدد که در تاقدیس توسعه یافتهاند قابل توجیه باشد. ضمن اینکه روند حاکم بر شکستگیها نیز تقریبا با روند عمومی منطقه گسلی باالرود همخوانی دارد. در مدل (1990) Chester Chester & فرض بر این است که مقدار زاویه رمپ راندگی به زاویه بین دو یال چین وابسته است.همچنین در این مدل برای تاقدیسهای با زاویه بین دو یال نسبتا زیاد )90 ί( و مقایسه آن با زاویه رمپ محاسبه شده از معادله І )جدول 2( مانند تاقدیس کاسهماست زاویه رمپ همیشه نسبتا کم بوده ولی زاویه شیب یال عقبی نسبتا بیشتر خواهد بود. بنابراین با توجه به این موضوع احتمال جدایشی بودن تاقدیس تقویت میشود. به اعتقاد (1997) Bentham Marret & این نوع چینها چینهایی از نوع چین راست )Upright( تا چینهای با همگرایی زیاد بوده و فقط تفاوتهایی جزیی در مقدار زاویه شیبشان آنها را از یکدیگر جدا خواهد کرد. در بیشتر موارد بهويژه در تاقدیس همشیب )Isoclinal( زاویه شیب رمپ صفر میشود و در نتیجه هندسه چین نهایی شبیه به مدل چینهای جدایشی میشود که توسط (1970) Dahlstrom ارائه شده است. در صورتی که تاقدیس کاسهماست در مورد آخر هیچ وجه تشابهی با مدل آنها ندارد. 153 Dunne, 1997 (Thorbjornsen & نشان می دهد كه تاقديس كاسهماست يك چين مرتبط با گسلش از نوع جدايشي Fold) (Detachment است. مقايسه برش با مدلهاي ارائه شده براي چينهاي مرتبط با گسلش از نوع جدايشي (مثال al., 2005 (Show et نشان می دهد كه تاقديس كاسه ماست احتماال از نوع چينهاي جدايشينامتقارن Folds) Asymmetrical )است.( 1997 ) Detachment Sattarzadeh و (2005) Vita-Finzi اعتقاد دارند که چینهای مرتبط با گسلش در کمربندهای چینخورده-رانده اساسا از نوع چین جدایشی است. ضمن این که Sepehere & Cosgrove (2006), Sherkati & Letouzy (2004), McQurrie (2004), (2005) al. Sherkati et بيشتر چینهای جدایشی در این کمربندها را از نوع جدایشی نامتقارن در نظر گرفتهاند. ضمن اینکه نسبت ابعادی و میزان شاخص تقارن )FSI( این چین نیز نسبتا پايین است )جدول 2(. با توجه به محاسبات انجام شده برای این دو پارامتر )که از معادله )5( و بر اساس روش (2008) al. Burberry et و (2006) Cosgrove Sepehere & به دست میآید( جدایشی بودن سازوکار این تاقدیس بر این اساس نیز تأیید میشود. در این مورد تاقدیس میتواند عملکردی مشابه با تاقدیسهای رازی زردرود سپیدار دریشک و مختار (2006) Cosgrove Burberry et al. (2008), Sepehere & داشته باشد. به این ترتیب به دليل چگونگي عملکرد راندگیها و کوتاهشدگی که در طول آنها رخ داده تاقدیس به یک چین جدایشی نامتقارن تبدیل شده است. FSI= S/(W/2) )5 در معادله) 5 ( )که پارامترهای آن بر اساس شکل 1-B اندازهگیری شده است( داریم: :FSI شاخص تقارن چین S: نصف پهنای چین W: پهنای چین با جایگزینی پارامترهای معلوم در معادله )5( شاخص تقارن چین محاسبه شده است )جدول 2(. درباره چگونگي شكلگيري تاقديس كاسه ماست ميتوان این تفسیر را ارائه نمود. معموال چينهاي جدايشي در باالي يك اليه شكل پذير یا سطح جدايش يا افق جدايش Level( )Decollment تحت فشارش كه اغلب از نظر سنگشناسي شامل نهشتههاي تبخيري و يا شكل پذيري نظير شيل و مارن است تشكيل ميشوند (1970, Dahlstrom ).آنچه از مطالعه برش عرضي )شكل 5( برميآيد نشان ميدهد كه در محدوده ساختمان تاقديس كاسه ماست برخي از سازندها ميتوانند به عنوان سطح جدايش عمل كنند. سازندهاي دشتك گرو و مجموعه سازندهاي نجمه موس سرگلو علن و عدايه )شکل 4( با ستبراي قابل توجهي كه دارند پتانسيل مناسبي براي ايجاد سطح جدايشي در محدوده اين تاقديس بهشمار ميروند. اما با توجه به این برش )شکل 5( سطح جدایش اصلی این تاقدیس سازند دشتک است که گسلش اصلی درآن قرار دارد. بر همین اساس میتوان گفت كه در محل تاقديس احتماال جابهجايي به حداقل رسيده است و به علت آنكه سطح راندگي در نقطهاي متوقف شده است بنابراين حركت افقي تبديل به حركت قائم شده و منجر به چينخوردگي و باالآمدگي قائم در فراديواره و در باالي سطح راندگي شده است. در نهايت اين تاقدیس به صورت یک نوع چين جدايشي شكل گرفته است. ويژگي مهم اين نوع چينها قرارگيري ساختار چين خورده در باالي نقطه رأسي Line) (Tip سطح راندگي است (1990 (Mitra, يعني چين بالفاصله در جائي تشكيل ميشود كه راندگي شروع به رمپ شدن نموده و چين را شكل ميدهد (1970.