ژاله شجاعيان بررسي تا ثير سرم موش حامله بر عملكرد سلولهاي دندريتيك با استفاده از مدل MLR آلوژنيك 3 2. (D.M.T., Ph.D.) اميرحسن زرناني (Ph.D.) سيد محمد مو ذني (M.Sc.) - كارشناس ارشد گروه ايمنيشناسي دانشكده علوم پزشكي دانشگاه تربيت مدرس تهران ايران. 2- دانشيار گروه ايمنيشناسي دانشكده علوم پزشكي دانشگاه تربيتمدرس تهران ايران. 3- استاديار گروه ايمنيشناسي توليد مثل مركز تحقيقات آنتيبادي منوكلونال پژوهشكده ابنسينا تهران ايران. مقدمه: شواهد موجود نشان ميدهد كه جنين آلوگرافت بوسيله تعديل موضعي و سيستميك پاسخهاي ايمني مادر حفاظت ميشود. به نظر ميرسد كه وجود فاكتورهاي مهاري در سرم زنان باردار يكي از عوامل ايجاد تعديل سيستميك در پاسخهاي ايمني مادر در طول دوران بارداري باشد. در اين مطالعه تا ثير سرم موش حامله و سرم طبيعي روي عملكرد سلولهاي دندريتيك كه سلولهاي عرضهكننده آنتيژن با توانايي منحصر به فرد در القاء پاسخهاي ايمني اوليه هستند بوسيله MLR آلوژنيك مورد بررسي قرار گرفت. گرديد. مواد و روشها: ابتدا سرم موشهاي باردار آلوژنيك در اوايل اواسط و اواخر بارداري جمعآوري و در 70- o C ذخيره گرديد. سلولهاي دندريتيك از طحال موش نژاد Balb/C با روش هضم آنزيمي توسط كلاژناز جمعآوري و سلولهاي كمچگال با استفاده از گراديان نايكودنز (Nycodenz) جدا گرديد. خلوص سلولهاي دندريتيك جدا شده به وسيله آناليز فلوسيتومتري بيش از %95 تعيين گرديد. سلولهاي دندريتيك جدا شده در محيط RPMI حاوي سرم موشهاي حامله در اوايل اواسط و اواخر بارداري موشهاي حامله انكوبه شدند و پس از شستشو و دريافت 3000 rad اشعه به عنوان سلولهاي محرك در آزمايش MLR آلوژنيك مورد استفاده قرار گرفتند. لنفوسيتهاي T از غدد لنفاوي موش C57BL/6 با استفاده از روش نايلنول wool) (Nylon جدا شدند. خلوص نهايي اين سلولها نيز با استفاده از فلوسيتومتري در حدود %90 تعيين گرديد. لنفوسيتهاي T و سلولهاي دندريتيك بهصورت مختلف MLR) آلوژنيك) كشت داده شدند و ميزان تكثير سلولي با استفاده از تايميدين راديواكتيو اندازهگيري نتايج: نتايج حاصل از اين مطالعه نشان داد كه سرم اوايل و اواخر بارداري در مقايسه با سرم طبيعي موش هيچ تا ثيري بر عملكرد سلولهاي دندريتيك ندارد درحاليكه سرم اواسط بارداري بهصورت معنيداري باعث مهار توان تحريكي سلولهاي دندريتيك ميگردد. نتيجهگيري: براساس اطلاعات موجود اين مطالعه اولين گزارش تا ثير سرم حامله روي سلولهاي دندريتيك ميباشد. كاهش پاسخ MLR در اواسط حاملگي احتمالا ناشي از سرريز عوامل مهاري موجود در موضع بارداري همانند سايتوكينهاي IL-0 PGE-2 TGF-β IL-4 در سرم باردار است. گلواژگان: سلولهاي دندريتيك طحال حاملگي سرم كشت مختلط لكوسيتي و موش. آدرس مكاتبه: دكتر سيد محمد مو ذني گروه ايمنيشناسي دانشكده علوم پزشكي دانشگاه تربيت مدرس صندوق پستي: 45- تهران ايران. پست الكترونيك: Moazzeni@dr.com صفحات 200-207
