و% 217 مجله دانشكده دندانپزشكي مشهد / سال / 1386 جلد / 31 شماره 3 بررسي تا ثير ضدعفوني كنندگي دو ماده هيپوكلريت سديم 0/5 گلوتارآلدي يد %2 بر روي يك رزين آكريلي گرماسخت دكتر بهناز عباديان*# فرخنده پورسينا** دكتر سيما سقايي*** * دانشيار گروه پروتزهاي دنداني دانشكده دندانپزشكي دانشگاه علوم پزشكي اصفهان ** كارشناس ارشد گروه ميكروبيولوژي دانشكده پزشكي دانشگاه علوم پزشكي اصفهان *** دندانپزشك تاريخ اراي ه مقاله : 85/11/2 تاريخ پذيرش : 86/5/12 Title: Evaluation of Disinfecting Effect of 0.5% Sodium Hypochlorite and 2% Glutaraldehyde on Heat-cure Acrylic Resin Authors: Ebadian B*#, Poorsina F**, Saghaei S*** * Associate Professor, Dept of Prosthodontics, Dental School, Esfahan University of Medical Sciences, Esfahan, Iran. ** MS Degree, Dept of Microbiology, School of Medicine, Esfahan University of Medical Sciences, Esfahan, Iran. *** Dentist Introduction: Disinfection of dental prostheses is important, so determining an appropriate disinfectant and the effective time for disinfection is necessary. The aim of this study was to evaluate of the disinfecting effect of 0.5% Sodium hypochlorite and 2% Glutaraldehyde on heat cure acrylic resin contaminated by two types of bacteria. Materials & Methods: In this experimental & In vitro study 90 acrylic resin samples, 6mm 17mm, were made using Acropars acrylic resin. The sterilized samples were divided into two groups. One group was exposed to a microbial suspension containing Streptococcus viridance and the other was exposed to a microbial suspension containing Bacillus subtilis. Two negative controls not contaminated with barteria were considered. Two samples from each group were used as the positive controls and were not disinfected. Each group was divided into two subgroups. The subgroups were immersed in either 2% glutaraldehyde or 0.5% sodium hypochlorite. After 30 min, 2h and 4h, seven samples were removed from each solution and transferred to individual tubes containing Brain Heart Inpusion (BHI) culture medium. The tubes were incubated for 24h at 37 C and then examined for turbidity. A sample of each tube was plated onto blood agar plate and the results were observed after 24h. Statistical analysis was made by Chi-Square tests (Fisher's exact test) and Kendalls tau-b. Results: The difference between 3 time interval in all samples for hypochlorite solution (P=0.057) was not significant but it was significant for glutaraldehyde (P=0.021). Comparing 3 time intervals in the samples contaminated with Bacillus subtilis for hypochlorite solution (P=0.032) and glutaraldehyde (P=0.014) showed significant difference. The analysis was not made