(Dahlstrom, در اين نوع چينها مسئله فضاي Problem) (Room به وجود آمده در هسته تاقديسها ممكن است با حضور نهشتههاي تبخيري و يا شكل پذير حل گردد. اين حالت در بخش شمال خاوری برش قابل مشاهده است. فضاي ايجاد شده در اين بخش با نهشتههاي شكل پذيرتر پر شدهاند. به نظر می رسد در برش عرضی ترسیم شده برای
تحلیل هندسی چین خوردگی مرتبط با گسلش مطالعه موردی: تاقدیس کاسه ماست... (1997) Bentham Marret & با محاسبه ارتفاع رمپ گسلی نتیجهگیری کردهاند که اگر ارتفاع رمپ گسلی )که چین مرتبط با گسلش را ایجاد کرده است( خیلی کمتر از ستبراي واحد چینهشناسی شکلپذیری باشد که به عنوان سطح جدایش اصلی ساختار عمل میکند در این صورت ساختمان تاقدیسی ایجاد شده به عنوان چین جدایشی در نظر گرفته میشود. اما در تاقدیس کاسهماست شرایط با آنچه در باال گفته شد متفاوت است. ارتفاع رمپ گسلی محاسبه شده برای تاقدیس خیلی از ستبراي سازند دشتک بیشتر است به این ترتیب مقایسه این وضع با مدل ارائه شده برای چینهای جدایشی (1970 (Dahlstrom, و مدلهایی که نیازمند چرخش یال در طی توسعه و تحول چینخوردگی هستند )مثال )Jamison, 1987 نشان میدهد که تاقدیس کاسهماست نمیتواند یک چین جدایشی محض شبیه به مدل ارائه شده توسط (1970) Dahlstrom باشد ولی با مدل (1990) Chester Chester & همخوانی دارد. درج پارامترهاي هندسي مربوط به چینهای جدایشی )95 =ί و 42 =2θ( در نمودار نازكشدگي و ستبرشدگي يال جلوئي این نوع چینها )ارائه شده توسط (Dahlstrom, 1970 نشان میدهد که یال جلویی تاقدیس دارای ستبرشدگی خیلی کمتر از %25 می باشد )شکل 10( این میزان کوتاهشدگی با جابهجایی تاقدیس بر روی سطح گسل )به میزان 600 متر جدول 2( نیز قابل توجیه بوده و نسبتا همخوانی دارد. مراجعه به برش عرضی )شکل 5( نیز نشان میدهد طبقات یال جلویی تاقدیس دچار ستبرشدگی چندان زیادی نشده است. احتماال ساختمان تاقديس كاسهماست در شرايط اوليه و آغاز تشكيل يك چين جدايشي است. از اين رو ميتوان با توجه به عقیده (2005) al. Show et آن را به عنوان چين جدايشي نامتقارن در نظر گرفت. در يال جلویي تاقديس کاسهماست يك ساختمان گوش خرگوشي Ear) (Rabbit به صورت تاقديس فرعي قابل مشاهده است )شكل 2(. وجود این ساختمانهاي فرعي را می توان به حضور سطوح جدایشی فرعي در افقهاي چينهشناسي جوانتر مربوط دانست 2005) al.,.(sherkati et 7 -نتیجهگیری تاقدیس كاسهماست با محور دارای روند متغیر (WNW-ESE) یک چین نامتقارن غیراستوانهای غیرهارمونیک با همگرایی به سوی جنوبباختر است. این تاقدیس در زیررده 1C طبقهبندی (1987) Huber Ramsay & قرار میگیرد. این زیر رده برای تاقدیس کاسهماست با پیشبینی (1995) Twiss Moores & درباره محل رخداد این زیررده از چینها که معموال در پیشبوم کمربندهای چینخورده-رانده ایجاد میشوند همخوانی دارد. برای تعیین سبک یا هندسه ساختمان كاسهماست از نظر فشردگی واژه باز و با توجه به نسبت ابعادی محاسبه شده واژه پهن و برای توصیف خمیدگی نسبی چین واژه نیمهگرد شده پیشنهاد میشود. احتماال تغییر روند محور تاقدیس از روند عمومی زاگرسی (NW-SE) به روند متغیر فعلی را میتوان به عملکرد منطقه گسلی باالرود با مؤلفه چپگرد نسبت داد. تعیین پارامترهای هندسی مدل ارائه شده توسط (1990) Chester Chester & نشان میدهد که زاویه رمپ راندگی باالرود 