مقاله اصيل پژوهشي بررسي رابطه هوش هيجاني با تنش شغلي در مديران و كاركنان چكيده بيمارستانه يا آموزشي وابسته به دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درماني تبريز 4 3 2 1 حسن نقيزاده - محسن توكلي - محمدرضا ميري - حسين اكبرزاده زمينه و هدف: هوش هيجاني يك دسته از تواناييها و مهارته يا غير شناختي است كه توانايي فرد را در مقابله با فشارهاي محيطي بويژه تنش ناشي از كار افزايش ميدهد. مطالعه حاضر با هدف تعي ني رابطه هوش هيجاني با تنش شغلي انجام شد. روش تحقيق: اين پژوهش به صورت توصيفي و بر روي 200 نفر از مديران و كاركنان بيمارستانه يا آموزشي وابسته به دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درماني تبريز در سال 1386 انجام شد. دادهها با استفاده از پرسشنامهه يا استانداردشده هوش هيجاني و تنش شغلي جمعآوري گرديد. اطلاعات حاصل با استفاده از آزمونه يا آماري ضريب همبستگي پيرسون رگرسيون گام به گام آزمون تي و آناليز واريانس يك طرفه در سطح معنيداري 0/05>P مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند. يافتهها: تفاوت معنيداري در ميزان هوش هيجاني و تنش شغلي در دو جنس مشاهده شد (0/05>P). همچنين رابطه معكوس معنيداري بين هوش هيجاني با تنش شغلي مشاهده گرديد (0/05>P). مو لفههاي هوش هيجاني بويژه خود آگاهي همدلي خودانگيزي در پيشبيني تنش شغلي نقش معنيداري داشت. نتيجهگيري: برخورداري از زير مو لفهه يا هوش هيجاني منجر به كاهش تنش شغلي خواهد شد. پيشنهاد ميگردد كليه سازمانها بويژه سازمانه يا پزشكي براي ارتقا و بهبود هوش هيجاني و كاهش تنش شغلي نسبت به برگزاري دورهه يا آموزشي لازم مبادرت ورزند. واژههاي كليدي: هوش هيجاني تنش شغلي مديران كاركنان مجله علمي دانشگاه علوم پزشكي بيرجند. 1388 16(4): 64-57 دريافت: 1387/9/30 اصلاح نهايي: 1388/4/16 پذيرش: 1388/4/17 57 1 نويسنده مسو ول گروه تربيت بدني دانشگاه آزاد اسلامي واحد تفت آدرس: يزد- تفت- گروه تربيت بدني دانشگاه آزاد اسلامي واحد تفت تلفن: 09133587199 نمابر: 0352-6223241 پست الكترونيكي: h_nagizadeh@yahoo.com 2 گروه تربيت بدني دانشگاه آزاد اسلامي واحد تفت 3 استاديار گروه آموزشي بهداشت دانشگاه علوم پزشكي بيرجند 4 گروه تربيت بدني دانشگاه يزد
) ) بررسي رابطه هوش هيجاني با تنش شغلي در مديران و كاركنان بيمارستانه يا... حسن نقيزاده و همكاران 1 58 مقدمه هوش هيجاني يك دسته از تواناييها و مهارتهاي غيرشناختي است كه توانايي موفقيت فرد را در مقابله با فشارها و اقتضاهاي محيطي افزايش ميدهد و در اين رهگذر عاملي كه به نظر ميرسد با تنش شغلي مديران و كاركنان رابطه داشته باشد و از راههاي مقاومت و مقابله در برابر تنش ميباشد متغير هوش هيجاني است (2 1). به نظر Antonakis عناصر هوش هيجاني شامل عناصر دروني (خود آگاهي خود كنترلي احساس استقلال و ظرفيت خودشكوفايي و قاطعيت) و عناصر بيروني (روابط بين فردي سهولت در همدلي و احساس مسو وليت) از مهمترين ويژگيه يا مديران