آ* ه ب فصلنامه گياهان دارويي BALB/c تا ثير فرآورده MS14 بر هماتوپوي ز و سلولهاي خوني در موش تاريخ دريافت: 89/6/20 چكيده 5 4 3 2 1 مرضيه اقتداردوست رويا ياراي ي * رضا صداقت محسن ناصري 1- كارشناسي ارشد بيولوژي سلولي و مولكولي مركز تحقيقاتي تنظيم پاسخهاي ايمني دانشگاه شاهد تهران 2- دانشيار گروه ايمونولوژي دانشكده پزشكي دانشگاه شاهد تهران 3- مركز تحقيقات گياهان دارويي دانشگاه شاهد تهران 4- استاديار گروه علوم تشريح و پاتولوژي دانشكده پزشكي دانشگاه شاهد تهران 5- دانشيار گروه فارماكولوژي و گروه طب سنتي دانشكده پزشكي دانشگاه شاهد تهران درس مكاتبه: تهران بلوار كشاورز خيابان برادران شهيد عبدااللهزاده دانشكده پزشكي دانشگاه شاهد گروه ايمنولوژي تلفن: 88964792 داخلي 239 پست الكترونيك: ryaraee@yahoo.com مقدمه: هماتوپوي ز روندي است كه در طي آن سلولهاي خوني با عملكردهاي مختلف در مغز استخوان توليد ميشوند. تاريخ تصويب: 90/2/24 هدف: اين تحقيق به منظور بررسي اثر فرآورده MS14 به عنوان يك ايمنومدولاتور كه منشاء طبيعي (گياهي و دريايي) دارد بر روند خونسازي انجام شده است. روش بررسي: 8 راس موش BALB/c ماده با سن - 6 8 هفته انتخاب به دو گروه كنترل (دريافتكننده سرم فيزيولوژي) و MS14 (دريافت كننده 100 ميليگرم بر گيلوگرم (MS14 تقسيم شد. مدت زمان تجويز 5 روز و سپس موشها بيهوش و كشته شدند از خون محيطي آنها اسمير تهيه شد و سلولهاي مغز استخوان آنها شمارش و براي 48 ساعت كشت داده شد. به نيمي از چاهكهاي كشت سلولهاي مغزاستخوان فاكتور رشد اريتروي يدي (اريتروپوي تين (EPO افزوده شد. نتايج: پنج روز تجويز فرآورده MS14 با دوز 100 ميليگرم بر كيلوگرم موجب افزايش درصد گلبولهاي قرمز مغز استخوان موشها (حدود 2 برابر) شد. همچنين كلنيهاي اريتروسيتي در كشت سلولهاي مغز استخوان نيز افزايشي حدود 2 برابر را نشان ميداد به اين ترتيب كه ميانگين تعداد كلنيها از حدود 7 در گروه كنترل به حدود 14 در گروه دارو رسيد و در حضور اريتروپوي تين از 23 13 كلني رسيد. اين فرآورده موجب افزايش درصد نوتروفيلها (حدود 60 درصد افزايش نسبت به كنترل) در خون محيطي شد. نتيجهگيري: با توجه به اثر افزايشي مشاهده شده داروي MS14 بر تعداد كلنيهاي اريتروسيتي و درصد گلبولهاي قرمز خون محيطي ميتوان اينطور نتيجهگيري كرد كه فرآورده فوق در شرايط به كاررفته نه تنها موجب وقفه در روند خونسازي نميشود بلكه اين فعاليت را افزايش ميدهد. گلواژگان: MS14 خونسازي (هماتوپوي ز) لكوسيتهاي خون اريتروپوي تين كشت مغز استخوان 105 سال يازدهم دوره دوم شماره مسلسل چهل و دوم بهار 1391
تا ثير فرآورده MS14 بر... مقدمه روزانه در بدن انسان ميلياردها گلبول سفيد و قرمز و پلاكت جهت جايگزيني با سلولهاي خوني كه در روند تبديلات (Turnover) طبيعي سلول بيماري يا ضربه از دست ميروند توليد ميشود. توليد اين سلولها در زمان عفونت و خونريزي توسط ترشح سايتوكاين از سيستم ايمني افزايش مييابد [1] و با از بين رفتن عامل استرس دوباره به حالت طبيعي خود بر ميگردد. اين روند توليد سلول خوني و تعادل آن را هماتوپوي ز گويند [2]. ابقاء اين سيستم نيازمند سلولهاي بنيادي خونساز