35 است. در حالی که به نظر میرسد این مقدار با واقعیت موجود در منطقه متفاوت بوده و بایستی این زاویه کمی کمتر )و در حدود 20 ( باشد. بر همین اساس برجستگی ساختمانی تاقدیس و جابهجایی انجام شده روی گسل باالرود به ترتیب 4500 و 600 متر برآورد شده است. بر اساس پارامترهای تعیین شده و همچنین تعیین موقعیت نقطه رأسی )T( و مقادیر TP و γ و موقعیت گسل تعیین و ضمن درج روی برش عرضی این برش بازسازی و تکمیل شده است. مراجعه به برش عرضی تهیه شده از تاقدیس كاسهماست برداشتهای صحرایی و تجزیه و تحلیل پارامترهای هندسی تاقدیس و مقایسه آنها با انواع مدلهای ارائه شده برای چینهای مرتبط با گسلش نشان میدهد که این تاقدیس را میتوان به عنوان نمونهای از چینهای جدايشي نامتقارن Fold) (Asymmetrical Detachment که تحت تأثير عملکرد منطقه گسلی باالرود قرار گرفته پیشنهاد نمود. در این صورت این احتمال وجود دارد که تاقدیس در مراحل اولیه و شرایط آغاز تشکیل یک چین جدایشی قرار داشته و متأثر ازچگونگي عملکرد راندگی باالرود به یک چین جدایشی نامتقارن تبدیل شده باشد. تاقدیس کاسهماست برخالف چینهای مجاور بالفصل )از جمله تاقدیسهای سیاهکوه و چناره( که سازوکار چینخوردگی انتشار گسلی را نشان می دهند سازوکار چینخوردگی جدایشی نامتقارن را نشان میدهد. این تغییر سازوکار چینخوردگی را میتوان به عواملی از جمله: چگونگي عملکرد راندگی و کوتاهشدگی که در طول آنها رخ داده محل قرار گرفتن تاقدیس کاسهماست در کمربند چینخورده-رانده زاگرس فاصله تاقدیس نسبت به گسل جبهه کوهستانی و قابلیت تبدیل سازوکار چینخوردگی سه گانه مرتبط با گسلش به یکدیگر نسبت داد. افزون بر این سبک دگرشکلی و نوع چینخوردگی تاقدیس کاسهماست به وجود سطوح جدایش متعدد به ويژه سازند دشتک حضور و چگونگي عملکرد منطقه گسلی باالرود ارتباط داشته و در کنترل آنها است. حضور همین سطوح جدایش فرعی در افقهای چینهشناسی جوانتر میتواند وجود ساختمان گوش خرگوشی به عنوان یک تاقدیس فرعی در یال جلویی تاقدیس کاسماست را توجیه نماید. تاقدیس کاسهماست در مقایسه با تاقدیسهای مجاور نسبت به جبهه گسل باالرود در فاصله دورتری قرار گرفته است. سازوکار تاقدیس کاسهماست از نوع چینهای مرتبط با گسلش از نوع چینهای جدایشی نامتقارن است که در مراحل اولیه و آغاز تشکیل این نوع خاص از چینها است در حالی که تاقدیسهای مجاور از نوع انتشار گسلی هستند از اين رو میتوان پیشبینی کرد که تاقدیسهای مجاور به علت نزدیکی به جبهه گسل از نوع انتشار گسلی هستند در حالی که تاقدیس کاسهماست به علت آنکه در فاصله دورتری نسبت به جبهه گسل قرار دارد یک چین جدایشی است و این احتمال وجود دارد که در آینده با حرکت پیشرونده تاقدیس کاسهماست به سوی جبهه گسل باالرود سازوکار این چین تبدیل به یک چین انتشار گسلی گردد. روند شکستگیها )شامل گسلها و درزهها( در تاقدیس کاسهماست ضمن همخوانی نزدیکی با روند شکستگیهای موجود در تاقدیسهای مجاور نشان میدهد با مؤلفه چپگرد منطقه گسلی باالرود نیز همخوانی دارد. 154
حسين حاجيعليبيگي و همکاران شکل 1- A( نقشه کمربند چین خورده-رانده زاگرس و ایالت های زمین شناسی آن)برگرفته از (N.I.O.C., 1969 B) نمایی بزرگتر از تاقدیس کاسه ماست و تاقدیس های همجوار متأثر از عملکرد منطقه گسلی باالرود. موقعیت تاقدیس کاسه ماست نقشه زمین شناسی )شکل 3( و برش عرضی AA )شکل 5( در این نقشه مشخص شده است. شکل 2- تاقدیس کاسه ماست از جاده دهلران-اندیمشک در جنوب باختر روستای مورموری. دید عکس به سمت شمال باختر است. موقعیت عکس بر روی نقشه زمین شناسی )شکل 3( مشخص شده است. در تصویر یک ساختار چین فرعی از نوع گوش خرگوشی Ear) (Rabbit در یال جلویی )یال جنوب باختری( تاقدیس نیز مشاهده می شود. DEM منطقه نیز در حاشیه تصویر مشاهده می شود. 155