سازمانها در پيشبرد اهداف سازمان به 1 شمار ميروند (3). از زمان ظهور سازه هوش هيجاني در ادبيات روانشناسي اين سازه در حيطههاي مختلفي مورد بررسي قرار گرفته است از جمله كار و محيط كاري. نتايج تحقيق بشارت و همكاران نشان داد كه هوش هيجاني همبستگي مثبت و معنيداري با موفقيت تحصيلي دانشآموزان دارد (4). رستگار نيز در تحقيق خود به اين نتيجه رسيد كه بين هوش هيجاني با مديريت زمان معلمان مقطع متوسطه رابطه مستقيم معنيدار و با تنش شغلي آنها رابطه معكوس معنيداري وجود دارد (5 همچنين نتايج تحقيق تا Kafetsios و همكاران نشان داد زيرمو لفهه يا هوش هيجاني بويژه احساس استقلال و ظرفيت خودشكوفايي و خودكنترلي در پيشبيني تنش شغلي و رضايت شغلي نقش معنيداري دارند (6). در تحقيق ديگري فرقداني ارتباط بين هوش هيجاني و سازگاري اجتماعي را در دانشجويان دختر دانشگاه علامه طباطبايي در سال 83-84 مورد بررسي قرار داد. نتايج نشان داد بين متغير هوش هيجاني (خودانگيزي خودآگاهي خودكنترلي هوشياري اجتماعي مهارتهاي اجتماعي و مفاهيم پيچيدهاي كه در سطح بالايي از تجريد (انتزاع) قرار دارند و به صورت مستقيم قابل مشاهده نيستند سازه (Construct) ناميده ميشوند. ارتباطي) و سازگاري اجتماعي رابطه معنيداري وجود دارد (7). نتايج تحقيق Jensen بر روي پرستاران بخشهاي داخلي و جراحي بيمارستانهاي آموزشي حاكي از آن است كه بين رفتارهاي مديريت زمان و تنش شغلي همبستگي معكوس وجود دارد (8). نتايج تحقيق Tette نيز مشخص ساخت كه هوش هيجاني با پرخاشگري رفتارهاي بزهكارانه تنش و افسردگي در دانشآموزان دبيرستاني همبستگي معكوس معنيداري دارد (9). به عقيده Ciarrochi همه شاخصهاي توانمندي هيجاني و عوامل تنشزا پيشبينيكنندههاي سلامتي اجتماعي و رواني هستند (10). Lyons و همكاران نشان دادند كه بين موفقيت شغلي با زير مو لفههاي هوش هيجاني (خود آگاهي احساس مسو وليت قاطعيت) در درون سازمان ارتباط مستقيم معنيداري وجود دارد به عبارت ديگر افزايش زيرمو لفههاي هوش هيجاني باعث افزايش موفقيت شغلي ميگردد (11). در پژوهشي كه Siu به منظور مقايسه هوش هيجاني و نااميدي پسران نوجوان هنگكنگ كه داراي مشكلات رفتاري بودند انجام داد مشخص شد كه بين هوش هيجاني و نااميدي آنها رابطه معكوس معنيدار وجود دارد ولي در مورد پسران نوجوان عادي بين نااميدي آنها تفاوتي گزارش نشد (12). بر اساس تحقيقات Schutte كه به بررسي رابطه هوش هيجاني با تنش شغلي و سلامتي پرداخت هيچيك از مو لفهه يا هوش عاطفي با تنش شغلي زوال شخصيت فرسودگي عاطفي و افت عملكرد رابطهاي ندارند (13). اين يافته مو يد اين است كه هيچيك از توانمنديه يا هوش هيجاني به تنهايي براي كاهش منابع تنشي و ناهنجاريه يا عاطفي كافي نيست (13 همچنين Chan در بررسي رابطه هوش هيجاني و تنش شغلي آموزگاران چيني تنها بين دو مو لفه هوش عاطفي (استقلال و خود ابرازي) با تنش شغلي رابطه معنيداري مشاهده كرد و بين ساير مو لفههاي هوش عاطفي با تنش شغلي رابطه معنيداري گزارش نكرد (14).