مقدمه در توصيف تحمل ايمونولوژيك جنين نيمه بيگانه از سوي سيستم ايمني مادر چهار نظريه اصلي توسط Medawar در سال 953 اراي ه گرديد كه عبارتند از: - جنين از نظر آنتيژنيك خنثي است 2- سيستم ايمني مادر در طي بارداري تعديل ميشود 3- رحم يك مكان امن ايمونولوژيك است 4- جفت به عنوان سد ايمونولوژيك عمل ميكند( ). در حال حاضر تنها نظريه مربوط به تعديل سيستم ايمني مادر در طي بارداري مورد پذيرش بسياري از محققين ميباشد. با توجه به بيگانه بودن جنين نسبت به سيستم ايمني مادر وجود مكانيسمهاي سركوب سيستم ايمني در طي حاملگي دور از ذهن نيست و بسياري از مطالعات انجام شده صحت اين نظريه را تا ييد كردهاند( 2 3 ). يكي از مهمترين مكانيسمهاي عدم رد جنين توليد فاكتورهاي سركوبگر ايمني در موضع بارداري است. فاكتورهاي مختلفي در سطح تماس مادر جنين توليد ميشوند كه قادر به سركوب جنبههاي مختلف سيستم ايمني مادر ميباشند از آن جمله ميتوان به TGF-β 20 3 2 PGE2 و IL-0 بسياري از سايتوكينهاي ديگر اشاره كرد( 4 ). ضمن اينكه بيشترين غلظت اين فاكتورها در موضع بارداري متمركز ميباشد اما اثرات سيستميك اين فاكتورها در 4 اثر پديدة سرريز نيز كاملا مشهود است( 5 ). فاكتورهاي مهاري موجود در سرم دوران بارداري روي عملكرد اجزاي مختلف سيستم ايمني مادر مانند سلولهاي T سلولهاي B و سلولهاي NK 5 تا ثير ميگذارند( 4 6 ). سلولهاي دندريتيك مهمترين سلولهاي حرفهاي عرضه كنندة آنتيژن و تنها سلولهايي هستند كه ميتوانند پاسخ سلولهاي T دستنخورده را القا نمايند. اين سلولها نه فقط براي القاي پاسخهاي ايمني اوليه - Transforming Growth Factor - β 2- Interleukin - 0 3- Prostaglandin E2 4- Overflow 5- Natural Killer حياتي ميباشند بلكه براي القاي تحمل ايمونولوژيك و تنظيم پاسخ ايمني با واسطه سلول T اهميت كليدي دارند (7). نقش مهم اين سلولها در تعديل پاسخهاي ايمني در انسان و جوندگان نشان داده شده است( 8 9 ). به همين سبب در اين پژوهش تاثير سرم موشهاي باردار بر عملكرد سلولهاي دندريتيك از نظر تحريك تكثير لنفوسيتهاي T آلوژن مورد ارزيابي قرار گرفت. نتايج حاصل از اين مطالعه ميتواند محققين را در شناخت هرچه بهتر چگونگي مهار ايمني سيستميك و تعديل سيستم ايمني در طي بارداري و ابداع راهكارهاي جديد براي حل معضل سقطهاي ايمونولوژيك ياري نمايد. مواد و روشها 6 الف) حيوانات مورد مطالعه: موشهاي همخون نژاد Balb/C نر و ماده با سن 8-2 هفته و موشهاي همخون نژاد C57BL/6 نر با سن 8-2 هفته ازانستيتو تحقيقات واكسن و سرمسازي رازي خريداري شدند. موشها در شرايط مناسب بهداشتي و بدون محدوديت غذايي نگهداري شدند. شرايط نوري 2 ساعت تاريكي و 2 ساعت روشنايي در نگهداري موشها اعمال گرديد. ب) تعيين سن بارداري موش: از تكنيك تشخيص پلاك واژينال براي تعيين سن بارداري استفاده شد( 0 ). قبل از جفتگيري موشهاي ماده Balb/C به مدت 0 روز در يك قفس نگهداري شدند و سپس با موشهاي نر C57BL/6 جفتاندازي انجام شد. موشهاي ماده تا سه روز متوالي هر روز صبح از نظر تشكيل پلاك واژينال مورد بررسي قرار گرفتند. در تمام موشهاي ماده پلاك مثبت وجود اسپرم در ترشحات واژن از طريق تهيه اسمير واژينال بررسي گرديد. روز رؤيت اسپرم در اسمير واژينال به عنوان روز 0/5 حاملگي درنظر گرفتهشد. 6- Inbred