تحلیل هندسی چین خوردگی مرتبط با گسلش مطالعه موردی: تاقدیس کاسه ماست... شکل 3 - نقشه زمین شناسی تاقدیس کاسه ماست و پیرامون (برگرفته از حاجی علی بیگی وهمکاران 1388 الف(. موقعیت این نقشه در شکل 1 مشخص شده است. برش عرضی AA که موقعیت آن در این نقشه درج شده در شکل 5 نمایش داده شده است. موقعيت شکل 2 در این نقشه مشخص شده است. System or Series Symbols Stratigraphy Pleistocene-Pliocene Q 1 A j Alluvium Agha Jari Formation [Limestone, Sandstone and Siltstone] Miocene G s Gachsaran Formation [Gypsum, Salt and Siltstone] ( ) Oligocene A s Asmari-Shabazan Formation [Limestone] Eocene-Paleocene P b Pabdeh Formation [Marl Limestone] ( ) Triassic-Jurassic- Cretaceous G u E hm Bangestan Group (B gp ) D r G v F a G r N j S r A l M us A dy I l S v Gurpi Formation [Carbonate Shales] ( ) Emam Hasan member [Limestone] Ilam Formation [Thin bedded Limestone and Shale] Sarvak Formation [Thick bedded Limestone] Dariyan Formation [Limestone] Gadvan Formation [Shale and Marl] ( ) Fahlian Formation [Limestone] Garau Formation [Limestone Shale] ( ) Najmeh Formation [Shaly Limestone] ( ) Sargelu Formation [Shale and Marl] ( ) Alan Formation [Evaporate Deposits] ( ) Mus Formation [Evaporate Deposits] ( ) Adaiyeh Formation [Evaporate Deposits] ( ) شکل 4- ستون چينهشناسي ساده شده براي منطقه لرستان و منطقه فروافتادگي دزفول)ترسيم مجدد براساس مطیعی 1374 ;2004 Alavi, Wynde, 1965 )James & و اطالعات چاههاي حفاري شده در منطقه. نهشتههای رسوبی نامقاوم به علت ماهیت سنگشناسی مکانیکی خاص به عنوان سطح جدایشی فرعی در این منطقه مطالعاتی به شمار آمده و نقش مهمی در ایجاد سبک ساختاری تاقدیس کاسهماست ایفا میکنند. این نهشتهها با عالمت در ستون مشخص شدهاند. برای اطالعات بیشتر به متن مراجعه شود. D k Dashtak Formation [Evaporate Deposits] ( ) Permian D gp Deh Ram Group [Shale, Marl, Limestone and Evaporate] 156
حسين حاجيعليبيگي و همکاران شکل 5- برش عرضی )A( و موازنه شده )B( تهیه شده برای تاقدیس کاسه ماست. این برش عرضی بر اساس داده های روسطحی و زیرسطحی )شامل اطالعات چاه ها و نیمرخ های لرزه ای تفسیر شده( و پارامترهای مدل ارائه شده توسط (1990) &Chester Chester رسم شده است. موقعیت برش عرضی در شکل های 1 و 3 نشان داده شده است)برگرفته از حاجی علی بیگی و همکاران 1388 الف(. شكل 6- تصوير استريوگرافي تهيه شده براي تحليل استريوگرافي تاقديس كاسه ماست)برگرفته از حاجیعلیبیگی وهمکاران 1388 الف(. برای توضیحات ببیشتر به متن مراجعه شود. 157
تحلیل هندسی چین خوردگی مرتبط با گسلش مطالعه موردی: تاقدیس کاسه ماست... شکل 7- تصاویر برداشت در صحرا. A( نمایی از عملکرد نمونهای از گسلهای در سازند ایالم در تاقدیس کاسهماست F 8 با موقعیت N75(.,W 60 NE جهت دید عکس به سوی شمالباختر است :IL( سازند ایالم(. B ( نمایی از )بخشی از گسل F 1 با موقعیت N70 E, 89 NW با عملکرد نمونهای از گسلهای و امتدادلغز در تاقدیس کاسماست )بخشی از گسل F 13 با موقعیت N40,W 55 SW با سازوکار (. جهت دید عکس به سوی سازوکار امتدادلغز با مؤلفه راستگرد و گسل خاور است :IL( سازند ایالم :Ehm نهشتههای آهکی امامحسن :Gu سازند گورپی(. C( نمایی از عملکرد گسلهای در F 2 با موقعیت N75,W 55 NE با سازوکار (. جهت دید عکس به سوی شمالباختر است تاقدیس کاسهماست )بخشی از گسل F 3 با موقعیت :IL( سازند ایالم(. D) نمایی از عملکرد گسلهای امتدادلغز در تاقدیس کاسهماست )بخشی از گسل N65,E 80 NW با سازوکار امتدادلغز با مؤلفه راستگرد(. جهت دید عکس به سوی شمالخاور است :IL( سازند ایالم(. F 9 با موقعیت N45 E, 89 NW با سازوکار امتدادلغز با مؤلفه