for Streptococcus viridance because all the results were negative. The difference between the disinfecting ability of the solutions after 30 min (P=1) and 2h (P=0.266) was not significant. Conclusion: The results indicate that both disinfecting solutions eliminated Streptococcus viridance after 30min but could not eliminate Bacillus subtilis until 4h immersion time. Within the number of the samples in this study there was no difference between the disinfecting ability of 0.5% sodium hypochlorite and 2% glutaraldehyde. Key words: Heat-cure acrylic resin, Disinfectant material, Sodium hypochlorite, Glutaraldehyde, Streptococcus viridance, Bacillus subtilis. # Corresponding Author: Ebadian@mui.ac.ir Journal of Mashhad Dental School 2007; 31(3): 217-22. چكيده مقدمه: با توجه به اهميت ضدعفونينمودن پروتز تعيين يك ماده ضدعفوني كننده مناسب و مدت زمان لازم و مو ثر براي فرآيند ضدعفوني ضروري است. هدف از انجام اين مطالعه تعيين اثر ضدعفونيكنندگي هيپوكلريت سديم %0/5 و گلوتارآلدي يد %2 بر رزين آكريلي گرماسخت آلوده به دو نوع باكتري بود. مواد و روشها: در اين مطالعة تجربي آزمايشگاهي 90 نمونه آكريل آكروپارس به ابعاد 17mm 6 ساخته و استريل شدند. 2 نمونه به عنوان كنترل منفي و بقيه نمونهها به دو گروه تقسيم شدند. يك گروه در سوسپانسيون باكتريايي استرپتوكوك ويريدانس و ديگري در سوسپانسيون حاوي باسيلوس سابتيليس قرار گرفت. از هر گروه 2 نمونه به عنوان كنترل مثبت انتخاب گرديد. هر گروه به دو زيرگروه تقسيم كه يك زير گروه در محلول هيپوكلريت سديم %0/5 و ديگري در محلول گلوتارآلدي يد %2 غوطهور گرديد. در زمانهاي 30 دقيقه 2 و 4 ساعت از هر گروه 7 نمونه انتخاب و هر نمونه به لوله آزمايش حاوي (Brain-Heart Infusion) BHI منتقل شد و پس از 24 ساعت كدورت آن بررسي گرديد. جهت اطمينان از صحت نتايج از تمام محيطهاي كشت مايع به محيط Blood agar هم منتقل شد. از تستهاي τb كندال و آزمون دقيق فيشر براي تجزيه تحليل دادهها استفاده شد. E-mail: Ebadian@mui.ac.ir --------------------------------------------------- # مولف مسو ول آدرس : اصفهان دانشكده دندانپزشكي گروه پروتزهاي دنداني تلفن: 09133109580
218 بررسي تاثير ضدعفوني كنندگي دو ماده هيپو كلريت سديم... (دكتر بهناز عباديان و...) يافتهها: مقايسه سه زمان در مورد نمونههاي آلوده به باسيلوس سابتيليس در محلول هيپوكلريت سديم (0/032=P) و گلوتار آلدي يد (0/014=P) تفاوت معنيداري نشان داد. در مورد نمونه هاي آلوده به استرپتوكوك ويريدانس به دليل منفي بودن نتايج در هر دو محلول محاسبه انجام نشد. مقايسه سه زمان در مجموع نمونهها در محلول هيپوكلريت تفاوت معنيداري نداشت (0/057=P) ولي اين تفاوت در محلول گلوتارآلدي يد معنيدار بود (0/021=P). تفاوت تا ثير ضدعفونيكنندگي دو محلول در زمان 30 دقيقه (1= P) و 2 ساعت (0/266=P) معنيدار نبود. نتيجهگيري: براساس يافتهها هر دو محلول استرپتوكوك ويريدانس را در زمان 30 دقيقه