ج) تهيه سرم: سرم موشهاي حامله در اوايل (روز 2-3) اواسط (روز 9-) و اواخر (روز 7-9) حاملگي تهيه و پس از عبور از فيلتر 0/22 µ در دماي -70 o C ذخيره گرديد. د) تخليص سلولهاي دندريتيك و تيمار كردن آنها با سرم دورههاي مختلف بارداري: سلولهاي دندريتيك مطابق روشي كه قبلا شرح داده شد () از طحال موشهاي نر Balb/c 0-2 هفتهاي تخليص شدند. به طور خلاصه پس از هضم آنزيمي طحال با آنزيمهاي كلاژناز D وDNase (Roche, Germany) سلولهاي كمچگال توسط محيط گراديان نايكودنز %3 (Axis- Shield, Norway) جدا گرديدند. سلولهاي كمچگال به مدت 2 ساعت در RPMI 2 سرم جنين گاوي كامل( USA (Sigma, حاوي %0 3 (FCS) (Gibco, England) و غلظتهاي مختلف %2/5 %5 %0 و %20 از سرم اواسط بارداري به مدت 20 دقيقه كشت داده شدند. پس از طي مدت مذكور با شستشوي آرام پليت كشت توسط محيط RPMI گرم (C 37) o سلولهاي غير چسبان حذف شدند. سلولهاي چسبان مجددا بهمدت 8 ساعت در محيط مذكور كشت داده شدند. سپس سلولهاي شناور كه عمدتا سلولهاي دندريتيك بالغ بودند جمعآوري و بعد از تعيين خلوص در MLR آلوژنيك استفاده شدند. پس از بررسي نتايج غلظت بهينه سرم انتخاب شد و سرمهاي اوايل و اواخر بارداري و همچنين سرم موشهاي غير باردار با همين غلظت در آزمايشهاي جداگانه به كشت دو ساعته و شبانه سلولهاي دندريتيك اضافه گرديدند. توانايي سلولهاي دندريتيك مذكور نيز در طي آزمايش MLR مورد ارزيابي قرار گرفت. ه) تخليص لنفوسيتهاي T: لنفوسيتهاي T از غدد 5 4 لنفاوي اينگوي ينال و براكيال موشهاي C57BL/6 با 6 استفاده از تكنيك نايلون ول جدا گرديد( ). بهطور خلاصه سوسپانسيون سلولي حاصل از هضم مكانيكي غدد لنفاوي به منظور حذف سلولهاي چسبان به مدت 2 ساعت در RPMI كامل كشت داده شد. سلولهاي غير چسبان جمعآوري و پس از شستشو با غلظت 0 6-8 7 cell/ml بر روي ستون نايلونول بارگذاري شدند. پس از 45 دقيقه ستون با RPMI كامل گرم شسته شد و سلولهاي غيرچسبان جمعآوري گرديد. اين سلولها پس از شستشو به عنوان سلولهاي پاسخگو در سيستم MLR آلوژنيك مورد استفاده قرار گرفتند. و) تعيين ميزان خلوص سلولهاي دندريتيك و T جداشده: مطابق با پژوهش قبلي ( ) پس از بلوك كردن گيرندههاي ناحيه Fc سلولهاي دندريتيك با آنتيبادي ضد CDc (Hamster anti-mouse CDc, USA) Pharmingen, و لنفوسيتهاي T باآنتيبادي ضد (RPE-conjugated rat anti-mouse, Serotec,) CD3 7 UK انكوبه شدند. از كنترل ايزوتيپ مناسب به عنوان كنترل منفي استفاده شد. پس از شستشو به سوسپانسيون سلولهاي دندريتيك آنتيبادي ضد ايمونوگلوبولين هامستر كونژوگه با RPE اضافه گرديد. پس از اتمام زمان انكوباسيون هر دو نوع سوسپانسيون سلولي بطور جداگانه شستشو و با پارافرمالدي يد ثابت شدند. نتايج با استفاده از دستگاه فلوسايتومتر Germany) (Partec, آناليز گرديد. ز) MLR آلوژنيك: سلولهاي دندريتيك تيمار شده با سرم دورههاي مختلف بارداري و سرم موش غير باردار به ميزان 3000 Rad اشعه داده شد و به عنوان سلولهاي محرك در MLR يك طرفه استفاده گرديد. 0 2 4 عدد از اين سلولها و 0 عدد 5 سلول T آلوژن در هر حفرة ميكروپليت 96 خانهاي به صورت سه تايي 5- Brachial 6- Nylon Wool 7- Red Phycoerythrin - Low Density 2- Roswell Park Memorial Institute 3- Fetal Calf Serum 4- Inguinal 202