E( نمایی از عملکرد نمونهای از گسلهای امتدادلغز )بخشی از گسل راستگرد(. جهت دید عکس به سوی شمالخاور است As( : سازند آسماری :Pb-Gu سازند پابده-گورپی(. F ( نمایی از عملکرد F 4 با موقعیت گسلهای متعدد و ایجاد ساختار فروزمين )گرابن( پیچیده یا متعدد در تاقدیس کاسهماست )بخشی از گسل N70 با,W 60 NE سازوکار در تصویر دیده می شود(. جهت دید عکس به سوی شمالباختر است :IL( سازند ایالم(. F 6 با موقعیت N80 W, 60 SW با سازوکار (. G) نمایی از عملکرد گسلهای در تاقدیس کاسهماست )بخشی از گسل جهت دید عکس به سوی خاور است :Ehm( نهشتههای آهکی امامحسن(.,H( I نمای نزدیک و دور از یک ایستگاه برداشت درزه در یال جلویی تاقدیس کاسهماست. این درزهها در سازند آسماری برداشت شدهاند. 158
حسين حاجيعليبيگي و همکاران الف ب شكل 8- الف( نمودار گل سرخي تهيه شده براي نمايش شكستگيهاي تاقديس کاسه ماست از امتداد كل گسلها. ب( نمودار گل سرخی از کل درزه ها. موقعیت ایستگاه برداشت درزه ها در شکل 3 درج شده است. برای توضیحات بیشتر به متن مراجعه شود. شکل 9- نمایش ترسيمات هندسي انجام شده براي محاسبه پارامترهاي هندسي يك سطح چينخورده که بر روي سازند آسماري در مقطع عرضي AA )شکل 5( انجام شده است. نمادهای درج شده در این ترسیمات عبارتند از: زاویه بین دو یال چین= ί و زاویه چین خوردگی= φ و زاویه تمایل= η و زاویه ایزوگون ها= α )برگرفته از حاجی علی بیگی وهمکاران 1388 الف(. شكل 10- نمودار نازكشدگي و ستبرشدگي يال جلويي براي يك چين جدايشي) 1987.(Jamison, نماد مثلث موقعيت تاقديس كاسهماست را نشان ميدهد. برای توضیحات بیشتر به متن مراجعه شود (برگرفته از حاجیعلیبیگی وهمکاران 1388 الف(. نوع گسل موقعیت فضایی گسل طول گسل )کیلومتر( گسل F 1 F 2 F 3 F 4 F 5 F 6 F 7 F 8 F 9 F 10 F 11 F 12 F 13 F 14 2 0/7 0/9 1 0/5 0/4 1/2 1/4 1/8 0/3 0/2 2 1 2/2 N70 O E, 89NW N75 O W, 55SW N65 O E, 80NW N70 O W, 60NE N15 O E, 50NW N80 O W, 60SW N40 O W, 55NE N75 O E, 60NE N45 O E, 89NW N50 O E, 65NW N45 O W, 65NE N50 O E, 80NW N40 O W, 55SW N70 O E, 89NW جدول 1- دادههاي مربوط به گسلهاي برداشت شده در تاقديس کاسهماست. موقعیت گسلها بر روی شکل 3 درج شده است. برای توضیحات بیشتر به متن مراجعه شود. امتدادلغز با مؤلفه راستگرد امتدادلغز با مؤلفه راستگرد امتدادلغز با مؤلفه راستگرد امتدادلغز با مؤلفه چپگرد امتدادلغز با مؤلفه چپگرد 159
تحلیل هندسی چین خوردگی مرتبط با گسلش مطالعه موردی: تاقدیس کاسه ماست... جدول 2- نتايج حاصل از تجزيه و تحليل هندسي تاقديس كاسه ماست. اين تجزيه و تحليلها بر اساس روش ارائه شده توسط )1990) Chester Twiss & Moores ;(1992) Chester & انجام شده است. این عملیات براي محاسبه پارامترهاي هندسي يك سطح چينخورده )شكل 9( بر روي سازند آسماري در مقطع عرضي AA )شكل 5( انجام شده است. برای توضیحات بیشتر به متن مراجعه شود(برگرفته از حاجی علی بیگی وهمکاران 1388 الف(. پارامترهای هندسی برش عرضی AA 95 زاویه بین دو یال چین angle) )ί( (Interlimb )درجه( 85 زاویه چینخوردگی angle) )φ( (Folding )درجه( غیراستوانه ای (Noncylindrical) استوانهای شکل (Cylindricity) نامتقارن (Asymmetrical) تقارن (Symmetry) 85 زاویه تمایل angle) (η) (Inclination )درجه( (Z-Shape) شکل Z شکل چین Shape) (Fold SW تمایل (Vergence) باز (Open) فشردگی (Tightness) (T) غیرهارمونیک( Disharmonic ) هارمونی (Harmony) پیچیده (Convolute) هندسه سطح محوری Geometry) (Axial Surface 0/2 P=A/M -0/7 L og P نسبت ابعادی (P) (Aspect Ratio) پهن (Wide) واژه توصیفی r c )سانتی متر( 1/8 2/7 r o )سانتی متر( 0/6 r c /r o = b نیمه گردشده( Subrounded ) واژه توصیفی α )درجه( 44 کندی( b ) (Bluntness) (Fold Classifacation) طبقه بندی چین ها بر اساس رمزی Ramsay & Huber (1987) 0/3 T α )سانتیمتر( 0/3 T o )سانتیمتر( 0/2 t α )سانتیمتر( 0/3 t o )سانتیمتر( 1 T = T /T α α o 0/6 t = t /t α α o t α < t o t α, t o T α > Sec α T, Sec α α t < 1 α t α 1C رده چین 42 شیب یال عقبی( 2) θ (درجه( 35 شیب رمپ گسلی )γ( )درجه( 4500 h )متر( 600 f o )متر( 1 شاخص تقارن چین )FSI( كتابنگاري حاجیعلی بیگی ح. علوی ا. افتخار نژاد ج. مختاری م. آدابی م.