و باسيلوس سابتيليس را در زمان 4 ساعت از بين بردند. با توجه به شرايط موجود بين قدرت ضدعفونيكنندگي در هر زمان بين دو محلول هيپوكلريت سديم %0/5 و گلوتارآلدي يد %2 تفاوتي وجود ندارد. واژههاي كليدي: آكريل گرماسخت مواد ضدعفوني كننده هيپوكلريت سديم گلوتارآلدي يد استرپتوكوك ويريدانس باسيلوس سابتيليس. مجله دانشكده دندانپزشكي مشهد / سال 1386 جلد / 31 شماره 217-22. : 3 مقدمه پروتزهاي دنداني به دليل تماس با ابزار افراد و مكانهاي مختلف از احتمال آلودگي بالايي برخوردارند و در عين حال جلوگيري از آلودگي متقاطع و ضدعفوني نمودن آنها عملي بسيار اساسي است. ميكروارگانيسمهاي متعددي با پاتوژنسيتة متفاوت از پروتزهاي دنداني كشت شده است كه قادرند بيماريهايي مثل ذاتالريه ورم ملتحمه و مننژيت ايجاد ) و 2 (1 نمايند. روشهاي فيزيكي به اندازه تميز كردن شيمايي در كاهش ) و 4 (3 تعداد ميكروارگانيسمهاي آلودهكننده دنچر مو ثر نيست. غوطهوري دنچر در يك ماده ضدعفونيكننده مناسب به مدت كافي براي ضدعفوني يا استريل نمودن روشي آسان و مو ثر است ولي بعضي از محلولها در خصوصيات فيزيكي و مكانيكي رزينها تغييراتي ايجاد مينمايند. مطالعات نشان داده اند كه غوطه وري در محلول هايي مثل هيپوكلريت سديم %1 كلرهگزيدين %4 و سديم پربورات مي تواند سختي (5) سطحي رزين هاي آكريلي را كاهش دهد. در حالي كه ادعا شده است غوطهوري دنچر در هيپوكلريت سديم رقيق نشده به مدت 5 دقيقه ميتواند انواع ميكروارگانيسمها از جمله ) و 7 (6 باكتريهاي اسپوردار و كانديداآلبيكانس را از بين ببرد. براي از بين بردن ويروس ايدز و هپاتيت حداقل 15 دقيقه غوطهوري در هيپوكلريت سديم يا گلوتارآلدي يد پيشنهاد شده (8) است. با توجه به نوع آلودگي باكتريايي و نوع ماده ضدعفونيكننده زمانهاي متفاوتي جهت ضدعفوني دنچرها پيشنهاد شده است. طي مطالعه اي در آلودگيهاي با استاف آري وس كانديدا آلبيكنس و اشرشياكلي هيپوكلريت سديم با غلظت %5/25 توانست پس از 4 دقيقه اين باكتريها را از بين (9) ببرد. مطالعات باكتريولوژي بر روي گوتاپركاهاي آلوده نشان داد كه هيپوكلريت سديم رقيق نشده به مدت 1 دقيقه اسپورها را از بين ميبرد ولي گلوتارآلدي يد %2 حتي پس از 10 (10) دقيقه نيز قادر به حذف اسپورها نبود. هيپوكلريت سديم رقيق شده با غلظت %0/02 در برخي موارد قادر به حذف (4) بعضي گونهها از جمله استرپتوكوك گوردوني نبوده است. با توجه به نتايج متفاوت مواد ضدعفونيكننده با غلظت و تركيبات شيميايي متفاوت و همچنين احتمال آلودگي دنچرها به انواعي از ميكروارگانيسمها كه نسبت به مواد شيميايي مقاومت متفاوتي نشان ميدهند اين مطالعه با هدف بررسي اثر ضدعفونيكننده دو ماده هيپوكلريت سديم %0/5 و گلوتارآلدي يد %2 بر رزين آكريلي گرماسخت آكروپارس آلوده به استرپتوكوك ويريدانس و باسيلوس سابتيليس انجام پذيرفت. مواد و روشها در اين مطالعه تجربي آزمايشگاهي از دو ماده ضدعفونيكننده هيپوكلريت سديم %5/25 (با رقت %0/5 - پاكشوما- ايران تهران) گلوتارآلدي يد %2 (گلوتارال-شركت بهسا-ايران-تهران) استفاده شد و اثر ضدعفونيكنندگي آنها بر آكريل گرماسخت آكروپارس (شركت مارليك-ايران-تهران) كه به دو باكتري استرپتوكوك ويريدانس و باسيلوس سابتيليس آلوده شده بودند بررسي گرديد. تعداد 90 نمونه آكريلي با استفاده از مولدي به قطر 17mm و ارتفاع 6mm ساخته شد. جهت ساخت نمونههاي آكريلي در قسمت تحتاني مفل گچ سفيد (پارس دندان- تهران) ريخته ميشد و يك اسلب