كشت داده شدند. از سلولهاي دندريتيك خالص و لنفوسيت هاي T خالص به عنوان كنترل در هر بار آزمايش MLR استفاده گرديد. بعد از گذشت 72 ساعت µci تيميدين نشاندار Sweden) (Pharmacia, به هر حفره اضافه و 8 ساعت بعد سلولها توسط دستگاه (Titertek, Denmark) Cell harvester بر روي فيلتر مخصوص هاروست شدند. ميزان جذب تيميدين نشاندار با دستگاه بتاكانتر (Wallac40,Pharmacia,Sweden) اندازهگيري گرديد. آزمايشات MLR به صورت سه تاي ي و در هر مورد (سرمهاي اوايل اواسط و اواخر بارداري و سرم موش غير باردار) بر روي پنج نمونه مستقل تكرار گرديد. ح) آناليز آماري: براي مقايسة cpm كشت آلوژنيك سلولهاي دندريتيك تيمار شده با سرم دورههاي مختلف بارداري و سرم موشهاي غير باردار از آزمون آماري Mann- Whitney استفاده شد. نتايج الف) جداسازي سلولهاي دندريتيك از طحال: بعد از كشت 2 ساعته و حذف سلولهاي غيرچسبان حدود %80 سلولهاي باقيمانده مرفولوژي سلولهاي دندريتيك را نشان دادند. بعد از انكوبه شدن سلولهاي چسبنده باقيمانده به مدت 8 ساعت سلولهاي دندريتيك بالغ شدند و چسبندگي خود را از دست دادند و در محيط كشت شناور گرديدند. ميزان بازده سلولهاي دندريتيك پس از تيمار كردن اين سلولها با سرم موشهاي باردار و غيرباردار حدود 0 3 5 سلول به ازاي هر طحال بود. بررسي خلوص سلولهاي دندريتيك با استفاده از آنتيبادي منوكلونال ضد CDc نشان داد كه خلوص نهايي سلولهاي دندريتيك بيش از %95 ميباشد. ب) جداسازي سلولهاي T از غدد لنفاوي: از غدد لنفاوي اينگوي ينال و براكيال حدود 0 5-20 6 سلول بهدست آمد. بعد از طي مراحل جداسازي لنفوسيتهاي T حدود 0 3-5 6 سلول باقي ماند. بررسي فلوسايتومتري اين سلولها با استفاده از آنتيبادي منوكلونال ضد CD3 نشان داد كه خلوص نهايي لنفوسيتهاي %90-%85 T است. ج) سنجش تكثير سلولي: به منظور بررسي تا ثير سرم موشهاي باردار بر توانايي سلولهاي دندريتيك در القا پاسخ تكثيري سلولهاي T آلوژن سلولهاي دندريتيك در طي كشت شبانه با سرم موشهاي باردار در دورههاي مختلف حاملگي و همچنين سرم موشهاي ماده غير باردار به عنوان كنترل منفي تيمار شده و به عنوان سلول محرك در سيستم MLR آلوژنيك مورد استفاده قرار گرفتند. نتايج حاصل از پاسخ تكثيري لنفوسيتهاي T نشان داد كه تمام غلظتهاي مورد استفاده از سرم اواسط بارداري در مقايسه با سرم موشهاي غير باردار توان تحريكي سلولهاي دندريتيك را بهطور معنيداري كاهش ميدهد( P<0/05 ). اگرچه با افزايش غلظت سرم اواسط بارداري در محيط كشت سلولهاي دندريتيك تكثير لنفوسيتهاي T بيشتر كاهش مييافت ولي اختلاف معنيداري بين غلظتهاي مختلف سرم اواسط بارداري از نظر مهار توان تحريكي سلولهاي دندريتيك در MLR آلوژنيك مشاهده نشد(نمودار ). نهايتا با توجه به عدم اختلاف معنيدار بين غلظتهاي مختلف سرم و همچنين سهولت تخليص سلولهاي دندريتيك به هنگام استفاده از غلظتهاي كمتر سرم موش غلظت %2/5 بهعنوان غلظت مناسب انتخاب گرديد و سرم ساير دورههاي بارداري نيز با همين غلظت به كشت سلولهاي دندريتيك اضافه گرديد. مقايسه سرم مراحل مختلف بارداري و سرم موشهاي غير باردار از نظر تاثير بر روي سلولهاي دندريتيك در القاء پاسخ تكثيري لنفوسيتهاي T آلوژن نشان داد كه - Count Per Minute 203