دوره 16 شماره 4 زمستان 1388 مجله علمي دانشگاه علوم پزشكي بيرجند 3- پرسشنامه تنش شغلي كه بر اساس مقياس ليكرت 5 درجهاي از طيف هرگز تا تقريبا هميشه درجهبندي شده است. اين پرسشنامه در سال 1381 بر روي كاركنان زن دانشگاه (س) الزهرا هنجاريابي شده است و پايايي آن با استفاده از روش آلفاي كرونباخ 0/86 و روايي ملاكي آن برابر با 0/71 محاسبه شده است (16). در پژوهش حاضر پايايي اين پرسشنامه با استفاده از روش آلفا 0/83 محاسبه شده است. پرسشنامهها پس از توجيه افراد مورد مطالعه در مورد اهداف طرح بين نمونهها توزيع و بهصورت خودايفا تكميل گرديد. پرسشنامههايي كه به صورت ناقص پر شده بودند از تحقيق كنار گذاشته شدند. اطلاعات لازم پرسشنامههاي حاي ز شرايط استخراج و جهت تجزيه و تحليل دادهها در اختيار متخصص آماري قرار گرفت. در اين پژوهش براي تجزيه و تحليل دادهها از دو روش آمار توصيفي و استنباطي استفاده گرديد. به منظور سازمان دادن خلاصه كردن و طبقهبندي نمرات خام و توصيف اندازههاي نمونه و تنظيم جدول توزيع فراواني از آمار توصيفي و در بخش آمار استنباطي با توجه به اهداف پژوهش و برآورد شاخصها و پيشبيني آن از ضريب همبستگي پيرسون و رگرسيون گام به گام و براي مقايسه بين گروهها از آزمون تي و آناليز واريانس يك طرفه در سطح معنيداري 0/05>P استفاده گرديده است. براي تجزيه و تحليل اطلاعات و محاسبه نتايج از نرمافزار آماري SPSS ويرايش 15 و Minitab استفاده شد. يافتهها اين مطالعه بر روي 200 نفر انجام شد. جدول 1 شاخصهاي جمعيتشناختي جامعه مورد مطالعه را به صورت فراواني مطلق و نسبي نشان ميدهد. نتايج حاصله از آزمون آناليز واريانس يك طرفه نشان داد كه متغيرهاي هوش هيجاني و تنش شغلي بين گروهها بر اساس شغل (مديران پرستاران و كادر اداري) تفاوت نيروي انساني هر كشور بزرگترين و با ارزشترين سرمايههاي سازمانهاي موجود در جوامع خويش محسوب ميشوند. مديران و كاركنان سازمانهاي پزشكي به عنوان عناصر تا ثيرگذار در اراي ه خدمات درماني و افزايش عملكرد سازمان مربوطه و نهادينهسازي آن نقش مهم ي را ايفا ميكنند. اطلاع از نگرش و مهارتهاي آنها در هوش هيجاني و تنش شغلي بسيار حاي ز اهميت ميباشد. مطالعه حاضر با هدف تعيين رابطه بين هوش هيجاني و تنش شغلي در بين مديران و كاركنان و توجيه مسو ولين و دستاندركاران مديريتي بر لزوم توجه بيشتر به هوش هيجاني به عنوان مو لفهاي مهم براي بهبود تنش شغلي و بهبود عملكرد مديران و كاركنان پزشكي صورت گرفت. روش تحقيق جامعة مورد نظر اين مطالعه توصيفي را مديران و كاركنان بيمارستانهاي آموزشي وابسته به دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درماني تبريز در سال 1386 كه داوطلب شركت در تحقيق بودند تشكيل داد. از مجموع 1344 نفر در مجموع 250 نفر براي شركت در تحقيق اعلام آمادگي كردند كه بر اساس نمونهگيري تصادفي ساده 200 نفر به عنوان نمونه آماري انتخاب شدند. با توجه به اهداف پژوهش از سه پرسشنامه زير براي گردآوري بخشي از اطلاعات استفاده گرديد: 1- پرسشنامه اطلاعات شخصي (محقق ساخته) كه روايي و پايايي آن توسط متخصصان آمار به تا ييد رسيد. 2- پرسشنامه هوش هيجاني Siberia/Shiring كه شامل 33 سو ال با مقياس ليكرت 5 درجهاي است. اين پرسشنامه توسط منصوري در سال 1380 بر روي دانشجويان دانشگاههاي تهران بررسي و پايايي آن با استفاده از روش آلفاي كرونباخ 0/86 بهدست آمده است (15). در پژوهش حاضر پايايي اين پرسشنامه با استفاده از روش آلفاي كرونباخ 0/82 محاسبه شد. 59