219 مجله دانشكده دندانپزشكي مشهد / سال / 1386 جلد / 31 شماره 3 شيشهاي در قسمت تحتاني روي گچ قرار ميگرفت پس از سخت شدن گچ و كاربرد فاصله انداز (بيوفيلم) روي گچ مولدهاي فلزي با ابعاد ذكر شده روي سطح شيشه چسبانده ميشد سپس اسلب شيشهاي ديگري روي مولدها قرار ميگرفت و گچ نيمه فوقاني (مولد استون تيپ III پارس دندان-تهران) ريخته ميشد به نحوي كه گچ فقط دور تا دور مولدهاي فلزي را ميگرفت. پس از سخت شدن گچ دوم در حالي كه اسلب شيشهاي در جاي خود قرار داشت گچ مرحله سوم ريخته و در مفل بسته ميشد و تحت فشار قرار ميگرفت تا گچ سخت شود. به اين طريق نمونه هاي آكريلي در قسمت تحتاني و فوقاني توسط اسلب هاي شيشه اي محصور شده بودند. هدف از انجام اين نوع مفل گذاري به دست آوردن نمونههاي آكريلي كاملا صيقلي شده بدون نياز به پرداخت بود. سپس خمير آكريل آماده و درون مولدها قرار ميگرفت و پس از انجام مراحل آكريلگذاري نمونه ها در دستگاه پخت 70 C به مدت 9 ساعت در دماي (Kavoc WL type 5518) پخته ميشدند. نمونهها توسط اتوكلاو (10423: No (Russian استريل شدند. سپس 2 عدد از نمونهها به عنوان كنترل منفي به محيط كشت (E.Merk, 64271 Darmstadt Germany) BHI منتقل و پس از 24 ساعت انكوباسيون در دماي 37 C از نظر كدورت بررسي شد تا از صحت استريليزاسيون اطمينان حاصل شود. 88 نمونه باقيمانده در شرايط يكسان به دو زيرگروه تقسيم شدند. يك گروه در سوسپانسيون ميكروبي حاوي استرپتوكوك ويريدانس و گروه ديگر در سوسپانسيون حاوي باسيلوس سابتيليس غوطهور شدند پس از 5 دقيقه نمونهها از سوسپانسيون خارج و با آب مقطر استريل شستشو شدند. سپس روي گاز خشك استريل قرار گرفتند. براي اطمينان از آلودگي نمونهها از هر گروه 2 نمونه به عنوان كنترل مثبت به محيط كشت BHI منتقل شد و پس از 24 ساعت انكوباسيون در دماي 37 C از نظر كدورت بررسي شدند. سپس هر گروه مجددا به دو زيرگروه 21 تايي تقسيم و در ظرف حاوي هيپوكلريت سديم %0/5 و ديگري در ظرف حاوي گلوتارآلدي يد %2 غوطهور و درب ظرف بسته شد. در زمانهاي 30 دقيقه 2 ساعت و 4 ساعت از هر زيرگروه 7 نمونه جدا شده با آب مقطر شستشو داده ميشد و روي گاز خشك استريل رطوبت آن گرفته ميشد سپس هر نمونه در لوله آزمايش حاوي 10cc محيط كشت BHI قرار گرفته و درب لوله بسته ميشد. لولهها در انكوباتور 37 C به مدت 24 ساعت نگهداري و نتايج از نظر كدورت بررسي و ثبت ميگرديد. كدورت محيط در مقايسه با شفافيت محيط كشت كنترل (نمونه شاهد) نشاندهنده وجود ميكروب و بيانگر عدم ضدعفونيشدن نمونه بود. به منظور اطمينان از صحت نتايج محيط مايع از تمام محيطهاي كشت BHI نمونهاي به محيط جامد Blood agar Germany) (E. Merk, 64271 Darmstadt نيز برده شد. اين عمل توسط لوپ در مجاورت شعله و با رعايت اصول استريليزاسيون