ح. 1386- تحلیل تاقدیس باریکآب به عنوان چینخوردگی انتشار گسلی متأثر از منطقه گسلی باالرود جنوب غرب ایران یازدهمین همایش انجمن زمین شناسی ایران دانشگاه فردوسی مشهد. حاجی علی بیگی ح. علوی ا. افتخار نژاد ج. مختاری م. 1387- تحلیل هندسی چین خوردگی مرتبط با گسلش مدفون فعال تاقدیس اناران جنوب باختر ایران. فصلنامه علمی-پژوهشی زمینشناسی ایران. 71-83. 8 حاجیعلی بیگی ح. علوی ا. افتخار نژاد ج. مختاری م. آدابی م.ح. 1388 الف- زمینساخت و الگوی منطقه گسلی باالرود )شمال دزفول( رساله دوره دکتری دانشکده علوم زمین دانشگاه شهید بهشتی 215 صفحه. حاجیعلی بیگی ح. علوی ا. افتخار نژاد ج. مختاری م. آدابی م.ح. 1388 ب- استفاده از شکستگیها در تفسیر ساختاری یک تاقدیس مطالعه موردی: تاقدیس چناره جنوب باختر ایران. فصلنامه علمی-پژوهشی علومزمین. 44-74 33. 160
حسين حاجيعليبيگي و همکاران حاجیعلی بیگی ح. علوی ا. افتخار نژاد ج. مختاری م. آدابی م.ح. 1389 - تحليل هندسي چين خوردگي مرتبط با گسلش مدفون فعال باالرود مطالعه موردي: تاقديس سياه كوه جنوب باختر ايران. فصلنامه علمي- پژوهشي زمين شناسيايران در حال چاپ. حاجیعلی بیگی ح. علوی ا. افتخار نژاد ج. مختاری م. 1391- تحلیل هندسی چین خوردگی مرتبط با گسلش مدفون فعال باالرود مطالعه موردی: تاقدیس سیاه کوه جنوب باختر ایران. فصلنامه علمی-پژوهشی زمینشناسی ایران. 39-25. 21 مطیعی ه. 1374- چینهشناسی زاگرس. طرح تدوین کتاب زمینشناسی ایران. انتشارات سازمان زمینشناسی ایران 540 صفحه. References Alavi, M., 2004- Regional stratigraphy of the Zagros fold-thrust belt of Iran and its proforeland evolution. American Journal of Science, 304, 1-20. Alavi, M., 2007- Structures of the Zagros fold-thrust belt in Iran. American Journal of Science, 307, 1064-1095. Berberian, M., 1995- Master blind thrust faults hidden under the Zagros folds: active basement tectonics and surface morphotectonics, Tectonophysics,241, 193-224. Burberry, C. M., Cosgrove, J.W. & Liu, J.G., 2008- Spatial arrangement of fold types in the Zagros simply folded belt, Iran, indicated by landform morphology and drainage pattern characteristics, Journal of Maps, 4, 417-430. Chester, J. S. & Chester, F. M., 1990- Fault-propagation folds above thrust with constant dip. Journal of Structural Geology, 12, 903-910. Dahlstrom, C. D. A., 1969- Balanced cross sections. Canadian Journal of Earth Sciences, 6, 743-757. Dahlstrom, C. D. A., 1970- Structural geology in the eastern margin of Canadian Rocky Mountains, Canadian Petroleum Geology Bulletin, Vol.18, P.332-406. Epard, J. L. & Groshong, R. H. Jr., 1995- Kinematic model of detachment folding including limb rotation, fixed hinges and layer-parallel strain. Tectonophysics, 247, 85-103. Erickson, S. G., Strayer, L. M. & Suppe, J., 2001- Initiation and reactivation of faults during movement over a thrust-fault ramp: numerical mechanical models. Journal of Structural Geology, 23, 11-23. Hajialibeigi, H., Alavi, S. A., Eftekharnezhad, J. Mokhtari, M. & Adabi, M. H., 2011 - The geometric