نمودار - مقايسه تا ثير غلظتهاي متغير از سرم اواسط بارداري روي عملكرد سلولهاي دندريتيك در القاء پاسخ تكثيري لنفوسيتهاي سرم اوايل و اواخر بارداري تاثيري از اين نظر ندارند ولي سرم اواسط بارداري بهطور معنيداري (0/0>P) توان تحريكي سلولهاي دندريتيك را كاهش ميدهد (نمودار شماره 2). بحث T آلوژن در آزمايش MLR آلوژنيك با توجه به اينكه جنين يك پيوند نيمه بيگانه است سركوب پاسخهاي ايمني مادر بر ضد آنتيژنهاي جنين دور از ذهن نيست و بسياري از مطالعات انجام شده صحت اين نظريه را تاييد كردهاند( 2 4 2 ). مطالعات انجام شده در مورد چگونگي تعديل و يا سركوب سيستم ايمني مادر در طي حاملگي نشان ميدهد كه اين امر به واسطه مكانيسمهاي مختلف انجام ميگيرد. از مهمترين مكانيسمهاي عدم رد جنين توليد فاكتورهاي سركوبگر ايمني در موضع بارداري است و هرگونه اثرات سيستميك اين فاكتورها احتمالا ناشي از پديده سرريز است( 5 ). اگرچه تاثير سيستميك بارداري بر عملكرد سلولهاي مختلف سيستم ايمني نظير سلولهاي گرفته است( 4 6) ولي تاكنون هيچ مطالعهاي در ارتباط با تاثير بارداري بر روي عملكرد سلولهاي دندريتيك در دسترس نميباشد. سلولهاي دندريتيك مهمترين سلولهاي حرفهاي عرضه كنندة آنتيژن ميباشند به همين سبب در اين پژوهش تاثير سرم موشهاي باردار بر عملكرد سلولهاي دندريتيك از نظر تحريك تكثير لنفوسيتهاي T آلوژن مورد ارزيابي قرار گرفت. كه نمودار 2 - مقايسه تا ثير سرم اوايل اواسط و اواخر بارداري روي عملكرد سلولهاي دندريتيك در القاء پاسخ تكثيري لنفوسيتهاي T آلوژن در آزمايش MLR آلوژنيك در اين مطالعه سرم موشهاي باردار در اوايل اواسط و اواخر حاملگي روي سلولهاي دندريتيك اثر داده شد و قدرت سلولهاي مزبور در تحريك آلوژنيك لنفوسيتهاي T با سيستم MLR آلوژنيك مورد ارزيابي قرار گرفت و نتايج بهدست آمده با ميزان تحريك لنفوسيتهاي T آلوژن توسط سلولهاي دندريتيك تيمار شده با سرم موشهاي غير باردار مورد مقايسه قرار گرفت. نتايج بدست آمده نشان داد سرم اوايل و اواخر بارداري در مقايسه با سرم موشهاي غيرباردار هيچ تا ثير مهاري معنيداري را روي سلولهاي دندريتيك از نظر تحريك سلولهاي T T سلولهاي B و سلولهاي NK مورد ارزيابي قرار آلوژن ندارند در حاليكه سرم اواسط بارداري موجب 204
مهار توانايي سلولهاي دندريتيك در القاء تكثير لنفوسيتهاي T آلوژن مي گردد. گزارشات متعدد وجود فاكتورهاي مهاري را در سرم فرد باردار نشان دادهاند. نشان داده شده است كه سرم زنان باردار داراي فاكتوري است كه توليد IL-2 را در طي فعاليت لنفوسيتي مهار ميكند( 3 ). Domingo و همكاران نشان دادند كه سرم فرد باردار توانايي IL- را در القاء توليد IL-2 مختل ميكند (4). علاوه بر اين هورمونها نقش مهمي در تنظيم پاسخهاي ايمني دارند. پروژسترون بهعنوان يك فاكتور مهار ايمني موضعي نقش مهمي در مهار ايمني در سطح تماس مادر جنين بازي ميكند و سر ريز آن در گردش خون در مهار ايمني سيستميك نيز مو ثر است( 5 ). HCG و LH اثر مهاري روي سلولهاي NK دارند. همچنين برخي از سيتوكينها كه فاكتورهاي محلول توليد شده به وسيله سلولهاي ايمني فعال هستند در مهار ايمني سيستميك دخيل ميباشند( 5 ). نتايج مطالعات نشان ميدهد كه سرم افراد باردار روي عملكرد سلول T اثر مهاري دارد و اين پديده ناشي از فاكتورهاي مهاري موجود در سرم است( 6 6 ). اين اثر مهاري روي عملكرد لنفوسيتي در هر دو سيستم MLR آلوژنيك واتولوگ مشاهده شده است( 7 ). يكي از فاكتورهاي مو ثر بر عملكرد لنفوسيتي در سرم فرد باردار گليكوپروتي ين a اختصاصي حاملگي (PSGa) است كه