انجام شد محيطهاي جامد در دماي 37 C انكوباتور به مدت 24 ساعت نگهداري و نتايج ثبت شد. مشاهده كلونيها روي خط كشت نشانه وجود ميكروب و عدم رشد نشانه ضدعفوني شدن نمونه آكريلي بود. به منظور تجزيه و تحليل دادهها از آزمونهاي آماري τb كندال و Fisher exact test استفاده شد. يافتهها نتايج اين مطالعه به صورت رشد (+) يا عدم رشد (-) دو باكتري استرپتوكوك ويريدانس و باسيلوس سابتيليس در محيط كشت پس از آنكه نمونههاي آكريلي به مدت 30 دقيقه 2 ساعت و 4 ساعت در محلول هيپوكلريت سديم %0/5 و گلوتارآلدي يد %2 غوطهور بودند ثبت شد كدورت يا عدم كدورت محيط كشت BHI در ابتدا با محيط كشت كنترل مقايسه سپس نتايج در محيط كشت Blood agar تا ييد شد. لولههاي حاوي نمونههاي كنترل منفي از نظر شفافيت مشابه لوله شاهد بود بنابراين نتيجه كشت آنها منفي بود و 4 نمونه كنترل مثبت كدورت قابل توجهي نشان دادند و كشت آنان مثبت بود. جدول 1 تا ثير دو ماده ضدعفونيكننده را بر نمونههاي آلوده نشان ميدهد. با توجه به آزمون يافتهها به تفكيك زمانها در 30 دقيقه 2
220 بررسي تاثير ضدعفوني كنندگي دو ماده هيپو كلريت سديم... (دكتر بهناز عباديان و...) ساعت و 4 ساعت بدون در نظر گرفتن نوع باكتري اختلاف آماري معنيداري بين دو ماده وجود نداشت. همچنين بدون در نظر گرفتن زمان و نوع باكتري دو ماده به لحاظ خاصيت ضدعفوني نمودن اختلافي نشان ندادند. به تفكيك در فواصل زماني 30 دقيقه و 2 ساعت و 4 ساعت دو ماده ضدعفوني براي از بين بردن استرپتوكوك و همچنين باسيلوس سابتيليس تفاوت معنيداري نداشتند. در فاصله زماني 30 دقيقه و 2 ساعت تا ثير ماده ضدعفونيكننده هيپوكلريت سديم بر دو باكتري اختلاف آماري معنيداري نشان نداد ولي به مرز معنيداري نزديك بود (0/07=P) و در زمان 4 ساعت هيچ اختلافي ديده نشد. در فاصله زماني 30 دقيقه ماده گلوتارآلدي يد %2 جهت ضدعفوني كردن دو باكتري اختلافي نشان نداد (0/07=P). در زمانهاي 2 ساعت و 4 ساعت نيز براي ضدعفوني كردن دو باكتري توسط گلوتارآلدي يد تفاوتي وجود نداشت. بدون در نظر گرفتن ماده ضدعفونيكننده در زمان 30 دقيقه بين دو باكتري به لحاظ ضدعفوني شدن اختلاف معنيداري وجود داشت (0/002=P). در زمان 2 ساعت نيز اين اختلاف بين دو باكتري معنيدار بود (0/04=P) ولي در زمان 4 ساعت اختلافي وجود نداشت. در مجموع بدون در نظر گرفتن ماده ضدعفوني و زمان دو باكتري تفاوت معنيداري در استريل شدن نشان دادند.(P=0/001) در مقايسه بين سه زمان بدون لحاظ كردن نوع محلول و نوع باكتري اختلاف معنيداري وجود داشت (0/01=P). بين زمان 30 دقيقه و 2 ساعت اختلاف معنيدار نبود ولي بين 30 دقيقه و 4 ساعت (0/002=P) و بين 2 ساعت و 4 ساعت (0/02=P) اختلاف آماري معنيداري وجود داشت. جدول : 1 تا ثير ضدعفوني كنندگي هيپوكلريت سديم %0/5 و گلوتارآلدي يد %2 بر نمونه هاي آكريلي مورد آزمايش آلوده به هرگونه باكتري نوع باكتري ماده ضدعفوني كننده زمان 30 دقيقه مثبت منفي زمان 2 ساعت مثبت منفي زمان 4 ساعت مثبت منفي 7 0 7 0 7 0 هيپوكلريت سديم %0/5 % 100 %0 %100 %0 %100 %0 استرپتوكوك 7 0 7 0 7 0 ويريدانس گلوتارآلدي