) بررسي رابطه هوش هيجاني با تنش شغلي در مديران و كاركنان بيمارستانه يا... حسن نقيزاده و همكاران معنيداري نداشته است (جدول 2). نتايج آزمون تي حاكي از آن است كه بين دو گروه بر اساس جنسيت (مرد و زن) از نظر متغيرهاي هوش هيجاني و تنش شغلي تفاوت معنيداري وجود دارد (0/05>P) (جدول 3). بر اساس آزمون همبستگي پيرسون بين هوش هيجاني و تنش شغلي بر اساس شغل يعني مديران (0/04=P 0/32-=r) پرستاران (0/04=P 0/29-=r) و كادر اداري (0/03=P 0/32-=r) رابطه معكوس معنيدار وجود داشت. بر اساس جنس تنها در جامعه زنان مورد مطالعه رابطه مستقيم معنيداري مشاهده شد (0/04=P 0/51=r). اما اين رابطه در ميان مردان معكوس و غير معنيدار بود (0/34=P 0/42-=r همچنين رابطه معكوس معنيداري بين تنش شغلي با زيرمو لفههاي هوش هيجاني به جز خود آگاهي مشاهده گرديد (جدول 4). جدول 5 رگرسيون گام به گام تنش شغلي را از روي مو لفهه يا هوش هيجاني نشان ميدهد. چنانچه از نتايج رگرسيون مشخص است در گام اول متغير خود انگيزي وارد معادله پيشبيني شده است به طوري كه خود انگيزي به تنهايي %52 از تغييرات تنش شغلي را پيشبيني ميكند. در گام دوم متغير همدلي و خودانگيزي وارد معادله شده و ميزان ضريب تببين به %78 افزايش پيدا كرده است. در گام سوم سه متغير خود آگاهي همدلي و خودانگيزي وارد معادله شده كه ضريب تبيين را به %84 افزايش داده است. متغيرهاي خود كنترلي و مهارتهاي اجتماعي به دليل اين كه نقش معنيداري در پيشبيني تنش شغلي نداشتند وارد معادله پيشبيني نشدند بنابراين ميتوان نتيجه گرفت از بين متغيرهاي پيشبيني به ترتيب متغيرهاي خودانگيزي همدلي و خود آگاهي بيشترين نقش را در پيشبيني تنش شغلي دارند. جدول 1- توزيع فراواني متغيرهاي جمعيتشناختي افراد مورد مطالعه متغير فراواني (درصد) مرد (%55) 110 90 (%45) زن جنس متا هل (%76/5) 153 مجرد (%23/5) 47 وضعيت ازدواج (%15/5) 31 زير متوسط (%37) 74 متوسط وضعيت اقتصادي (%47/5) 95 بالاي متوسط (%65) 130 سالم (%27) 54 نسبتا سالم وضعيت سلامتي 16 (%8) بيمار 25-40 سال (%60) 120 40-60 سال (%40) 80 گروه سني جدول 2- مقايسه ميانگين نمره هوش هيجاني و تنش شغلي متغير بر حسب شغل در افراد مورد مطالعه شغل ميانگين و انحراف معيار 123±19/28 مديران 118±16/24 پرستاران هوش هيجاني 117±14/27 كادر اداري 47±18/33 مديران 53±22/11 پرستاران تنش شغلي 55±22/34 كادر اداري سطح معنيداري 0/089 0/065 جدول 3- مقايسه ميانگين نمره هوش هيجاني و تنش شغلي بر حسب متغير هوش هيجاني تنش شغلي جنس مرد زن مرد زن جدول 4- برآورد ضريب همبستگي پيرسون بين تنش شغلي با زيرمو لفهه يا جنس در افراد مورد مطالعه ميانگين و انحراف معيار 198±34/21 152±27/36 47±18/33 53±22/11 * در سطح 0/05=α معنيدار است. هوش هيجاني سطح معنيداري 0/038* 0/049* رابطه زيرمو لفههاي هوش هيجاني با تنش شغلي ضريب همبستگي مهارتهاي اجتماعي خودانگيزي -0/51 0/03* -0/66 0/04* سطح معنيداري همدلي خودكنترلي خودآگاهي -0/67-0/76-0/02 0/02* 0/04* 0/06 * در سطح 0/05=α معنيدار است. 60
دوره 16 شماره 4 زمستان 1388 مجله علمي دانشگاه علوم پزشكي بيرجند جدول 5- رگرسيون گام به گام تنش شغلي از روي زيرمو لفهه يا هوش هيجاني B f R 2 متغير گامهاي تحليل -0/72 257/9 0/52 خودانگيزي 1-0/62 خودانگيزي 258/7 0/78-0/38 همدلي 2-0/64-0/42 256/3 0/84 خودانگيزي همدلي 3-0/16 خودآگاهي بحث در اين پژوهش بين هوش هيجاني و تنش شغلي مديران و كاركنان بيمارستانهاي آموزشي وابسته به دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درماني تبريز بر اساس جنسيت (مرد و زن) ارتباط معكوس معنيداري مشاهده شد. اين يافته بيانگر اين است كه افرادي كه داراي هوش هيجاني بالايي هستند از توانايي مقاومت در برابر رويدادها و موقعيتهاي فشارزا برخوردار هستند. نتايج تحقيقات Rogres و Slaski در بررسي رابطه هوش هيجاني با تنش شغلي و تحليلرفتگي نشان داد كه افراد بهرهمند از سلامتي خوب و داراي تعاملات اجتماعي بالا از هوش هيجا ين توانمند و مثبت در رويايي با مشكلات مربوط به زندگي جامعه و حتي تنش صورت گرفته در محيط كاري برخوردار هستند (17 2). در اين راستا نتايج تحقيقات Landa و Lu كه به بررسي هوش هيجاني و تنش شغلي