در مغز استخوان است كه به تبديل شدن به سلولهاي پيشساز (Progenitor) متعهد شدهاند روند [3]. تكثير و تمايز سلولهاي مختلف خوني از پيشسازهاي خود در شرايط آزمايشگاهي با تكثير سلولهاي مغز استخوان و استفاده از فاكتورهاي رشد مختص هر رده سلولي قابل بررسي و مطالعه است [4]. اريتروپوي تين (يك هورمون گليكوپروتي يني با وزن مولكولي - 34 40 كيلودالتون) فاكتور رشد اجباري براي نمو اريتروي يدهاست و در شرايط in vitro نيز براي همين منظور بايد به محيط كشت افزوده شود [5]. فرآورده گياهي دريايي MS14 حاوي 90 درصد شاه ميگو prawn) (King (از خانواده سختپوستان) 5 درصد كرفس وحشي graveolens) (Apium و 5 درصد هوفاريقون perforatum) (Hypericum يا علفچاي ميباشد كه با فرمولاسيون خاص در گروه فارماكولوژي دانشكده پزشكي دانشگاه شاهد تهيه شده است [6]. نتايج مطالعات نشان ميدهد كه اين فرآورده اثر توكسيكي بر سلولها نداشته و جزء مواد غيرسمي و خوراكي طبقهبندي ميشود [7 8]. در بررسيهاي صورت گرفته در گروه ايمنولوژي دانشكده پزشكي دانشگاه شاهد MS14 موجب كاهش برخي پاسخهاي ايمني (از جمله پاسخ هومورال اوليه) شده بود [9] و لذا به نظر ميرسد بخشي از خواص آن از طريق تا ثير بر سيستم ايمني باشد (اثر ايمونومدولاتوري) ولي در مورد اثر اين فرآورده بر خونسازي تا به حال مطالعهاي انجام نشده است. از آنجا كه اين فرآورده براي استفاده در بيماران مبتلا به مالتيپل اسكلروز پيشنهاد شده است و برخي فرآوردههاي دارويي استفاده شده جهت درمان اين بيماران ممكن است باعث بروز كمخوني در بيمار شوند [10 11]. همچنين يكي از مكانيسمهاي مهم دخيل در تنظيم روند خونسازي بدن سايتوكاينهاي ترشح شده از سلولهاي سيستم ايمني مانند لنفوسيت T فعال شده و ماكروفاژها ميباشد [4] و تحقيقات نشان داده است كه بين سيستم ايمني و روند خونسازي بدن رابطه تنگاتنگي وجود دارد [1] و با توجه به اثرات متنوع فرآورده MS14 بر سيستم ايمني بررسي تا ثير آن بر روند خونسازي در داخل بدن موجود زنده ضروري به نظر ميرسيد. از اين رو در مطالعه حاضر اثر تجويز خوراكي فرآورده MS14 بر ميزان سلولهاي خوني و همچنين خونسازي سلولهاي مغزاستخوان موش BALB/c در شرايط in vivo مورد بررسي قرار گرفت. مواد و روشها حيوان آزمايشگاهي 8 راس موش BALB/c ماده در گروه سني - 6 8 هفته با محدوده وزني - 22 28 گرم از آزمايشگاه حيوانات دانشكده پزشكي دانشگاه شاهد تهيه شد. موشها به دقت وزن شدند و به طور تصادفي در دو گروه MS14 و كنترل تقسيم شدند و هر گروه در قفسي جداگانه و تحت شرايط استاندارد آب و غذا و دما و نور نگهداري شدند. فرآورده MS14 پودر داروي MS14 با توجه به وزن موشها و دوز مورد نظر (100 ميليگرم بر كيلوگرم) براي گروه MS14 وزن و در سرم فيزيولوژي حل شد. طي 5 روز متوالي به هر موش در گروه دارو دوز فوق در حجم 100 ميكروليتر و به گروه كنترل همين مقدار سرم فيزيولوژي به وسيله لوله تغذيه كننده (فيدينگ تيوب) خورانده شد. 106
اقتداردوست و همكاران كشتن حيوان و تهيه اسمير خون روز ششم 24 ساعت بعد از آخرين تجويز با توجه به قوانين كار با حيوان مصوب كميته اخلاق پزشكي دانشكده پزشكي دانشگاه شاهد موشها به وسيله دي اتيل اتر در حجم زياد ابتدا بيهوش و سپس كشته شدند. سطح شكمي موشها استريل و با قيچي باز شد بعد از نمايان شدن قلب به آرامي به كمك سرنگ مقداري خون از قلب گرفته و سريعا اسمير نازك از آن جهت شمارش افتراقي لكوسيتهاي خون محيطي تهيه شد. بعد از فيكس كردن سلولها با شعله به روش رايت گيمسا رنگآميزي و با ميكروسكوپ نوري شمارش افتراقي صورت گرفت. آمادهسازي فمور جداسازي سلولهاي مغز استخوان و كشت سلولها استخوان فمور كه منبع معمول سلولهاي مغز استخوان است در شرايط كاملا استريل از حيوان جدا بافت ماهيچه اطراف آن كاملا برداشته شد. مفاصل دو انتهاي استخوان ران به دقت توسط قيچي استريل جدا شد. استريل بودن مواد و لوازم در اين مرحله از اهميت ويژهاي برخوردار است. به وسيله سرنگ استريل 2 ميليليتر محيط Gibco- ) IMDM (USA به درون حفره استخواني تزريق شد و با اين كار سلولهاي موجود در مغز استخوان جدا شد. سلولها در دور 40 rpm يك دقيقه سانتريفيوژ شد تا خردههاي استخواني احتمالي تهنشين و از سلولها جدا شوند. سوسپانسيون سلولي حاصل به وسيله لام ني وبار شمارش (بدون در نظر گرفتن گلبولهاي قرمز) و به ميزان 10 7 5 سلول در محيط كشت 10% (Gibco-USA) FBS حاوي 20 درصد IMDM (Sigma- USA) BSA 0/8 درصد متيل سلولز USA) (Sigma - به حجم نهايي 1000 ميكروليتر در پليت 24 خانه Denmark) (Nunc- كشت داده شد. جهت بررسي اثر فاكتور رشد بر رده اريتروي يد به نيمي از نمونهها در هر دو گروه كنترل و دارو اريتروپوي تين R&D System- ) EPO (USA با غلظت نهايي 20 نانوگرم بر ميليليتر اضافه شد. پليتها 48 ساعت در دماي 37 درجه سانتيگراد با 5 درصد CO 2 انكوبه شدند [12 13]. جهت اطمينان از صحت نتايج كل آزمايشها دوبار تكرار شد. شمارش كلني - بعد از گذشت 48 ساعت از كشت سلولهاي به دست آمده از مغز استخوان موشها كلنيهاي حاصل توسط ميكروسكوپ اينورت به طور كامل در هر چاهك شمارش شد (همراه با تهيه عكس) و تعداد كلنيهاي ايجاد شده به عنوان معياري از هماتوپوي ز محسوب كلنيهاي اريتروي يدي سريع ايجاد شده و تا شد. 48 ساعت دوام دارند در حالي كه ساير كلنيها با تا خير بيشتري ايجاد شده و از نظر شكل ظاهري نيز با يكديگر متفاوتند [13]. آناليز آماري نتايج به دست آمده در هر مرحله از آزمايش توسط آزمون آماري تي استيودنت (T-TSET) ارزيابي شد و 0/05>p به عنوان سطح اختلاف معنيدار در نظر گرفته شد. نتايج تا ثير داروي MS14 با دوز 100 ميليگرم بر كيلوگرم بر در صد گلبولهاي قرمز مغز استخوان موش در هنگام شمارش سلولهاي مغز استخوان جهت كشت فراوان بودن گلبولهاي قرمز در گروه MS14 مشهود بود و تعداد گلبولهاي قرمز نيز در هر دو گروه كنترل و دارو شمارش شد و درصد گلبولهاي قرمز نسبت به كل سلولهاي شمارش شده (اعم از لكوسيتها و اريتروسيتها) تعيين و مشاهده شد كه ميانگين اين سلولها در موشهاي دريافت كننده دارو به طور معنيداري افزايش يافته است ) زا ± 5 27 درصد به ± 6 58 درصد.(p<0/007 نتايج آماري در نمودار شماره 1 ديده ميشود. 107 فصلنامه گياهان دارويي سال يازدهم دوره دوم شماره مسلسل چهل و دوم بهار 1391