يد %2 %100 %0 %100 %0 %100 %0 7 0 3 4 3 4 هيپوكلريت سديم %0/5 % 100 %0 %42/8 %57/1 %42/8 %57/1 باسيلوس 7 0 6 1 3 4 سابتيليس گلوتارآلدي يد %2 %100 %0 %85/7 %14/3 %42/8 %57/1 بحث طي روند ضدعفوني دنچرهاي آكريليك علاوه بر حذف ميكروارگانيسمهاي پاتوژن حفظ خواص مكانيكي ماده نيز مدنظر است. در مطالعه حاضر سعي شد تا ثير سه عامل زمان نوع ماده ضدعفوني و نوع ميكروارگانيسم به طور همزمان در طي روند ضدعفوني نمودن نمونههاي آكريلي بررسي شود. نتايج نشان داد كه نمونههاي آلوده به باكتري استرپتوكوك ويريدانس در هر دو محلول در زمان 30 دقيقه و نمونههاي آلوده به باسيل سابتيليس در هر دو محلول در زمان 4 ساعت استريل شدند. اين تفاوت با توجه به اينكه باسيلوس سابتيليس يك باكتري اسپوردار است و اسپور باكتريها در برابر مواد ضدعفونيكننده بسيار مقاومند قابل توجيه است. تفاوت زمان
221 مجله دانشكده دندانپزشكي مشهد / سال / 1386 جلد / 31 شماره 3 در مورد نمونههاي آلوده به باسيلوس سابتيليس در هر دو محلول ضدعفونيكننده معني دار بود. بنابراين ميتوان گفت اف زايش زم ان غوط هوري در ه ر ي ك از دو محل ول در ضدعفوني شدن تعداد بيشتري از نمونههاي آلوده به باسيلوس سابتيليس مو ثر است. تحت شرايط اين مطالعه و با توجه به تعداد نمونه موجود تفاوتي بين خاصيت ضدعفونيكنندگي دو محلول براي از بين بردن باسيل سابتيليس وجود نداشت در نتيجه نميتوان يكي از دو محلول را براي ضدعفونيكردن اين رزين آكريلي آلوده به اين باكتري بر ديگري ارجح دانست. Henderson از هيپوكلريت %5/25 براي ضدعفوني نمودن نمونههاي آكريلي استفاده كرده بود ولي نتايج اين دو مطالعه (11) در اين خصوص مشابهت داشت. در اين مطالعه نمونههاي آلوده به باسيلوس سابتيليس پس از 4 ساعت كاملا از بين رفتند در حالي كه براي حذف كامل اسپور باسيلوس سابتيليس توسط گلوترآلدي يد زمان 10 ساعت غوطهوري نيز عنوان شده (12) بود. البته در اين مطالعه از هر دو فرم رويشي و اسپور باكتري به صورت تو ام استفاده شد در حالي كه در مطالعات قبلي از اسپور خالص استفاده شده بود و همين مسي له ميتواند دليلي بر تفاوت زمان حذف كامل اين باكتري باشد. Rudd و همكارانش پروتزهاي آكريلي آلوده به ميكروارگانيسمهاي استافيلوكوك آري وس باسيلوس سابتيليس (هر دو شكل رويشي و اسپور) كانديدا آلبيكانس سودوموناس آي روژينوزا و استرپتوكوك نوع D را پس از 5 دقيقه غوطهوري در هيپوكلريت سديم %5/25 استريل (7) نمودند. تفاوت در زمان مورد نياز براي ضدعفوني شدن با مطالعه حاضر ميتواند به دليل تفاوت در غلظت ماده ضدعفونيكننده و همچنين روش كار باشد در مطالعه حاضر نمونهها به روش فيزيكي تميز نشدند و فقط با آب مقطر استريل شستشو و در محلول ضدعفوني كننده قرار گرفتند. Sequeira و همكارانش اعلام كردند گوتاپركاهاي آلوده به اسپور باسيلوس سابتيليس پس از 1 دقيقه غوطهوري در هيپوكلريت سديم %5/25 استريل مي شوند ولي در محلول گلوتارآلدي يد %2 حتي پس از 10 دقيقه نيز ضدعفوني (10) نميشوند. تفاوت واضح بين مواد مورد استفاده مطالعه فوق با مطالعه حاضر و تخلخل ذاتي مواد آكريلي و سطح وسيعتر