پرستاران بخشه يا داخلي پرداختند نشان داد كه بين هوش هيجاني با تنش شغلي و فرسودگي عاطفي رابطه معكوس معنيداري وجود دارد به عبارت ديگر با افزايش هوش هيجاني نمونه مورد مطالعه تنش شغلي و فرسودگي عاطفي در آنها كاهش داشته است كه با نتايج تحقيق حاضر همخواني دارد همچنين نشان داده شد كه بين هوش هيجاني و رضايت شغلي رابطه مستقيم معنيدار وجود دارد (19 18). وضعيت اقتصادي بالاي متوسط (درآمد ماهيانه) وضعيت سلامتي بالاي %60 احساس مسو وليتپذيري تعامل اجتماعي خوب و متعاقبا افزايش مهارت و نگرش مثبت داشتن در زيرمو لفههايي مانند خودانگيزي همدلي و خودآگاهي را ميتوان از دلايل اين همخواني دانست زيرا ثابت شده است كه بهرهمندي از عوامل ياد شده در بالا نه تنها باعث افزايش هوش هيجاني ميگردد بلكه عوامل تنشزا را در محيط كاري و نسبت به شغل آينده كاهش ميدهد. در تحقيقي كه توسط حدادي و همكاران انجام شد همبستگي معنيداري بين هوش هيجاني با سلامت روان و پيشرفت تحصيلي بهدست آمد (1). پس به نظر ميرسد كه هوش هيجاني نقش بسيار مو ثري در سلامتي رواني دارد و برخورداري از هوش هيجاني بالا نقش بسيار مو ثري در كاهش تنش دارد و از اثرات سوء آن ممانعت مينمايد. Nikolaou و همكاران رابطه هوش هيجاني را با منابع فشارهاي شغلي و اثرات آن در نمونهاي از مشاغل مو سسات سلامت ذهني بررسي نمودند (20). نتايج بهدست آمده توسط اين محققين حاكي از عدم وجود رابطه معنيدار بين هوش عاطفي و تنشهاي شغلي بود كه با نتايج تحقيق حاضر همخواني ندارد. علل اين عدم همخواني را ميتوان به دامنه سني پايينتر شركتكنندگان (30-20 سال) وضعيت اقتصادي متوسط و زير متوسط (%60) عدم احساس امنيت نسبت به داشتن شغل آينده داشتن اعتقاد و باور كمتر به نقش مو لفههاي هوش عاطفي در پيشبرد اهداف سازماني (%30) و عدم تعامل اجتماعي و رواني سازنده در محيط زندگي شركتكنندگان در مطالعه Nikolaou نسبت داد در حالي كه شاخصهاي بيان شده در مطالعه فعلي برعكس بود. هوش عاطفي به همراه تعهد سازماني ممكن است بتواند در جهت كاهش تنش شغلي عمل كند بنابراين كاركنان سازمانها ميتوانند از آموزش هوش هيجاني به عنوان بخشي از برنامه سازمان يافته مديريت تنش بهره ببرند (20). نتايج تجزيه و تحليل رگرسيوني نشان داد كه زيرمو لفههاي هوش هيجاني چون خودآگاهي همدلي و خود انگيزي با تنش شغلي رابطه معنيداري دارند. خودانگيزي در ميان اين عوامل نقش مهمتري را بازي ميكند و اشخاص 61
بررسي رابطه هوش هيجاني با تنش شغلي در مديران و كاركنان بيمارستانه يا... حسن نقيزاده و همكاران كارآمد در اين حوزه ميتوانند از عوامل تنشزاي منفي نظير نااميدي اضطراب تحريك پذيري اجتناب كنند. اين افراد در زندگي كمتر با مشكل مواجهه ميشوند و يا در صورت بروز مشكل با سرعت ميتوانند از موقعيت مشكلزا و ناراحتكننده به شرايط مطلوب بازگردند (22 21). اين رفتارها حاكي از اين است كه خودانگيزي بالا در افراد با هوش هيجاني بالا به علت جلوگيري از قرار دادن افراد در موقعيتهاي تنشزا و يا بازگرداندن سريع وي به شرايط ايدهآل و مطلوب ميتواند از تنش محافظت كند. فرقداني در تحقيق خود به اين نتيجه رسيد كه بين متغير هوش هيجاني و سازگاري اجتماعي و مو لفههاي هوش هيجاني (خودانگيزي خودآگاهي خودكنترلي هوشياري اجتماعي مهارتهاي اجتماعي و ارتباطي) و سازگاري اجتماعي رابطه معنيداري وجود دارد (7). آگاهي از هيجانات خود از نظر Antonakis محور اصلي هوش هيجاني است. از مهمترين ويژگيهاي اين قابليت (آگاهي از هيجانات خود) مهارت بيشتر در كنترل و نظمبخشي به احساسات و هيجانات خود است كه رابطه معكوس با افسردگي و نااميدي دارد (3). نتايج تحقيقات Cote و همكاران كه رابطه تنش شغلي با هوش هيجاني و تحليلرفتگي را در 223 نفر از مديران مرد بيمارستانها و مراكز سلامت عمومي شهر تورنتو بررسي نمودند با نتايج تحقيق حاضر مغايرت دارد (23). آنها در تحقيق