تا ثير فرآورده MS14 بر... زا زا نمودار شماره 1- درصد گلبولهاي قرمز موجود در مغز استخوان در دو گروه كنترل و دارو. داروي MS14 موجب افزايش درصد گلبولهاي قرمز مغز استخوان موشهاي دريافت كننده دارو در شمارش سلولهاي حاصل از مغز استخوان با لام ني وبار شده است. ميكنند. به اين ترتيب كه تعداد كلنيها كه در گروه كنترل به طور ميانگين 7 كلني در هر چاهك است در موشهايي كه MS14 مصرف كردهاند به حدود 14 كلني در هر چاهك رسيده است (حدود دو برابر افزايش 0/03>p). اين افزايش در حضور اريتروپويتين هم مشاهده ميشود يعني تعداد كلنيها از حدود 13 در گروه كنترل به بيش از 23 در گروه دارو ميرسد (حدود 1/74 برابر افزايش 0/05>p). در تصاوير شماره 1 و 2 نماي ميكروسكوپي كلنيهاي اريتروي يدي تشكيل شده در گروه كنترل و MS14 مشاهده ميشود. تا ثير فرآورده MS14 در دوز 100 ميليگرم بر كيلوگرم بر كلنيهاي اريتروسيتي در كشت سلولهاي مغز استخوان در حضور و بدون حضور محرك سلولهاي مغز استخوان هر موش در چاهكهاي متعددي كشت داده شد و در هر مورد به نيمي از چاهكها اريتروپويتين اضافه شد. بعد از گذشت 48 ساعت از كشت سلولهاي به دست آمده كلنيهاي حاصل توسط ميكروسكوپ اينورت به طور كامل در هر چاهك شمارش شد. همانطور كه انتظار ميرود حضور فاكتور رشد اريتروپوي تين (EPO) در هر دو گروه كنترل و MS14 تعداد كلنيهاي اريتروپوي زي را به ميزان معنيداري افزايش داده است مثلا در گروه كنترل بدون حضور تا ثير فرآورده MS14 بر درصد نوتروفيلها و لنفوسيتهاي خون محيطي بعد از خونگيري از قلب موش و تهيه اسمير درصد لكوسيتها با ميكروسكوپ نوري شمارش افتراقي شد. نتايج اريتروپويتين به طور ميانگين حدود 7 كلني در هر چاهك و در حضور اريتروپويتين حدود 13 كلني مشاهده ميشود - حدود 2 برابر) همين تا ثير در گروه دارو هم ديده ميشود كه تعداد كلنيها در حضور اريتروپويتين از 14 به بيش از 23 رسيده درصد MS14 گروه دريافتكننده نشان ميدهد كه است (نمودار شماره 2) كه نشاندهنده پاسخ طبيعي سلولهاي نوتروفيلهاي خون محيطي آنها افزايش ) حدود 9 درصد به 14 درصد 0/0006>p) و درصد لنفوسيتها مختصري كاهش يافته است ) 89 به 83 درصد 0/001>p). افزايش مشاهده شده درصد منوسيتها از نظر آماري معنيدار نبود. دادههاي آماري در جدول شماره 3 آورده شده است. مغز استخوان به محرك است. ميزان افزايش مشاهده شده در اثر تجويز دارو نيز در هر گروه تقريبا به اندازه تا ثير مشاهده شده از محرك اريتروپويتين است يعني سلولهاي مغز استخوان در موشهايي كه دارو دريافت كردهاند حدود 2 برابر بيشتر كلني اريتروي يدي توليد 108
اقتداردوست و همكاران نمودار شماره 2- تعداد كلنيهاي اريتروي يدي تشكيل شده در كشت 48 ساعته مغز استخوان. در كشت 48 ساعته مغزاستخوان موشها در حضور و عدم حضور محرك EPO داروي MS14 موجب افزايش كلنيهاي اريتروي يدي مغز استخوان موشهاي دريافتكننده دارو در كشت سلولهاي مغز استخوان در دو گروه دريافتكننده دارو و كنترل شده است. تصوير شماره 1- نماي ميكروسكوپي كلنيهاي اريتروي يدي كشت مغز استخوان در گروه كنترل بزرگنمايي 40 برابر. در اين نماي ميكروسكوپي در كشت مغز استخوان موشهاي گروه كنترل بعد از 48 ساعت 2 كلني اريتروي يدي قابل مشاهده است كه با فلش نشان داده شده است. تصوير شماره 2- نماي ميكروسكوپي كلنيهاي اريتروي يدي كشت مغز استخوان در گروه MS14 بزرگنمايي 40 برابر. در اين نماي ميكروسكوپي در كشت مغز استخوان موشهاي گروه دارو بعد از 48 ساعت 5 كلني اريتروي يدي قابل مشاهده است كه با فلش نشان داده شده است. 109 فصلنامه گياهان دارويي سال يازدهم دوره دوم شماره مسلسل چهل و دوم بهار 1391