نمونههاي آكريلي نسبت به گوتا و همچنين تفاوت غلظت هيپوكلريت سديم مورد استفاده ميتواند دليل وجود تفاوت در زمان ضدعفونيكنندگي مواد فوق باشد. Dychala اعلام نمود 5 دقيقه غوطهوري دنچرهاي آلوده در هيپوكلريت %5/25 براي ضدعفوني شدن آنها كافي (13) است. همچنين Chau زمان 10 دقيقه را براي ضدعفوني نمودن نمونههاي آكريلي با همين غلظت هيپوكلريت سديم (14) كافي دانست. علت تفاوت زمان ضدعفونيكنندگي با مطالعه حاضر تفاوت در نوع ميكروارگانيسمها و همچنين روش كار ميباشد. Barnabe و همكاران از هيپوكلريت سديم %0/05 پس از تميزكردن مكانيكي دنچرها با صابون روغن نارگيل به مدت 15 روز هر روز 10 دقيقه استفاده كردند و اعلام نمودند تعداد كانديدا آلبيكانس كاهش نيافت و تعداد استرپتوكوك (15) موتانس نيز خيلي كاهش نيافت. در اين مورد غلظت بسيار پايين هيپوكلريت سديم و زمان كمتر غوطهوري ميتواند دليل حصول اين نتايج باشد. با توجه به تفاوت روش و غلظت ماده نتايج با مطالعه حاضر متفاوت است. در مقايسه تحقيق حاضر با كليه موارد فوق تفاوت در نوع آكريل را نيز بايد مدنظر داشت. احتمالا تفاوت در ساختار دانههاي پليمر خصوصيات متفاوت سطحي ميتواند نتايج متفاوتي ايجاد نمايد. از آنجا كه آكريل آكروپارس تا زمان 30 دقيقه در اثر غوطهوري در هر يك از دو محلول ذكر شده (16) دچار خشونت سطحي نميشود زمان 30 دقيقه به عنوان اولين زمان سنجش اثر ضدعفونيكنندگي ماده در نظر گرفته شد. با توجه به نتايج به دست آمده رزين آكريلي گرماسخت آكروپارس قبل از ايجاد خشونت سطحي در آن توسط محلولهاي هيپوكلريت سديم %0/5 و گلوتارآلدي يد %2 حداقل در مورد يكي از باكتريهاي مورد مطالعه ضدعفوني نميشود. با توجه به اين كه باسيلوس سابتيليس يك باكتري اسپوردار و بسيار مقاوم است ميتوان پيشبيني نمود كه زمان 4 ساعت براي ضدعفوني نمودن گونههاي ديگر باكتري نيز كافي باشد.
222 بررسي تاثير ضدعفوني كنندگي دو ماده هيپو كلريت سديم... (دكتر بهناز عباديان و...) نتيجهگيري با توجه به محدوديتهاي اين مطالعه و نتايج به دست آمده ميتوان نتيجه گرفت كه: - 1 هر دو ماده ضدعفوني كننده در زمان 30 دقيقه قادر به حذف كامل استرپتوكوك ويريدانس هستند البته احتمال دارد در زمان كوتاهتري نيز اين باكتري را از بين ببرند ولي در اين مطالعه زمانهاي كوتاهتر آزمون نشدند. - 2 دو ماده تا قبل از 4 ساعت قادر به از بين بردن باسيلوس سابتيليس (به هر دو شكل رويشي و اسپور) نشدند البته با توجه به نحوه آزمون كه از روش تميز كردن فيزيكي استفاده نشده بود. در نتيجه چنانچه حذف اين نوع باكتري يا گونههاي مقاوم مشابه ضروري باشد زمان غوطهوري در محلولهاي ذكر شده را بايد افزايش داد. در اين مطالعه زمان 4 ساعت براي حذف باسيلوس سابتيليس لازم بود. - 3 با توجه به مطالعات قبلي كه نشان ميداد غوطهوري آكريل آكروپارس بيش از 30 دقيقه در اين دو محلول خشونت سطحي واضحي ايجاد مينمايد لذا چنانچه غوطهوري بيشتري مدنظر باشد بهتر است از اين نوع آكريل براي ساخت دنچر استفاده نشود. 1. Powell GL, Runnells RD, Saxon BA, Whisenant BK. The presence and identification of organisms transmitted to dental laboratories. J Prosthet Dent 1990; 64(2): 235-7. 