خود به اين نتيجه رسيدند كه از بين زيرمو لفههاي هوش هيجاني تنها سه زيرمو لفه واقعگرايي عزت نفس و خود ابرازي با تنش شغلي رابطه معنيداري دارد و بين ساير مو لفهها هيچ رابطه معنيداري وجود نداشت (23). آنها همچنين بين مو لفههاي هوش عاطفي و تحليلرفتگي رابطه معكوس معنيداري مشاهده كردند هدفي كه به دليل ماهيت تحقيق حاضر در اين مطالعه به بررسي آن پرداخته نشد. علل مغايرت نتايج Cote با تحقيق حاضر را ميتوان به جنسيت (فقط مردان) شركت در دورههاي آموزشي هوش هيجاني تعهد سازماني وضعيت اقتصادي (درآمد ماهيانه) و سلامتي بالاي %85 نسبت داد در حالي كه شركتكنندگان تحقيق حاضر از هر دو جنس و بدون سابقه شركت در دورههاي آموزشي بودند. همدلي يا هوشياري اجتماعي نيز به عنوان يكي از متغيرهاي مهم در پيشبيني تنش و توانايي شخص در تشخيص هيجانات و عواطف ديگران است. افراد همدل با ارتباطات ظريف اجتماعي و تعاملهايي كه بيانگر نياز و خواستههاي ديگران باشد ما نوس و آشنا هستند. اين توانايي علاوه بر اين كه افراد را در برقراي رابطه و تعامل مو ثر با ديگران ياري ميكند نتيجه ديگري نيز در پي دارد كه عبارت است از دستيابي آسانتر و بهتر به منابع حمايت اجتماعي كه خود ميتواند نقش بسيار مهم ي در حفاظت افراد در برابر مشكلات و از جمله تنش ايفا كند (24). در اين ارتباط Benson و همكاران تحقيقي را بر روي 126 نفر از جراحان و كارآموزان جراحي انجام دادند (25). نتايج نشان داد كه براي جراحان جوان ارتباط تحليلرفتگي و تنش شغلي با هوش هيجاني معكوس ولي معنيدار نبوده است در حالي كه براي جراحان در مرز بازنشتگي اين رابطه به صورت معكوس معنيدار بود در نهايت آنها نتيجه گرفتند كه تحليل رفتگي و تنش شغلي موضوعات دردسرساز مهمي براي شغل جراحي با قابليتهاي بالاي آسيبرساني فردي رواني و اجتماعي است (25). بنابراين در كل با نگاهي به نتايج تحقيق حاضر و تحقيقات گذشته اين نتايج مغاير را ميتوان به عواملي مانند جنسيت وضعيت اقتصادي شركتكنندگان وضعيت بهداشتي و سطح تحصيلات تعداد نمونه تحقيق عدم احساس امنيت نسبت به شغل آينده ابزارهاي جمعآوري اطلاعات و غيره... نسبت داد. نتيجهگيري با توجه به يافتههاي پژوهش و وجود رابطه معنيدار هوش هيجاني و تنش شغلي به نظر ميرسد توجه به هوش 62
ي ب دوره 16 شماره 4 زمستان 1388 مجله علمي دانشگاه علوم پزشكي بيرجند هيجاني براي بهبود بهداشت رواني و در نتيجه كاهش تنش شغلي بسيار مو ثر و ارزشمند باشد بنابراين پيشنهاد ميگردد كليه سازمانها بويژه سازمانهاي پزشكي براي ارتقا و بهبود هوش هيجاني و كاهش تنش شغلي نسبت به برگزاري دورههاي آموزشي در زمينههاي هوش هيجاني و تنش شغلي مبادرت ورزند زيرا در اين برنامهها سعي بر اين است كه مديران و كاركنان آموزشهاي لازم را در زمينه كنترل خود و محيط تقويت عزت نفس و آموزش مهارتهاي مقابلهاي و منابع: غيره... كسب كنند. تقدير و تشكر اين تحقيق با مساعدته يا دريغ معاونت پژوهشي مديران و كاركنان بيمارستانه يا آموزشي وابسته به دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي درماني تبريز به اجرا در آمده است از اين رو از زحمات و مساعدتهاي آنان و متخصصين دانشگاه قدرداني ميشود. 1- Hadadi K, Rahmani AA, Azari R, Ahmadi F. The comparative analysis of the relationship between exciting intelligence, psychological health and educational progress among shah0ed and non-shahed students of Tehran University. [Dissertation]. Iran. Tehran. Faculty of Psychology, University of Tehran. 2007. [Persian] 2- Rogers P, Qualter P, Phelps G, Gardner K. Belief in the paranormal, coping and emotional intelligence. Pers Individ Dif. 2006; 41(6): 1089-1105. 3- Antonakis J, Ashkanasy NM, Dasborough MT. Does leadership need emotional intelligence? The Leadership Quarterly. 