تا ثير فرآورده MS14 بر... كنترل بازوفيل 0 0 p<0/05* جدول شماره 3- درصد لكوسيتهاي خون محيطي اي وزينوفيل منوسيت لنفوسيت نوتروفيل 0 /4± 0 / 24 1 /6± 0 / 24 89 /4± 0 / 98 8 /6 ± 0 / 81 0 /5± 0 / 166 2 /2± 0 / 2 83 /4± 0 / 7* 13 /9 ± 0 / 62* MS14 بحث نتايج به دست آمده در اين مطالعه حاكي ازآن است كه فرآورده MS14 با دوز 100 ميليگرم بر كيلوگرم و پنج روز تجويز خوراكي پيوسته موجب افزايش درصد گلبولهاي قرمز در مغز استخوان موشهاي BALB/c ميشود و همچنين تعداد كلنيهاي اريتروي يدي در كشت 48 ساعته سلولهاي مغز استخوان (چه در حضور و چه در غياب اريتروپويتين) در گروه دريافتكننده MS14 بيشتر است. اگر فقط افزايش گلبولهاي قرمز در خون مشاهده شود ممكن است فرض كنيم كه گلبول قرمز از منابع ذخيره خود آزاد شده است ولي افزايش تعداد كلنيها در كشت سلولهاي مغز استخوان حاكي از اين است كه اين فرآورده باعث افزايش تعداد يا فعاليت سلولهاي متعهد به رده اريتروپويتيك شده است. از آنجا كه روند خونسازي تحت كنترل هورمونها و سايتوكاينهاست اين احتمال وجود دارد كه فرآورده فوق با اثر بر سلولهاي توليدكننده اين هورمونها يا سايتوكاينها موجب افزايش فعاليت هماتوپويتيك شود يا اينكه ممكن است MS14 اثر مستقيمي بر سلولهاي خونساز داشته باشد. با توجه به مطالعات قبلي كه نشان دادهاند اين فرآورده ميتواند بر توليد سايتوكاينها در موش اثر داشته باشد (موجب افزايش سايتوكاينهاي IL-10 [14] IL-5, و يا كاهش IL-2 شود [15] و از اين طريق بر فعاليت سيستم ايمني اثر بگذارد) در اينجا احتمال اثر MS14 بر سايتوكاينهاي مو ثر در خونسازي منطقي به نظر ميرسد. البته اثبات اين نظر نياز به آزمايشهاي بيشتري درخصوص بررسي تغييرات سايتوكايني يا هورموني مهم در خونسازي مانند IL-7 IL-3, دارد. در اين مطالعه درصد لكوسيتهاي خون محيطي نيز مورد بررسي قرار گرفت و مشاهده شد كه درصد نوتروفيلهاي خون محيطي افزايش قابل توجه (حدود 60 درصد) و درصد لنفوسيتها نيز كاهش مختصر (حدود 7 درصد) دارد. از آنجا كه افزايش تعداد نوتروفيلها چشمگير است ميتواند حاكي از افزايش توليد يا افزايش آزادسازي از منابع ذخيره باشد كه هر دو مورد نيازمند بررسيهاي بيشتر است كه با توجه به عمر نسبتا كوتاه نوتروفيلها (در حدود روز) [4] در مورد كاهش مختصر مشاهده شده در لنفوسيتها ميتوان اينطور درنظر گرفت كه بيشتر از آنكه نشاندهنده كاهش مطلق تعداد باشد تحت تا ثير افزايش نوتروفيلهاست چون در اين مطالعه درصد سلولها مورد بررسي قرار گرفته است و وقتي تعداد و در نتيجه درصد يك سلول زياد شود به طور نسبي كاهشي در درصد ساير سلولها ديده ميشود ولي ممكن است تعداد مطلق آنها در ميليمتر مكعب خون تغيير معنيداري نداشته باشد لذا در مطالعات تكميلي در مورد اثر