در مقادير بالا به وسيله تروفوبلاستهاي جفتي توليد ميشود و قادر است كه بهعنوان نوعي تعديل كننده مهم سلول T و منوسيت در سطح سيستميك عمل كند( 8 ). فاكتور ديگر با خصوصيت مهاركننده ايمني PGE2 است كه نوعي مهار كننده قوي عملكرد سلولهاي عرضه كننده آنتيژن و بيان IL-2 توسط سلولهاي T است( 8 9 ). بعضي از فاكتورهاي توليد شده در طي حاملگي بهطور بالقوه توانايي عرضه آنتيژن توسط سلولهاي دندريتيك را مختل ميكنند از آن جمله ميتوان به 2 HLA-G محلول IL-0 PGE2 وكورتيكواستروي يدها اشاره كرد. HLA-G محلول در سرم بيماران پيوند قلبي بالا ميرود( 20). افزايش اين فاكتور در سرم خانمهاي باردار نيز اتفاق ميافتد( 2). سلولهاي دندريتيك نوعي گيرنده مهاري را به نام IL-T4 بيان ميكنند كه با چندين ليگاند از جمله HLA-G قادر به واكنش ميباشد( ). 22 تاثير HLA-G محلول روي سلولهاي دندريتيك و بررسي توانايي اين سلولها در تحريك آلوژنيك لنفوسيتهاي T كاهش عملكرد اين سلولها را نشان داده است كه اين موضوع خود تا ييدي بر نقش مهاري HLA-G محلول در بارداري ميباشد( 23 ). نكته جالب توجه اينكه فاكتورهاي مهاري مذكور و بويژه IL-0 و PGE2 عمدتا بر روي سلولهاي دندريتيك نابالغ تا ثير دارند و پس از بلوغ اين سلولها از فاكتورهاي نامبرده متا ثر نميشوند( 25 و 24 ). در مطالعه حاضر سرم موشهاي باردار بر روي سلولهاي دندريتيك تازه جدا شده از بافت طحال اثر داده شد. اين سلولها در مراحل ابتدايي تخليص از بافت نابالغ ميباشند و بدين ترتيب از فاكتورهاي موجود در سرم موشهاي حامله نظير PGE2 و IL-0 به راحتي متا ثر ميشوند. عدم تا ثير سرم موشهاي حامله در اوايل بارداري (شروع روز دوم حاملگي) بر روي توانايي سلولهاي دندريتيك در تحريك آلوژنيك لنفوسيتهاي T احتمالا مربوط به پايين بودن سطح سرمي فاكتورهاي مهاري مذكور است. مطالعات انجام شده توسط Badet و همكارانش نشان ميدهد كه بيشترين تا ثير مهاري سوپ سلولهاي دسي جوآ موش حامله بر MLR آلوژنيك در اواسط حاملگي است و سوپ سلولي تهيه شده در اوايل 2- Human Leukocyte Antigen 205 - Pregnancy Specific Glycoprotein- a
بارداري تا ثير زيادي در مهار MLR آلوژنيك ندارد.(26) از طرف ديگر با نزديك شدن به زايمان سطح سيتوكينهاي تيپ II نظير IL-0 و IL-4 در خون مادران حامله كاهش مييابد و بنابراين عدم تا ثير سرم موشهاي حامله در اواخر بارداري احتمالا مربوطه به كاهش فاكتورهاي مهاري در خون مادر ميباشد. نتايج حاصل از مطالعه حاضر در مورد مهار قدرت تحريكي سلولهاي DC توسط سرم موشهاي باردار در اواسط حاملگي با نتايج حاصل از مطالعه (26) Badet در مورد مهار MLR آلوژنيك توسط سوپ دسي جوآي اواسط بارداري مطابقت و همخواني دارد. به علاوه مطالعه Manak نشان داد كه سرم اواسط حاملگي ميتواند پاسخ تكثيري سلولهاي تك هستهاي خون محيطي را نسبت به ميتوژن كاهش دهد. در حاليكه سرم اوايل و اواخر بارداري چنين تا ثيري ندارد( 7 ). بنابراين چنين به نظر ميرسد كه عوامل موجود در سرم موشهاي حامله با توانايي مهار قدرت تحريكي سلولهاي دندريتيك در اواسط حاملگي بهطور معنيداري نسبت به اوايل و اواخر حاملگي بالاتر است. با توجه به نتايج اين مطالعه كه سرم اواسط بارداري قادر به مهار توانايي سلولهاي دندريتيك در القاء پاسخ تكثيري لنفوسيتهاي T آلوژن ميباشد ميتوان اظهار داشت كه غلظت عوامل مهار ايمني در سرم موش باردار نسبت به سرم نرمال بهطور قابل ملاحظهاي بالاتر است. بهعلاوه حضور فاكتورهاي سركوبگر موجود در گردش خون موشهاي حامله اواسط بارداري نسبت به اوايل و اواخر بارداري بهطور محسوس بالاتر است كه اين ميتواند ناشي از افزايش قابل ملاحظهاي در غلظت فاكتورهاي مهاركنندهاي مثل IL-0 TGFβ وPGE2 در اواسط حاملگي باشد. اما غلظت اين عوامل مهم سركوبگر ايمني در اوايل و اواخر بارداري بهاندازهاي نيست كه روي عملكرد DC تا ثيرگذار باشد. در مطالعه قبلي ما () ميزان بازده سلولهاي دندريتيك 0 7 5 به ازاي هر طحال بود ولي در اين مطالعه اين بازده به حدود 0 3 5 به ازاي هر طحال كاهش پيدا كرد. علت اصلي اين امر افزايش فوقالعاده زياد قدرت اتصال سلولهاي دندريتيك به سطوح پلاستيكي به دنبال تيمار كردن اين سلولها با سرم موش ميباشد. با افزايش درصد سرم مورد استفاده ميزان چسبندگي افزايش يافت و همين امر سبب گرديد كه ميزان بازده سلولهاي دندريتيك پس از كشت شبانه نسبت به مواقعي كه فقط از FCS استفاده ميشد به طور قابل توجهي كاهش يابد. تشكر و قدرداني بدين وسيله از زحمات سركار خانم پروانه احمدي كه تايپ مقاله را به عهده گرفتهاند تشكر و قدرداني ميگردد. References. Medawar P.B. Some immunological and endocrinological problems raised by the evolution of viviparity in vertebrates.symp Soc Exp Biol. 953;7:320-338. 2- Thellin O., Heinen E. Pregnancy and the immune system: between tolerance and rejection. Toxicology.2003; 85:79-84. 3- Mellor A.L., Munn D.H. Immunology at the maternal-fetal interface: lessons for T cell tole- rance and suppression. Annu Rev Immunol.2000; 8:367-9. ۴- مصفا نريمان زرناني اميرحسن حسن زهيرمحمد. ايمونولوژي حاملگي طبيعي. انتشارات دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درماني شهيد بهشتي (382) صفحات:.64-8 5- Heyborne K., Silver R.M. Immunology of 206
postimplantation pregnancy, In: Reproductive Immunology, Boronson R. (Editors), Blackwell scientific publitions Ltd.996; pp: 383-47. 6- Letellier C., Fizet D., Baltz T., Vezon G. Immu-nosuppressive activity of sera of pregnant women on cytotoxic T-lymphocyte-mediated cytolysis. I characterization of the active fraction. Gynecol Obstet Invest.994; 37:-5. 7- Banchereau J., Briere F., Caux C., Davoust J., Lebecque S., Liu Y.J., Pulendran B., Palucka K. Immunobiology of dendritic cells. Ann Rev Immunol.2000; 8:767-8. 8- Bhzrdwaj N. The modulation of immunity by dendritic cells. Clin Appl Immun Rev.2003; 3:73-82. 9- Pulendran B., Banchereau J., Maraskovsky E., Maliszewski C. Modulating the immune response with dendritic cells and their growth factors. Trends Immunol.200; 22:4-47. 0- Sorense A.N., and Tribe D.E. Breeding, housing and care of laboratory animals. In: World animal sciences, Ruitenberg E.J., Peters P.W.J. (Editors). Elsevier science publishers.986;pp:- 40. ١١- ژاله شجاعيان سيد محمد مو ذني اميرحسن زرناني مقايسه توانايي سلولهاي دندريتيك طحال موشهاي حامله و غير حامله در تحريك آلوژنيك لنفوسيتهاي T فصلنامه پزشكي باروري و ناباروري سال (382) 5 شماره صفحات 5-3. 