2009; 20(2): 247-61. 4- Beshart MA. Psychometric properties of Farsi version of the Emotional Intelligence Scale-41(FEIS-41). Pers Individ Dif. 2007: 43(5): 991-1000. 5- Rastegar M, Memarpour S. The relationship between emotional intelligence and self-efficacy among Iranian EFL teachers. System. 2009; 37(4): 700-7. 6- Kafetsios K, Zampetakis LA. Emotional intelligence and job satisfaction: Testing the mediatory role of positive and negative affect at work. Pers Individ Dif. 2008; 44(3): 712-2. 7- Farghdani A. The analysis of the relationship between exciting intelligence and social adaptability of B.A female students of faculty of psychology and educational science, Alameh Tabatabyi University. [Dissertation]. Iran. Tehran. Faculty of psychology. Alameh Tabatabyi University. 2004. [Persian] 8- Jensen AR, Wright AS, Lance AR, O'Brien KC, Pratt CD, Anastakis DJ, et al. The emotional intelligence of surgical residents: a descriptive study. Am J Surg. 2008; 195(1): 5-10. 9- Tett RP, Fox KE. Confirmatory factor structure of trait emotional intelligence in student and worker samples. Pers Individ Dif. 2006; 41(6): 1155-1168. 10- Ciarrochi J, Deane FP, Anderson S. Emotional intelligence moderates the relationship between stress and mental health. Pers Individ Dif. 2002; 32(2): 197-209. 11- Lyons JB, Schneider TR. The influence of emotional intelligence on performance. Pers Individ Dif. 2005; 39(4): 693-703. 12- Siu AF. Trait emotional intelligence and its relationships with problem behavior in Hong Kong adolescents. Pers Individ Dif. 2009; 47(6): 553-557. 13- Schutte NS, Malouff JM, Thorsteinsson EB, Bhullar N, Rooke SE. A meta-analytic investigation of the relationship between emotional intelligence and health. Pers Individ Dif. 2007; 42(6): 921-933. 14- Chan DW. Emotional Intelligence and Components of Burnout among Chinese Secondary School Teachers in Hong Kong. Teaching and Teacher Education. 2006; 22(8): 1042-1054. 63
بررسي رابطه هوش هيجاني با تنش شغلي در مديران و كاركنان بيمارستانه يا... حسن نقيزاده و همكاران 15- Mansuri B. The norm-seeking of Siberia/shiring exciting intelligence questionnaire among M.A students of Tehran universities. [Dissertation]. Iran. Tehran. Faculty of physical education. Alameh Tabatabyi University. 2001. [Persian] 16- Baezat F, Adibdar N. The analysis of the relationship between intelligence, time management and employment stress of female employees. [Dissertation]. Iran. Tehran. Alzahra University of Tehran. [Persian] 17- Slaski M, Cartwright S. Emotional intelligence training and its implications for stress, health and performance. Stress and Health. 2003; 19(4): 233-239. 18- Augusto Landa JM, López-Zafra E, Berrios Martos MP, Aguilar-Luzón Mdel C. The relationship between emotional intelligence, occupational stress and health in nurses: a questionnaire survey. Int J Nurs Stud. 2008; 45(6): 888-901. 19- Lu KY, Chang LC, Wu HL. Relationships between professional commitment, job satisfaction, and work stress in public health nurses in Taiwan. J Prof Nurs. 2007; 23(2): 110-6. 20- Nikolaou I, Tsaousis I. Emotional intelligence in the workplace: Exploring its effects on occupational stress and organizational commitment. International Journal of Organizational Analysis. 