بر لنفوپوي ز اين نكته قابل توجه خواهد بود. همچنين لازم به ذكر است در ساير مطالعات نيز درصد نوتروفيلها و لنفوسيتها در موش كوچك آزمايشگاهي با درصدهاي مشاهده شده در مطالعه حاضر همخواني دارد [16]. نتايج به دست آمده از مطالعه حاضر در رفع ابهامات برخي از مطالعات گذشته مفيد بوده است از آن جمله احمدي و همكارانش طي تحقيقاتي به اين نتيجه رسيدهاند كه فرآورده MS14 توانسته است موجب بهبود كيفيت زندگي بيماران مبتلا به [17] MS شود اين امكان وجود دارد كه بخشي از اين علايم مثبت ناشي از افزايش اريتروپوي ز باشد كه صحت اين نظر نياز به بررسي دقيق اين پديده در بيماران دارد. ولي از آنجا كه تحقيقات نشان ميدهد كه برخي داروهاي متداول در درمان بيماري MS مانند بتا اينترفرون و Azathioprine موجب كم خوني در بيماران ميشود [10 11] و فرآورده MS14 اين اثر 110
اقتداردوست و همكاران سوء را در شرايط آزمايشگاهي و در بدن بيمار نشان نداده است نكته قابل توجهاي ميباشد. در مطالعه ديگري اثر MS14 در مدل حيواني عفونت سپسيس كانديدايي بررسي شد كه در نهايت موجب بهبود عملكرد موشها در مقابله با عفونت ميشود كه يك دليل آن افزايش تعداد ماكروفاژهاي صفاقي بود [18]. از آنجا كه در مطالعه حاضر درصد نوتروفيلهاي خون محيطي در گروه MS14 افزايش يافته است و نوتروفيلها در با توجه به نقش دفاعي عفونتهاي قارچي كه جزء اولين سلولهاي دفاعي فعال شده ميباشند [19] ميتوان افزايش نوتروفيلهاي خون را نيز از جمله مكانيسمهاي مو ثر در اين رابطه دانست. نتيجهگيري در نهايت ميتوان نتيجه گرفت كه داروي MS14 نه تنها موجب كمخوني در موشهاي مورد آزمايش نشده بلكه توانسته است ميزان ساخت گلبولهاي قرمز را افزايش بدهد كه هرچند در مجموع اثر مثبتي تلقي ميشود ولي در بيماران كه شرايط متفاوتي دارند بايد به مضرات احتمالي افزايش بيش از اندازه گلبولهاي قرمز نيز توجه داشت. ضمن اينكه مكانيسم دقيق اثر اين فرآورده و همچنين ميزان تا ثير آن بر ساير فعاليتهاي خونسازي مثل لنفوپوي ز و سايتوكاينها و هورمونهاي مو ثر نيازمند تحقيقات جامعتري ميباشد كه در آينده هم در مدل حيواني و هم در انسان صورت گيرد. تشكر و قدرداني از آقاي دكتر امراالله احمدي به جهت همكاري در اين پژوهش از جمله كمك در تهيه فرآورده MS14 تشكر ميشود. 1. Bonomo JP, Bonomo A. Linking immunity and hematopoiesis by bone marrow T cell activity. Braz. J. Med. Biol. Res. 2005; 38: 1475-86. 2. Clayton S. Hematopoietic Stem Cells and Hematopoiesis. Cancer Control 2003; 10: 9 16. 3. Tang H, Chen S, Wang H, Wu H, Lu Q and Han D.TAM receptors and the regulation of erythropoiesis in mice. Haematologica. 2009; 94: 326-34. 4. Goldsby RA, Kindt TJ, Osborne BA, Kuby J.Cells and Organs of the Immune System. In: Immunology. 5th ed. W. H. Freeman and company, New York. 2003, 23-56. 5. Beigi Boroujeni M, Salehnia M, Rezazadeh Valojerdi M, Mowla SJ, Forouzandeh M, Hajizadeh E. Comparison between different doses of Bone Morphogenetic Protein4 (BMP4) and Erythropoietin (EPO) on differentiation of mouse embryonic stem cells to erythroid colonies. SJIBTO. 