2- Erlebacher A. Why isn t the fetus rejected? Current Opinion in Immunol.200;3:590-593. 3- Wolf-Levin R., Aoki K., Azuma T., Yagami Y., Okada H. Human pregnancy serum suppresses the proliferative response of lymphocytes to autologous PHA-activated T lymphoblasts. Am J Reprod Immunol.996;35:63-69. 4- Domingo G.D., Moreno A., Palomino P. The effect of human pregnancy serum on the synthesis and action of interleukin-.j Reprod Imunol.988; 3:7-30. 5- Bartho J., Wegmann T.G. A progesteronedependent immunomodulatory protein alters the Th/ Th2 balance. J Reprod Immunol.996; 3: 8-95. 6- Malinowski A., Szpakowski M., Tchorzewski H., Zeman K., Kowalczyk T., Podciechowski L., Oszukowski P. Immunomodulating properties of sera in normal pregnant women. Ginekol Pol. 992; 63:439-446. 7- Manak R.C. Mitogenic responses of peripheral blood lymphocytes from pregnant and ovariectomized heifers and their modulation by serum. J Reprod Immunol.982; 4:263-276. 8- Luppi P. How immune mechanisms are affected by pregnancy. Vaccine.2003; 2:3352-3357. 9- Tawfik O.W., Hunt J.S., Wood G.W. Implication of prostaglandin E2 in soluble factor mediated immune suppression by murine decidual cells. Am J Reprod Immunol Microbiol.986; 2 (4):-7. 20- Lila N., Carpentier A., Amrein C., Khalil- Daher I., Dausset J., Carosella E.D.Implication of HLA-G molecule in heart graft acceptance. Lancet.2000;355(922):238. 2- Hunt J.S., Jadhav L., Chu W., Geraghty D.E., Ober C. Soluble HLA-G circulates in maternal blood during pregnancy.am J Obstet Gynecol. 2000;83(3):682-8. 22- Allan D.S., Mc Michael A.G., Braud V.M. The ILT family of leukocyte receptors. Immunobiology.2000;202():34-4. Review. 23- Friec G., Laupeze B., Fardel O., Sebti Y., Pangault C., Guilloux V., Beauplet A., Fauchet R., Amiot L. Soluble HLA-G inhibits human dendritic cell-triggered allogeneic T-cell proliferation without altering dendritic cell differentiation and maturation processes. Hum Immunol. 2003;64:752-76. 24- Steinbrink K., Wolfl M., Jonuleit H., Knop J., Enk A.H. Induction of tolerance by IL-0-treated dendritic cells. J Immunol.998;59:4772-4780. 25- Kalinski P., Schuitemaker J.H., Hilkens C.M., Kapsenberg M.L. Prostaglandin E2 induces the final maturation of IL-2-deficient CDa + CD83 + DCS: The levels of IL-2 are determined during the final dendritic cell maturation and are resistant to further modulation. J Immunol. 998; 6:2804-2809. 26- Badet M.T., Bell S.C., Billington W.D. Immunoregulatory activity of supernatants from shortterm cultures of mouse decidua tissue. J Reprod Fertil.983;68:35-358. 207