effects of the Balarud deep seated fault zone on Khushab anticline, SW Iran, An integrated study. Journal of Sciences, Islamic Republic of Iran, University of Tehran, 22, 33-49. Homza, T. K. & Wallace, W. K., 1995- Geometric and kinematics models for detachment folds with fixed and variable detachment depths. Journal of Structural Geology, 17, 575-588. Johnson, K. M. & Johnson, A. M., 2000- Mechanical models of trishear-like folds. Vol.24, P.277-287. James, G. S. & Wynde, J. G., 1965- Stratigraphic nomenclature of Iranian Oil Consortium Agreement Area. American Association of Petroleum Geologists Bulletin, 49,2182-2245. Jamison, W. R., 1987- Geometric analysis of fold development in overthrust terrains. Journal of Structural Geology, 9, 207-219. Jamison, W. R., 1992- Stress controls on fold thrust style, In: McClaly, K. R. (ed.), Thrust Tectonics, London, Chapman & Hall, P.155-164. Lyslo, K. B., Nedrelid, T. and Agha, I. R., 2004 - Reservoir characterization and history matching of a fractured carbonate and highly permeable sandstone reservoir. GeoArabia, Vol.9, P.100-101. Marret, R. & Bentham, P. A., 1997- Geometric analysis of hybrid fault-propagation/detachment folds. Journal of Structural Geology, 19, 243-248. McClay, K. R., 2000- Advanced structural geology for petroleum exploration, training course pamphlet, 503 pp (Unpublished booklet). McQurrie, N., 2004- Crustal scale geometry of the Zagros fold-thrust belt, Iran. Journal of Structural Geology, Vol.26, P.519-535. McQuillan, H., 1968- Surface Asmari anticline fracture patterns at airphotograph scale, Acomparision with small scale fracture systems. Iranian Oil Operating Companies, Report No. 1134 (Unpublished). Mitra, S., 1990- Fault-propagation folds: Geometry, kinematics evolution, and hydrocation traps. Bulletin of the American Association of Petroleum Geologists, 74, 921-945. Mitra, S., 1992- Balanced structural interpretation in fold and thrust belts. In: S. Mitra and G. W. Fisher (eds), Structural Geology of Fold and Thrust Belts, 33-77. Moores, E. M. & Twiss, R. J., 1995- Tectonics. W. H. Freedman & Company, New York, 415pp. N.I.O.C., 1969. Geological map of Iran. South-west Iran, Scale 1:1 000 000, National Iranian Oil Company. Exploration and Production, Tehran. Pattinson, R. & Takin, M., 1971- Geological significance of the Dezful Embayment boundaries. Iranian Oil Operation Companies (unpublished). 161
تحلیل هندسی چین خوردگی مرتبط با گسلش مطالعه موردی: تاقدیس کاسه ماست... Pobllet, J. & McClay, K. R., 1996- Geometry and kinematics of single layer detachment folds, American Association of Petroleum Geologists Bulletin, 80, 1085-1109. Ramsay, J. G. & Huber, M. I., 1987- The Techniques of Modern Structural Geology, Vol.1: Strain Analysis. Academic Press, London, 307pp. Ray, S. K., 1997- Plunging fault-propagation folds: a case study from the Bhutan Himalayas. In: Sengupta, S. (ed.), Evolution of geological structures in micro-to macro-scales, 91-110. Chapman & Hall, London. Sattarzadeh, Y., 1997- Active tectonics in the Zagros Mountains, Iran, unpublished Ph.D. thesis, Imperial College, University of London. Sepehere, S. & Cosgrove, J. W., 2006- The impact of cover rock rheology on the