2007; 3: 333-42. منابع 6. Tafreshi AP, Ahmadi A, Ghaffarpur M, Mostsfavi H, Rezaeizadeh H, Minaie B, Faghihzadeh S, Naseri M. An Iranian herbalmarine medicine, MS14, ameliorates experimental allergic encephalomyelitis. Phytotherapy Res. 2008; 1-14. 7. Hajhashemi V, Ghafghazi T, Ahmadi A. Investigation of subacute toxicity of MS14 natural drug in rat. Daneshvar. 2004; 11: 11-4. 8. Naseri M, ahamdi A, Ghareghozli K, Nabavi M, Faghihzadeh H, Ashtarian N, Montazemi F, Rezayiezadeh H. Clinical and toxicological evaluation of MS14 natural product in patients with multiple sclerosis. Daneshvar 2007; 68: 59-65. 9. Yaraee R, Ghazanfari T, Naseri M, Falahnegad S, Eghtedardoost M. The effect of MS14 on Humoral Immune Response in BALB/c Mice. IJMAPR. 2009; 25: 252-60. 111 فصلنامه گياهان دارويي سال يازدهم دوره دوم شماره مسلسل چهل و دوم بهار 1391
تا ثير فرآورده MS14 بر... 10. Alanoglu G, Kutluhan S, Senol A, Arslan C, Kilbas S. Autoimmune hemolytic anemia during interferon-beta-i treatment for multiple sclerosis. Mult Scler. 2007; 13: 683-5. 11. Mascoli N, Milanese CLa Mantia, LAzathioprine. Safety profile in multiple sclerosis patients. Neurol Sci. 2007; 28: 299 303. 12. Prystowsky MB, Otten G, Naujokas MF, Vardiman J, Ihle JN, Goldwasser E, Fitch FW. Multiple hemopoietic lineages are found after stimulation of mouse bone marrow precursor cells with interleukin 3. Am. J. Pathol. 1984; 117: 171-9. 13. Rickwood D, Hames BD. Cytokines the practical Approach Series. In: Testa NG, Heyworth CM, Lord BI, De Wynter EA. Biological assays for haemopoitic growth facrors. 2 th edition. IRL Press, Oxford, 1995, pp: 246 53. 14. Yaraee R, Naseri M, Eghtedardoost M, Ahmadi A.The Effect of MS14 on Th2 Cytokines Pattern in BALB/c Mice. Immunopharmacol. Immunotoxicol. 2010; 32: 450-3. 15. Yaraee R, Eghtedardoost M, Ghazanfari T. The effect of MS14 on IL-1β, IL-2, IL-10 production and DTH test of BALB/c mice. I.J.I. 2010; 7 (supplement 1) 47. 16. Wang Y, Cui L, Gonsiorek W, Min S, Anilkumar G, Rosenblum S, Kozlowski J, Lundell D, Fine J S and Grant E P. CCR2 and CXCR4 regulate peripheral blood monocyte pharmacodynamics and link to efficacy in experimental autoimmune encephalomyelitis. JI. 2009; 6: 32. 17. Ahmadi A, Habibi G, Farrokhnia M. MS14, an Iranian herbal-marine compound for the treatment of multiple sclerosis. Chin. J. Integr. Med. 2010; 16: 270 1. 18. Eghtedardoost M, Yaraee R, Ghazanfari T, Naseri M. The effect of MS14 on candidial sepsis in BALB/c mice. IICCOM. 2009; 14: 1-6. 19. Zaini F, Mehbod A.S.A, Emami M. Comperhensive medical mycology. Tehran: Tehran University; 1999:88-91. 112