2002; 10(4): 327-342. 21- Brouwers A, Tomic W. A longitudinal study of teacher burnout and perceived self-efficacy in classroom management. Teaching and Teacher Education. 2000; 16(2): 239-53. 22- Gerits L, Derksen JL, Verbruggen A.B, Katzko M. Emotional intelligence profiles of nurses caring for people with severe behaviour problems. Pers Individ Dif. 2005; 38(1): 33-43. 23- Cote S, Saks AM, Zikic J. Trait affect and job search outcomes. Journal of Vocational Behavior. 2006; 68(2): 233-252. 24- Lin YH, Chen CY, Lu SY. Physical discomfort and psychosocial job stress among male and female operators at telecommunication call centers in Taiwan. Appl Ergon. 2009; 40(4): 561-8. 25- Benson G, Ploeg J, Brown B. A cross-sectional study of emotional intelligence in baccalaureate nursing students. Nurse Educ Today. 2009. [Epub ahead of print] 64
دوره 16 شماره 4 زمستان 1388 مجله علمي دانشگاه علوم پزشكي بيرجند Abstract Original Article Relationship between emotional intelligence and job stress among managers and employees of teaching hospitals affiliated to Tabriz University of Medical Sciences and Health Care H. Naghizadeh 1, M. Tavakkoli 2, M. Miri 3, H. Akbarzadeh 4 Background and Aim: Emotional intelligence covers a range of abilities and non-cognitive skills that increase an individual's success in fighting against environmental stress contingency, especially job stress. The aim of the present study was to find out the relationship between emotional intelligence and job stress. Materials and Methods: This study was a descriptive one which was done on 200 subjects selected from the managers and employees of Tabriz University of Medical Sciences and Health Care in 2007. Standard emotional intelligence and job stress questionnaires were used to gather data. The obtained information was analyzed by means of statistical tests including Pearson's correlation, step-by-step regression, T-test and ANOVA at the significant level of P<0.05. Results: It was found that there was a significant difference in emotional intelligence and job stress between the two genders (P<0.05). Besides, a reverse significant correlation was observed between emotional intelligence and job stress (P<0.05). Various components of emotional intelligence, particularly selfconsciousness, sympathy, and self-motivation, had a significant role in anticipating job stress. Conclusion: Having favorable components of emotional intelligence will lead to reduction of job stress. Thus, it is suggested that all organizations, especially medical services, hold requisite educational courses to promote and increase emotional intelligence and decrease job stress. Key Words: Emotional intelligence, job stress, hospital managers, hospital employees Journal of Birjand University of Medical Sciences. 2010; 16(4): 57-64 Received: 30.9.2008 Last Revised: 7.7.2009 Accepted: 8.7.2009 1 Corresponding Author; Department of Physical Education & Sport Sciences, University of Islamic Azad Branch of Taft, Ir. h_nagizadeh@yahoo.com 2 Department of Physical Education & Sport Sciences, University of Islamic Azad Branch of Taft, Iran 3 Assistant Professor, Birjand University of Medical Sciences, Iran 4 Department of Physical Education & Sport Sciences, University of Yazd, Iran