style of folding in the Zagros fold-thrust belt, Tectonophysics, 427, 265-281. Sherkati, S. & Letouzey, J., 2004-Variation of structural style and basin evolution in the central Zagros (Izeh zone Dezful Embayment), Iran, Marine and Petroleum Geology, 21, 535-554. Sherkati, S., Molinaro, M. de Lamotte, D. F. & Letouzay, J., 2005-Detachment folding in the central and eastern Zagros fold-belt (Iran): salt mobility, multiple detachments and the final basement control. Journal of Structural Geology, 27, 1680-1696. Show, J. H., Connors, C. & Suppe, J.,2005-Seismic interpretation of contractional fault-related folds. An American Association of Petroleum Geology Atlas, Studies in Geology. Suppe, J., 1983-Geometry and kinematics of fault-bend folding. American Journal of Science, 283, 684-721. Suppe, J., 1985-Principles of Structural Geology. Prentice Hall, Englewood Cliff, New Jersey, 537pp. Suppe, J., Connors, Ch. D. & Zhang, Y.,2004-Shear fault-bend folding. In McClay, K. R. ed., Thrust tectonics and hydrocarbon systems. American Association of Petroleum Geologists Bulletin memoir, 82, 303-323. Suppe, J. & Medwedeff, D. A., 1990- Geometry and kinematics of fault-propagation folding. Eclogae Geologicae Helveticae, 83, 409-454. Suppe, J., Chou, G. T. & Hook, S. C., 1992- Rates of folding and faulting determined from growth strata. In: McClay, K. R. (ed.), Thrust Tectonics, 105-122, Chapman and Hall, London. Talbot, C. J. & Alavi, M., 1996- The past of a future syntaxis across the Zagros, In: Alsop, G. I., Blundell, D. J. & Davison, I. (eds.) 1996. Salt Tectonics, Geological Society Special Publication No.100, 89-109. Tamagawa, T., Matsuoka, T. & Tamura, Y., 1998- Geometrical shape of fault-bend folding with simple shear deformation in the thrust sheet (in Japanese) Geoinformatics (Joho Chishitsu, Osaka) 9, 3-11. Thorbjornsen, K. L. & Dunne, W. M., 1997- Origin of a thrust-related fold: Geometric vs. kinematics tests. Journal of Structural Geology, 19, 303-319. Twiss, R. J. & Moores, E. M., 1992- Structural Geology. W. H. Freedman & Co., New York, 532pp. Vita-Finzi, C., 2005- Serial deformation, proceeding of the Geologists Association, 116, 293-300. Wallace, W. K. & Homza, T. X., 2004- Detachment folds versus fault-propagation folds and their truncation by thrust faults. In: McClay, K. R. (ed.), Thrust tectonics and hydrocarbon systems. American Association of Petroleum Geologists Bulletin, memoir, 82, 324-355. Wennberg, O. P., Keramati, M. & Svana, T., 2004- Discrete fracture network modeling of a giant Middle-East fractured carbonate reservoir, The Bibi Hakimeh field, SW Iran. American Association Petroleum Geologists Bulletin, Hedberg Reaserch conference. Carbonate Reservoir Characterization and Simulation: From Facies to Flow units, El Paso, 15-18 March 2004. Wennberg, O. P., Azizzadeh, M., Aqrawi, A. A. M., Blanc, E., Brockbank, P., Lyslo, K. B., Pickard, N., Salem, L. D. & Svana, T., 2007- The Khaviz anticline: an outcrop analogue to giant fractured Asmari Formation reservoirs in SW Iran. In: Loneran, L., Jolly, R. J. H., Rawesley, K. and Sanderson, D. J. (eds.), Fractured reservoirs. Geological Society, London, Special Publication, Vol.270, P.23-42. 162