2. Pavarina AC, Pizzolitto AC, Machado AL, Vergani CE, Giampaolo ET. An infection control protocol: effectiveness of immersion solution to reduce the microbial growth on dental prostheses. J Oral Rehabil 2003; 30: 532-6. 3. Kulak Y, Arikan A, Kazazoglu E. Existence of candida albicans and microorganisms in denture stomatitis patients. J Oral Rehabil 1997; 24(10): 788-90. 4. Webb BC, Thomas CJ, Willcox MDP. Effectivness of two methods of denture sterilization. J Oral Rehabil 1998; 26(6): 416-23. 5. Pavarina AC, Vergani CE, Machado AL, Giampaolo ET, Teraoka MT. The effect of disinfectant solutions on the hardness of acrylic resin denture teeth. J Oral Rehabil 2003; 55: 749-52. 6. Dychala GR. Disinfection, sterilization and preservation, 5 th ed. Philadelphia: Lea and Febiger; 1991. P. 133. 7. Rudd RW, Senia ES, Mccleskey FK, Adams EDJR. Sterilization of complete denture with sodium hypochlorite. J Prosthet Dent 1984; 51(3): 318-21. 8. Davis DR, Knapp JF. The significance of AIDS to dentists and dental practice. J Prosthet Dent 1984; 52: 736-8. 9. Bell JA, Brockmann SL, Feil P, Sackuvich DA. The effectiveness of two disinfectants on denture base acrylic resin with an organic load. J Prosthet Dent 1989; 61(5): 580-3. 10. Siqueira Jr JF, Pereira da Silva CHF, Cerqueira MDO, Lopes HP, de Uzeda M. Effectiveness of four chemical solutions in eliminating Bacillus subtilis spores on gutta-percha cones. Endod Dent Traumatol 1998; 14: 124-6. 11. Henderson CW, Schwartz RS, Herbold ET, Mayhew RB. Evaluation of the barrier system, an infection control system for the dental laboratory. J Prosthet Dent 1987; 58(4): 517-21. 12. Boucher RM. Prostentiated 1, 5 Pentanedial, a breakthrough in chemical sterilizing and disinfecting technology. Am J Hosp Pharm 1974; 31(6): 546-57. 13. Jagger DC, Harrison A. Denture cleansing- the best approach. Br Dent J 1995; 178: 413-7. 14. Chau VB, Saunders TR, Pimsler M, Elfring DR. In-depth disinfection of acrylic resins. J Prosthet Dent 1995; 74(3): 309-13. 15. Barnabe W, De mendoca neto T, Pimenta FC, Pegoraro LF, Scolaro JM. Efficacy of sodium hypochlorite and coconut soap used as disinfecting agents in the reduction of denture stomatitis, Streptococcus mutans and candida albicans. J Oral Rehabil 2004; 31(5): 453-9. 16. خاني زاده توكل. استاد راهنما: بهناز عباديان. بررسي مقايسه اي تاثير مواد ضد عفوني كننده هيپوكلريت سديم %0/5 و گلوترآلدييد %2 بر تخلخل منابع (خشونت) سطحي آكريل هاي مليودنت و آكروپارس. مقطع دكتراي دندانپزشكي شماره 82063 دانشكده دندانپزشكي دانشگاه علوم پزشكي اصفهان.1382-1383